وقتی قرار است از مجموعهای صحبت شود که 30 سال پیش ساخته شده و روی آنتن رفته است، واژهها رنگی غمناک به خود میگیرند. با یادآوری هر خاطره، دریغ و حسرت برای روزگاری که رفته و زمانهای که طی شده است، میخوریم و حسرتی دوچندان نسبت به جای خالی بازیگرانی که از قاب صحنه زندگی پر کشیدهاند، وجودمان را پر میکند.
کد خبر: ۱۱۱۳۹۷۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۲۷
نگاه
من استخدام اداره تئاتر بودم و تا آن زمان یک کار نوروزی برای تلویزیون و یک فیلم سینمایی به اسم «شبشکن» بازی کرده بودم که در آن نقش اول را داشتم. آقای غلامحسین لطفی از همکاران ما در این اداره بودند؛ یک روز گفتند که میخواهند سریالی بسازند و دوست دارند بازیگرانش همه اهل تئاتر باشند. یادم است که گفتند: «تو اولین نفری هستی که برای بازی در سریال آئینه به او پیشنهاد دادهام.»
کد خبر: ۱۱۱۳۹۷۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۲۷
پرده قرمز،آئینهای که داخلش عکس دو شمع دیده میشد، عینک، ساعت جیبی و شاخه گل همراه با یک موسیقی بی کلام، اما با ریتم آرام، تیتراژ سریال آئینه را به کارگردانی غلامحسین لطفی شکل میداد و بعد از آن نام داستان هفته و اسامی عوامل در تیتراژ میآمد.
کد خبر: ۱۱۱۳۹۷۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۲۷