به اندازه یک پنجشنبه پرسه در خانه سالمندان
ایستادهایم سر کوچه، باد میوزد و بارانی نمدار را با خود میآورد و بر صورت عابران میپاشد. باد میوزد با دلگیری. نشانی ما آن سوی کوچه است. انتهای یکی از همین بنبستها در خیابانهای پرترافیک تهران. یکی از همین بنبستها که وقتی سر از آنجا در بیاوری چارهای جز بازگشت نداری. از بنبست که نمیتوان گذشت. خانه آن سوی همین بنبست است. شمرده شمرده هم که قدم برداریم تا چند لحظه دیگر خود را رو به روی پلاکی رنگ و رو رفته میبینیم. ایستاده و خیره به رو به رو. خیره به خانهای با نمای سنگی. اینجا دری باز است و دری دیگر بسته. با چند تن از دوستان و همفکران و همقطاران این بار تصمیم گرفتهایم به جای کوهنوردی و کافهنشینی به دنیای فراموش شدگان سر بزنیم.
کد خبر: ۷۱۴۶۱۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۱۷