سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
اوایل اردیبهشت امسال بود که انتشارات معین که اکسیر خوشبختی را منتشر کرده، کتاب صوتی و مکتوب «گزیده جوامعالحکایات» با گزینش و توضیح امیربانو کریمی و خوانش ژرژ پطرسی را به بازار عرضه کرد. گلستان سعدی، چهار مقاله نظامی عروضی، گزیده آثار منثور احمد غزالی، گزیده فرج بعد از شدت از دهستانی مویدی، گزیده جوامع الحکایات و... از جمله آثاری هستند که انتشارات معین به بازار عرضه کرده است.
با بهروز رضوی که در رادیو هم برنامههای متعددی درباره کتاب اجرا میکند همصحبت شدیم تا برایمان از دلایل پایین بودن سرانه مطالعه و تاثیر کتابهای گویا بر این روند بگوید.
چطور شد که کتاب «کیمیای سعادت» برای انتشار و تبدیل به کتاب گویا انتخاب شد؟
در دورهای که موج کتابهای گویا فراگیر شده طبیعی است، کسانی که درگیر نشر و کارهای فرهنگی هستند در مسیر فعالیتی که دارند در این حرکت فرهنگی شریک شوند و گروهی از آنها که دغدغه حفظ میراث فرهنگی کشورمان را دارند به این فکر بیفتند که آثار کهن مانند کتابهای محمد غزالی را منتشر کنند. چون اینگونه آثار به دلیل نوع خاص نثر و قرائت دشوارشان این روزها کمتر مورد توجه قرار میگیرند. در حالی که کتابهای ارزشمندی هستند که باید حفظ و ترویج شوند. اگر مردم نمیتوانند به دلیل دشوار بودن متن، آنها را بخوانند حداقل این متنها را به شکل درست بشنوند تا حداقل وقتی که نام کتاب کیمیای سعادت را میشنوند، بدانند که محتوای این کتاب چیست و از این طریق با فرهنگ و هنر سرزمینمان بیشتر آشنا شوند. انتشارات معین مجموعهای به نام گنج سخن را که شامل چند کتاب از ادبیات کهن ایران است تاکنون به صورت مکتوب و کتاب گویا منتشر کرده که در این مجموعه من کتابهایی مانند فیه ما فیه، چهار مقاله را خواندم.
با شناختی که از ادبیات دارید حتما میدانید ادبیات و نثر نویسی به سمت سادهنویسی حرکت میکند اما ادبیات کهن ما نثر بسیار سنگین و پیچیدهای دارد که قرائت و فهم آن برای مردم دشوار است به نظر میرسد اگر این آثار با ویرایش جدید به مردم عرضه شود مخاطب بیشتری پیدا کرده و تاثیرگذاری آنها بیشتر میشود.
به عقیده من زیبایی آثار قدیمی به نوع نثری است که دارند، اگر شرحی برای آنها نوشته شود یا با ویرایش ساده و امروزی شوند، زیبایی و یکتایی خود را از دست میدهند. ویژگیهایی مانند کیمیای سعادت یا فیه ما فیه در نوع نثرشان است. اگر خواندن اینگونه آثار برای مردم سخت است به آنها پیشنهاد میدهم که کتاب گویای آنها را تهیه کرده و آنها را بشنوند. به نظرم یکی از دغدغههای اساسی اهالی فرهنگ باید آشنایی مردم با اینگونه آثار باشد و انتشار کتابهای گویا کمک موثری در این زمینه میکند.
همانطور که گفتید کتابهای گویا تاثیر زیادی در گسترش ادبیات کهن ایران دارد با این اوصاف آیا بهتر نیست سیدیهای اینگونه آثار به همراه کتابهای درسی در مدارس نیز توزیع شود تا به دانشآموزان در قرائت و فهم این ادبیات کمک بیشتری کند؟
حتما تاثیر خواهد داشت. حتی کتابهای گویا میتواند نوجوانان را به ادبیات کهن کشورمان علاقهمند کند و آنها بعد از اتمام مدرسه هم مطالعه این آثار را ادامه دهند.
