این شبها هم نمایش «سایه تو سایه» این تئاتری پیشکسوت در پردیس تازهتاسیس تئاتر تهران روی صحنه است؛ نمایشی که جزو اولین اثرهای به نمایش درآمده در این پردیس بزرگ محسوب میشود. «سایه تو سایه» را داوود فتحعلیبیگی نوشته و کارگردانی کرده است؛ نمایشی که از هفت فروردین و از میانه تعطیلات نوروزی اجرای خود را آغاز کرده و تا 15 اردیبهشت روی صحنه خواهد بود. گفتوگوی ما با فتحعلیبیگی اما به بهانه اجرای این نمایش، به تئاتر آیینی و سنتی میپردازد.
یکی از مباحثی که جامعهشناسان در رابطه با آیینها مطرح میکنند این است که توجه به آنها انسان را به «جامعهپذیری» نزدیکتر میکند. نمایش آیینی به همین فراخور، میتواند ماهیتا چنین نقشی داشته باشد؟
حتما. اتفاقا نتیجه مطالعه نظری جامعهشناسان را ما در تئاتر آیینی به تجربه، دیده و دریافت کردهایم. همه وجوه نمایش آیینی، به همین سمت و سو میرسد؛ در معرکههای میدانی، در نمایشهای تختحوضی عروسیها و در تعزیهها دقت کنید که مردم دوشادوش یکدیگر مینشینند و تماشا میکنند. شاه و گدا از بین میرود و همه میشوند تماشاچی؛ نفس به نفس هماند. این نوع چینش سببساز این است که تماشاچی خود را بخشی از نمایش میبیند. همین یکیشدن برای او دلنشین است. هر چهار طرف تماشاگران نشستهاند و روبهروی خود، علاوه بر بازیگران، دیگر تماشاگران را نیز میبینند.
همه اینها علاوه بر اینکه سویههای اجتماعی نمایش آیینی است، جذابیتهای دیگری هم دارد. در همین تئاتری که این شبها روی صحنه میبرم، با اینکه خودم آن را نوشته و کارگردانی کردهام و بارها هم در تمرینات تماشایش کردهام، هنوز برایم جذاب است. در طول نمایش، گذشت زمان را حس نمیکنید. یکباره میبینی رسیدهای به پایان نمایش! این چه ویژگی و چه جادویی است؟ از این رو است که تئاتر آیینی به زیست طبیعی یک بازی که در موقعیت اتفاق میافتد، نزدیک میشود.
میدانیم که ابتدا، اساسا تفاوتی بین نمایش و آیین قائل نبودهاند؛ در واقع نمایش، آنطور که خواندهایم در سویهای از آیین و مناسک پرورده میشده، امروز چه نسبتی بین تئاتر مدرن و آیینها برقرار است؟
بله، نمایش از آیین ریشه گرفته است. اما بعدها چنان از آن مستقل شده که امروز نمایش آیینی، خود زیرمجموعهای از جهان نمایش است. همین تئاتر آیینی هم خود جنبههای نمایش متنوعی پیدا کرده است و امروز با اشکال مختلفی روبهروایم.
حالا این اشکال مختلفی که میفرمایید چه حیاتی دارند؟
حقیقتی در این باره وجود دارد و آن این است چون نمایشهای آیینی همزمان با مناسبتها اجرا میشدند، همچنان نیز به صورت مناسبتی به حیات خود ادامه میدهند. باید این را در نظر داشت که هیچ پدیدهای نمیتواند بهتنهایی سر پا بایستد. توجه داشته باشید که همین ده سال پیش، نمایش تخت حوضی به شکلی که امروز اجرا میکنیم نبود. ما در واقع تنها شمایلی از آن را در تماشاخانه اجرا میکنیم. این نمایش بدیهی است که در خانهها و روی تخت حوض اجرا میشده است. اتفاقهای دیگری هم همراه آن میافتاده است؛ قصهای که کارگردان نداشت و قصههایی به آن افزوده میشد. در حاشیه نمایش و بین تماشاگران اتفاقهایی میافتاد که به بدنه نمایش اضافه میشد و بسیاری تفاوتهای دیگر.
بنابراین برای پویایی هرچه بیشتر تئاتر آیینی، فقط هنرمندان نمیتوانند کاری کنند. ما که داریم تماموقت به تئاتر آیینی میاندیشیم؛ مباحث روز را در آن مطرح میکنیم و سعی داریم جلوههای نوینی به آن تزریق کنیم. این مسئولان هستند که ماجرا را باید جدیتر بگیرند.
