در فاصله 9 روز مانده به دوازدهمین انتخابات ریاست جمهوری، مروری بر نظرسنجیهای مراکز و پایگاههای مختلف اطلاع رسانی گویای تناقضی آشکار در نتایج این نظر سنجی هاست. به گونه ای که یک نظرسنجی شانس رای آوری گزینه الف را بالای 60 درصد اعلام می کند، و نظرسنجی دیگر این شانس را برای همان گزینه به کمتر از 30 درصد کاهش می دهد.
به همین دلیل سطح بی اعتمادی به نظرسنجی به ویژه در موضوع انتخابات بسیار بالاست.
در این خصوص به نکاتی چند می توان اشاره کرد:
1- ذات فضای انتخابات.
در شرایط انتخاباتی مردم با توجه به شنیدهها، گفتههای نامزدها، خاستگاه فکری و سیاسی خود و نگاهشان به احزاب، میزان اثرگذاری و رویکرد اغنایی تبلیغات نامزدها و همچنین موج و فضای حاکم بر جامعه در حال بررسی برای گزینش هستند، به همین دلیل در نظر سنجیهای مختلف امکان تغییر نظر افراد و در نتیجه تغییر خروجی نظرسنجی وجود دارد.
به عبارت دیگر فضای پیش از انتخابات فضای ژلهای و غیر ثابت است. و در شرایطی که افراد هنوز به ثبات نظر در انتخاب نامزد مورد نظر نرسیده اند، باید انتظار متزلزل بودن نتایج نظرسنجی را داد.
2- غیر حزبی بودن جامعه ایرانی
اگرچه کلیت نگاه سیاسی حاکم بر جامعه کنونی ایران را بین سه جریان اصولگرایی، اصلاح طلبی و مستقل یا بی تفاوت می توان تعریف کرد، اما جامعه ایرانی فاقد نگاه سیستماتیک حزبی در حوزه سیاست است.
بعلاوه هیچ آمار روشن و قابل اعتنایی درباره تقسیم جامعه ایرانی بین این سه گرایش فکری وجود ندارد. به همین دلیل بخش قابل توجهی از نظرها در نظرسنجی ها در قالب جریان حزبی و نگاه سیاسی داده نمی شود، و نمی تواند گویای فراگیری نفوذ جریان های سیاسی در کشور باشد.
طبعا دراین فضا رقبای انتخاباتی باید بیش از جوامع محزب بر توانمندیهای ظاهری، کلامی، و شخصی برای جلب نظر رای دهندگان تلاش کنند. امری که در روند تبلیغات انتخاباتی به تدریج کامل می شود، و به همین دلیل در تغییر زیاد نتایج نظرسنجی ها در بازه زمانی مختلف تاثیرگذار است.
بعلاوه مشهور است که جامعه ایرانی در انتخابات قابل پیش بینی نیست. این موضع اگرچه تا حدودی در انتخابات گذشته ثابت شده، اما عمیقا ریشه در نبود سازوکار حزبی روشن و سهم بالای آرای موسوم به خاکستری دارد که یا به نوعی بی تفاوتی عادت کرده اند، و یا به هر دلیل به سازوکار انتخاباتی باور ندارند، و تنها در شرایط خاص هیجانی به پای صندوق های رای می آیند و به دلیل سهم بالای این آرا، در نتیجه نهایی انتخابات تعیین کننده می شوند.
3- پایگاه غیرعلمی غالب نظرسنجیها
نظرسنجی در مراحل پنجگانه طراحی پرسش، نمونه گیری، گردآوری داده ها، پردازش داده ها، و استخراج داده ها روش کار علمی و استانداردی دارد که طراحان نظرسنجی به هر میزان از این استاندارد فاصله بگیرند در نتیجه نهایی بیشتر به اشتباه می رسند. خشت اول چون نهد معمار کج، تا ثریا می رود دیوار کج.
به عنوان مثال یکی از پایگاه های خبری بعد از اولین مناظره انتخاباتی که هشتم اردیبهشت ماه برگزار شد، برای ارزیابی نتیجه مناظره بر نظر مردم، نظرسجی دو گزینه ای را روی صفحه گذاشت و پرسید از دو نامزد رقیب کدام در مناظره اول بدتر عمل کرده است.