اما الان وقتی بچهها مدرسه را به پایان میرسانند دیگر سراغ اینگونه کتابها نمیروند.
در شرایط فعلی سراغ هیچ نوع کتابی نمیروند، ادبیات کهن که جای خودش را دارد. اما با ترفندها و استراتژیهای فرهنگی باید جذابیتهایی ایجاد کرد که جوانان و مردم به مطالعه علاقهمند شوند.اگر نثر کهن با قرائت درست که معنا را بدرستی منتقل میکند به جوانها ارائه شود، امکان دارد آنها را به این نوع نثر و ادبیات علاقهمند و آنها را تشویق کند که پیگیر آنها باشند و اینگونه کتابها را نیز در سبد مطالعه خود قرار دهند.
در رادیو هم برنامههایی درباره کتاب و مطالعه دارید و در برخی از برنامهها داستانهای خوبی را هم میخوانید، رسانههای دیگر هم برای کتابخوانی تبلیغ زیادی میکنند با همه اینها اما سرانه مطالعه در کشور ما بسیار پایین است به نظرتان دلیل کمتوجهی مردم به مطالعه چیست؟
معتقدم کسانی در بزرگسالی مطالعه میکنند و به کتاب روی خوش نشان میدهند که از بچگی با کتابخوانی و کتاب (بجز کتابهای درسی) آشنا شده و علاقه به مطالعه از کودکی شکل گرفته باشد. اگر بچهها از سن کم با کتاب آشنا شوند حتما در بزرگسالی هم این عادت را ادامه میدهند.به نظرم باید برای بچهها کتابهای مناسب سنشان خرید، کودکان را تشویق به مطالعه کرد و از آنها خواست که بعد از مطالعه کتاب آن را برای ما تعریف کنند و در ازای این کار به آنها جایزه داد. این یکی از روشهایی است که بچهها به مطالعه علاقهمند میشوند. مسلما نمیتوان جوانان را مثلا بعد از گرفتن دیپلم تشویق به کتابخوانی و مطالعه کرد. من از پنجسالگی به مطالعه و کتابخوانی علاقهمند شدم. آن زمان به مکتب میرفتم و معلم ما تاثیر زیادی در ایجاد اشتیاق من به مطالعه داشت.
برخی معتقدند که اگر بچهها والدین خود را در حال مطالعه و کتاب در دست ببینند یاد میگیرند که مطالعه کنند اما پدر و مادرهای امروزی بیشتر، سرشان توی گوشیهای هوشمند است و کمتر سراغ مطالعه میروند؟
متاسفانه والدین امروزی به جای تشویق بچهها به مطالعه به آنها کمک میکنند که در دنیای مجازی بچرخند و به جای خرید کتاب برای آنها گوشیها و تبلتهای هوشمند میخرند. به همین دلیل است که ادبیات و نثر ما بشدت در معرض سهلانگاری و خطر است و کمکم دارد به سمت ادبیات تلگرامی و سطحی حرکت میکند.فضای مجازی منابع ادبیات را نیز مخدوش کرده است؛ طرف متنی شبیه شعر در فضای مجازی منتشر میکند و مینویسد، شعر از سهراب سپهری! وقتی آموزش و پرورش کار خود را درست و کاربردی انجام نمیدهد و والدین هم درباره کتابخوانی و مطالعه مسیر درستی را طی نمیکنند، ادبیات رو به نابودی میرود. بچهها مقلد والدین خود هستند، همانگونه که وقتی بچهها، پدر و مادر خود را در حال نماز خواندن میبینند تشویق میشوند که نماز بخوانند، اگر آنها را در حال مطالعه هم ببینند حتما کتاب دست میگیرند و این کار آنها را تقلید میکنند، تقلید اگر ادامه یابد تبدیل به عادت میشود و چه عادتی بهتر از مطالعه. به نظرم بالا رفتن سرانه مطالعه در کشور باید از خانواده و پدر و مادر شروع شود، وگرنه در آیندهای نهچندان دور سرانه مطالعه در کشور ما صفر خواهد شد. زنگ خطری به نام تیراژ کتاب در 500 نسخه را باید جدی گرفت. این آمار برای کشور ما که بزرگانی چون مولوی، حافظ و سعدی و... دارد، کمی شرمآور است.
در این شرایط رسانهها چگونه میتوانند مردم را به کتابخوانی علاقهمند کنند؟
مردم معمولا به برنامههایی گوش میکنند یا آنها را تماشا و پیگیری میکنند که به محتوای آن علاقهمند هستند. مردم اهل مطالعه، برنامههای کتابمحور صدا و سیما را پیگیری میکنند اما کسانی که به کتاب علاقه ندارند از کنار این برنامهها عبور میکنند، پس رسانههای دیداری، شنیداری و مکتوب نمیتوانند تاثیر چندانی بر آنها داشته باشند.
شاید ایراد اصلی به رسانهها نیز همین است، آیا باید با تمهیدات خاص مردمی که به کتاب علاقهمند نیستند را پای اینجور برنامهها نشاند؟
بله، حتما همینطور است. مثلا میشود با طراحی مسابقات و جوایزی مردم را پیگیر برنامههای کتاب و ادبیاتمحور کرد. البته معتقدم اگر چنین تمهیداتی هم در نظر گرفته شود باز هم مردم اهل مطالعه بیشتر جذب این برنامهها میشوند، چون کسی که کتابخوان نیست خودش هم میداند اگر در چنین مسابقاتی شرکت کند، برنده نخواهد شد. تاکید میکنم که باید کودکان را از سن کم به کتابخوانی علاقهمند کرد.
تعداد کتابهای گویا رو به افزایش است. گویندگان اینگونه آثار چه ویژگیهایی باید داشته باشند؟
قبل از صدا، اطلاعاتی که گوینده از ادبیات و نوع قرائت دارد، اهمیت بسزایی در موفقیت اینگونه آثار دارد.گوینده باید تسلط کافی به متن داشته باشد تا بتواند آن را بدون لکنت بخواند. هیچ قاعدهای مثلا نمیگوید که صدا باید بم باشد تا برای مردم جذاب شود. کتابهای گویا و صوتی حتما باید با حساسیت زیادی تهیه و منتشر شود تا مردم را به کتاب علاقهمند کند و باید بشدت از شلختگی و بیمحتوایی آن پرهیز شود.
قاعدهای میگوید، کسی که کتاب را برای نشر میخواند باید لحن مناسبی داشته باشد تا درک متن برای مخاطب آسانتر شود.
بله چون هر متن و کتابی لحن خاص خود را دارد و گوینده باید اول کتاب را مطالعه کرده و بر آن مسلط شود تا بتواند لحن متن را پیدا کند. به همین دلیل کسانی که اینگونه برنامهها را ضبط میکنند باید به کارشان مسلط بوده و راهنماییهایی را به گوینده ارائه دهند تا او بتواند با توجه به برخی ظرایف، جذابیتهای صوتی را ایجاد تا مردم را به شنیدن کتاب علاقهمند کند. مهمترین نکته این است که شنونده احساس کند خودش در حال مطالعه کتاب است و از شنیدن آن خسته نشود.
رضوی:
مطالعه بخش مهمی از زندگی مرا شکل میدهد، چون از بچگی به این کار عادت کردهام. حتی داخل ماشین هم چند جلد کتاب دارم و گاهی پشت چراغ قرمز یا در ترافیکهای سنگین کتابی را ورق میزنم و یک صفحه از آن را میخوانم. مشغله کاریام زیاد است اما هیچ وقت از مطالعه غفلت نمیکنم و روزی یکی، دو ساعت را حتما به مطالعه اختصاص میدهم.
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگو با امین شفیعی، دبیر جشنواره «امضای کری تضمین است» بررسی شد