پیگیریهای شما از مطالباتتان در این باره به کجا رسیده است؟
ما در دو مورد بخصوص همیشه مطالباتمان را مطرح کردهایم. نخست اینکه تئاتر آیینی و سنتی برای خودش محل نمایش مشخصی داشته باشد. این مکان مستقل و ثابت باعث میشود تئاتر آیینی حیاتی مستمر بیابد و از این وضع مناسبتی خارج شود. در صورت احداث چنین مکانی، هم علاقهمندان به این گونه از نمایش، فعالیت مستمر دارند و هم دوستدارانش جایی ثابت خواهند داشت. در این مورد پیگیریهای ما ادامه دارد.
مورد دوم که همواره مطرح کردهایم، مربوط به آموزش تئاتر آیینی و سنتی است. ما همچنان خلأ استقرار رشتهای دانشگاهی را در نظام آکادمی خودمان در این باره احساس میکنیم. پیگیریهای ما در چند سال گذشته منجر به این شد که رشتهای در این باره در دانشگاه سوره تعریف شد، اما مدتی است بررسی آن در وزارت علوم، تحقیقات و فناوری معطل مانده است.
تازهترین نمایششما این روزها در پردیس تئاتر تهران روی صحنه است. متن این نمایش را پیش از این، علیاصغر راسخ اجرا کرده بود. اجرای شما از متن خودتان چه تفاوتهایی با آن اجرای پیشین دارد؟
میشود گفت کلا متفاوت است. مهمترین تفاوت این است که من به شکل کاملا سنتی تخت حوضی «سایه تو سایه» را اجرا کردهام. آن اجرا که مربوط به 15سال پیش و به تماشاخانه سنگلج مربوط میشد، صحنه یکطرفه بود، اما اینجا چهارطرفه اجرا میکنیم و در واقع تماشاگران هر چهار سوی صحنه مینشینند. در آن اجرا احمد علامه، مجید فروغی، حسین بابایی و مجید علمبیگی بازی میکردند و در اجرای جدید هم بازیگران و هم دیگر اعضای گروه عوض شدهاند. متن تقریبا همان است، اما در جزئیات یک کمدی سیاهبازی، تغییرهای صورت دادهام. البته متنی که من از آن اقتباس کردهام، پیش از این با عنوان «قلتشنها» هم اجرا شده است. نمایش ما نسبت به این اثر نیز متفاوت است، چون علاوه بر تیپهای تخت حوضی قدیم، شخصیت نیز به آن افزودهایم.
«سایه تو سایه» جزو اولین نمایشهایی است که در پردیس تازهتاسیس تئاتر تهران اجرا میشود. انتقادهایی به تاسیس این پردیس در شرق تهران و به دور از مراکز تئاتری شهر وارد شده است. شما که پذیرفتهاید در این پردیس نمایشتان را اجرا کنید، چقدر به موفقیت آن امیدوارید؟
به هر حال باید امیدوار بود. به نظر من بهترین اتفاق ممکن این بود که بخشی از این پردیس در فرهنگسرای خاوران و دیگر بخشها در جاهای دیگر ساخته شود. برای فرهنگسرای خاوران با توجه به موقعیت جغرافیاییاش، دو سالن مجهز و حرفهای کافی به نظر میرسید.
بنابراین به نظر میرسد نمایش «سایه تو سایه» از دو منظر قربانی شده باشد؛ نخست اینکه در پردیس تازهتاسیس و دورافتاده تئاتر اجرا شده و دوم اینکه از روزهای تعطیلات نوروزی و در طرح اجرای تئاتر در نوروز اجرایش را آغاز کرده. هر دو مورد برای مخاطب تئاتر ما تازگی دارد و شاید شما در این میان متضرر شده باشید.
این طور به ماجرا نگاه نمیکنم. درباره پردیس تئاتر تهران هم امیدوارم وضع بهتر شود. به هر حال طبیعی است که اگر این پردیس در جای دیگری بنا میشد، این دردسرها هم نبود. حتی مردم منطقه هم این پردیس را هنوز نمیشناسند. تلاش مدیر مجموعه هم بر تبلیغات گسترده استوار شده است.
صابر محمدی - فرهنگ و هنر
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد