نساء ایزانلو

برچسب ها - نساء ایزانلو

در یک خانواده فقیر، تنگدست و پرجمعیت بزرگ شدم، پدرم در زمین‌های کشاورزی مردم کارگری می‌کرد و مادرم به بچه‌های قدو نیم قدش می‌رسید و فرصت این‌که بخواهد از لحاظ عاطفی فرزندانش را تامین کند نداشت، پدرم مدام دنبال بدبختی و سیر کردن شکم عائله‌اش بود. در کل آدم کم‌حوصله و بی‌اعصابی بود. هر وقت خسته و عصبانی از سر کار به خانه برمی‌گشت همه ما را به باد فحش و کتک می‌گرفت.
کد خبر: ۱۰۸۴۸۷۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۷/۲۸

نیازمندی ها