این نظر سنجی اگر چه در صدد تعیین نامزد ضعیف تر رقیب است، اما پرسش مطرح کاملا هدفمند بوده، و نمی تواند در تعیین پیروز مناظره اول از نگاه مردم روشنگر باشد.
بعلاوه جامعه آماری نظرسنجی دارای اهمیت زیادی است، و پایبندی به استانداردها از این جهت نیازمند پراکندگی حداکثری در سراسر کشور است.
با این بیان اگر سئوالات چند گزینه ای خبرگزاری ها، سایت ها و پایگاه های خبری از خوانندگان را با مماشات بسیار نوعی نظرسنجی بدانیم، باید درباره نتایج آنها به ملاحظات ذیل توجه کنیم، باید توجه داشته باشیم که نظرسنجی های خبرگزاری ها و سایت ها و پایگاه های خبری، اول از این جهت که تنها نظر اقلیت مراجعه کننده به این منابع خبری را منکس می کند هرگز به عنوان نظر سنجی ملی قابل اعتنا نیست.
و دوم از این جهت که سایت ها به اقتضای رویکرد سیاسی، تمرکز موضوعی و جذابیت برای مخاطب، خوانندگان متفاوتی دارند، در نتیجه نظرسنجی های آنها کاملا جهت دار است. بماند از اینکه برخی سایت ها می توانند در نتیجه اعلامی نظرسنجی خود هم صادق نباشند و به شیوه های مختلف آن را مدیریت کنند.
در حوزه نمونه گیری هم باید به تنوع کم نظیر جامعه ایرانی از ابعاد قومیتی، دینی، مذهبی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، درآمدی، جغرافیای و.... توجه کرد.
با این نگاه در یک نظر سنجی علمی قابل اتکا در ایران باید سهم ترکیب جمعیتی اقشار برخوردار، متوسط و فقیر از یک سو، جوامع شهری و روستایی از سوی دیگر، سطح تحصیل و رویکردهای سیاسی و دهها نقطه تمایز دیگر در نظر گرفته شود، و تغییرات ناشی از رقابت انتخاباتی هم در آن ملاحظه شود. امری که عملیاتی کردن آن بسیار دشوار به نظر می رسد.
4- عدم تعهد به نظرها و سواستفاده از سازوکار نظرسنجی برای نظرسازی
برخی مراکز نظرسنجی با علم به اینکه ایجاد موج اجتماعی می تواند بر انتخاب بخشی از مردم تاثیر گذار باشد، تلاش می کنند در فضای انتخاباتی با اعلام نظرسنجیهای ساختگی، به نفع گزینه مورد نظر موج سازی کنند.
این رفتار تا حدود زیادی ناشی از بی توجهی به اصل مدیریت افکار عمومی و پایبندی به اصول مواجهه با افکار عمومی در کشور است. به عبارتی متاسفانه قانون و مقررات مواجهه با افکار عمومی چندان جدی گرفته نمی شود، و متولی خاصی و قدرتمندی برای نظارت بر آن وجود ندارد.
چه آنکه افکار عمومی یکی از حریم های راهبردی جوامع به شمار می آید که مدیریت آن پیامدهای تعیین کننده ای در حوزه امنیت، اقتصاد، فرهنگ و سیاست دارد.
نکته مهم در نظرسازی، تفاوت فاحش آماری در موارد مشابه است. این درحالی است که کارشناسان آمار، میزان خطای احتمالی در نظرسنجیهای علمی را تا حدود 4 درصد قابل اعتنا می دانند.
5- نبود عنصر نظارت؛ به عنوان رکن اصلی نظرسنجی
6- دوگانگی یا پیچیدگی
پیچیدگی جامعه ایرانی یا به نوعی عنصر منفی دوگانگی در بخشی از جامعه ایرانی که ریشه در دلایل مختلف تاریخی و فرهنگی دارد، یکی از دلایل پایین بودن میزان درستی نظرسنجی هاست. چه آنکه بسیاری از ما آموخته ایم در ظاهر، به گونه ای نشان دهیم، که در خفا (که رای دادن هم یکی از مصادیق آن است) الزاما به آن گونه عمل نمی کنیم.
یوسف اسماعیلی/ جام جم آنلاین
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد