به گواه آمار منتشر شده امسال از 930هزار نفر شرکتکننده در کنکور حدود 580هزار نفر در گروه تجربی امتحان میدهند، رقمی که تقریبا یکسوم از تعداد کل متقاضیان را تشکیل میدهد. این در حالی است که مدتهاست وزارت آموزش و پرورش با ارائه طرحی به نام هدایت تحصیلی سعی در توازن رشتههای تحصیلی دارد.
از سوی دیگر، حضور دختران همچنان در رشتههای تجربی نسبت به پسران چشمگیر است. از همین تعداد شرکتکننده در گروه تجربی 370 هزار نفر را دختران تشکیل میدهند؛ یعنی حدود دو برابر. این وضعیت در گروه انسانی هم صادق است به این مفهوم که دختران با 110 هزار نفر، متقاضی تعداد بیشتری از صندلیهای دانشگاه هستند؛ نسبت به پسرانی که با 70 هزار نفر در این رشته حضور دارند. در رشته ریاضی اما دختران با 50 هزار نفر یکسوم متقاضیان را نسبت به پسران تشکیل میدهند.
هر چند در نگاه اول به این آمار اولین نکتهای که به ذهن میرسد میزان اقبال بالای متقاضیان در رشته علوم پزشکی است اما حضور 60 درصدی دختران در کنکور امسال هم نکات بسیاری را در دل خود دارد.
رویایی به نام دکتر شدن
آرزوی کودکی باشد یا آمال والدین یا وضعیت اقتصادی پزشکان چیزی که عیان است اینکه اقبال به رشتههای تجربی سال به سال میان کنکوریها در حال افزایش است؛ اقبالی که با وجود طرحهایی همچون هدایت تحصیلی فروکش نکرده است و بسیاری از کنکوریهای امسال هم ترجیح میدهند در رشتههای تجربی شانس خود را آزمایش کنند.
کارشناسان دلایل بسیاری برای این اقبال میدانند، ضمن اینکه ناگفته نماند که تا همین چند سال پیش علاقه به این رشته آنقدر کم بود که بسیاری از مدارس برای تشکیل کلاسهای تجربی مجبور بودند کلاسهای چند مدرسه را تجمیع کنند.
یکی از مهمترین دلایل اقبال به رشتههای تجربی را باید در رویایی به نام دکتر شدن دانست. رویایی که از زمان کودکی از آرزوهای والدین نشات میگیرد و در ذهن کودکان کاشته میشود. اما بسیاری معتقدند وضعیت اقتصادی پزشکان این روزها در میزان اقبال به این رشته تاثیر چشمگیری دارد.
بعید است تا به حال مطب پزشکی رفته باشید و درآمد دکتر را از روی حق ویزیت ضربدر تعداد بیماران حاضر تخمین نزده باشید. امروز این اتفاق نظر وجود دارد که پزشکها نسبت به بقیه اقشار جامعه درآمد (بسیار) بالاتری دارند که این درآمدها گاهی آنقدر زیاد و رویایی است که هر پدر و مادری را قانع میکند که فرزند دلبندشان باید پزشکی بخواند.
از سوی دیگر، در سالهای اخیر با اجرای طرح تحول سلامت میزان کارانه پزشکان افزایش چشمگیری پیدا کرده و میزان بودجه وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی نیز ارتقای قابل توجهی یافته است.
همه اینها را بگذارید در کنار این نکته که به گفته خود مسئولان، درآمد پزشکان در ایران چند برابر پزشکان کشورهای اروپایی است، دلیلی که به تنهایی میتواند درصد قابل توجهی از متقاضیان کنکور را با سودای پزشک شدن روانه جلسه کنکور کند.
مشکل جای دیگری است
ایراد از سیاستهای اشتباه آموزش و پرورش در دهههای گذشته باشد یا عدم فرهنگسازی خانوادهها، علیرضا سلیمی، دبیر کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس معتقد است که ریشه این مشکلات را باید بیرون از حوزه آموزش و پروش جستوجو کرد.
او به جامجم میگوید: دانشآموزان و دانشجویان رشتههای دیگر وقتی میبینند بعد از فارغالتحصیلی تبدیل میشوند به یک مدرک به دست بیکار، ترجیح میدهند از همان ابتدا رشتهای را انتخاب کنند که بازار کار تضمین شدهای داشته باشد .
اشتغال، کلیدواژه گفتههای سلیمی است، معضلی که به باور او منشأ مشکلاتی است که حالا در آمارهای منتشرشده خود را نشان میدهد.
او میگوید: باید برای توازن رشتههای انتخابی مسیر را هموار کنیم، ما در کشورمان برای ایجاد اشتغال نقص داریم، بیکاری حالا تبدیل به یک بلای خانمانسوز شده است و کمتر خانوادهای را میبینیم که از این بلا در امان باشد.
به گفته سلیمی، با چارهاندیشی در مورد اشتغال در کشور ذهنیت دانشآموزان هم تغییر میکند و آنها علاقه و معیارهای درست دیگری را برای انتخاب رشتهها لحاظ میکنند.
هدایت تحصیلی، اما یکی از راهکارهای وزارت آموزش و پرورش برای توزیع توازن میان رشتههای تحصیلی است؛ راهکاری که به اعتقاد دبیر کمیسیون آموزش مجلس شورای اسلامی «یک بازی» است!
او میگوید: بحث هدایت تحصیلی هم در این خصوص راه به جایی نمیبرد و درنهایت با اجبار هم اگر بتوانیم توازن تحصیلی را ایجاد کنیم، این افراد بعد از سالها درس خواندن در بازار کار راه به جایی نمیبرند. با این کار فقط این بحران را سوق داده ایم برای چند سال بعد تا به شکل بدتری در جامعه نمود پیدا کند.
وقتی علوم تجربی بدترین گزینه است!
هر چند این عضو کمیسیون آموزش مجلس، مشکلات را در سیاستهای دولت جستوجو میکند، اما عباس فرجی مشاور تحصیلی و کارشناس آموزش و پرورش توپ را به زمین این وزارتخانه میاندازد و سیاستهای این سازمان را یکی از زمینههای این مشکل میداند.
عباس فرجی معتقد است،چالش تراکم بیش از اندازه در رشته علوم تجربی میتواند دردسر بزرگی برای دانشآموزان در سالهای آینده باشد. اما آیا دانشگاهها این همه ظرفیت پذیرش دانشجو در رشته پزشکی را دارند؟ و آیا با فرض اینکه این همه دانشآموز به رشته پزشکی بروند، جامعه به این همه پزشک نیاز خواهد داشت؟
فرجی میگوید: با نگاهی مختصر متوجه میشویم که سیاستهای اشتباه در آموزش و پرورش چه در سنوات گذشته و چه در حال حاضر، اوضاع را روز به روز بدتر کرده است به گونهای اگر به همین منوال ادامه پیدا کند، سایر رشتهها با صندلی خالی مواجه خواهند شد.
به باور این کارشناس آموزش و پرورش در این سالها، تبلیغات وسیعی برای نرفتن دانشآموزان به رشته ریاضی صورت گرفت و بر عکس از طرفی تبلیغ گستردهای برای هدایت به رشته فنیوحرفهای صورت پذیرفت، اما در عمل دانشآموزان بهخاطر تبلیغات منفی از ترس به سمت رشته ریاضی نرفتند و به سمت رشته تجربی گرایش نشان دادند، چون وضعیت فنی و حرفهایها را مناسب نمیدیدند.
در این میان ذهنیتی وجود دارد که شاید نشات گرفته از همین تبلیغات باشد. به گفته بسیاری از کارشناسان این حوزه، دانشآموزان میپندارند تنها آنهایی که تنبل هستند روانه رشتههای فنی و حرفهای میشوند. اینجاست که شاید گفته عباس فرجی، قابل تامل شود.
حرفهای این مشاور تحصیلی وقتی شنیدنی تر میشود که میگوید در حال حاضر اتفاقا بدترین گزینه، رشته علوم تجربی است: «اینکه من یا شما بدانیم که رشته تجربی اتفاقا بدترین گزینه است، امر دیگری است منظور این است که باید این را به دانشآموزان هم انتقال میدادیم که متاسفانه آموزش و پرورش نتوانست این کار را انجام دهد.
مهمترین شاخصی که مسئولان آموزش و پرورش در انتخاب رشته دانشآموزی در سال جاری به آن استناد میکنند، این است که از دانشآموزان تستهای استعداد و رغبت گرفته شده است، البته امری که در گذشته هم رایج بوده و بر اساس هوش عمومی و علاقه دانشآموزان آنها را هدایت میکردند، اما اکنون در این تستها تغییراتی ایجاد شده است و به گواه آموزش و پرورش، دانشآموزان دقیقتر ارزیابی میشوند، ولی داستان از این قرار است که خود این تستها محل اشکال زیادی است.
همه اینها را بگذارید در کنار این توصیه مشاوره تحصیلی، وقتی میگوید تنوع کم رشتههای علوم تجربی مشکل دیگری است که پیش خواهد آمد در صورتی که در رشتههای ریاضی تنوع بیشتری را شاهد هستیم.
آمارها خبر از تغییر فصل میدهد
سال گذشته 860 هزار و 109 نفر در کنکور شرکت کرده بودند که نشان میدهد شمار متقاضیان تحصیلات دانشگاهی نسبت به سال گذشته افزایشی بیش از 70هزار نفر داشته است.
بررسی مقایسهای میان آمار تفکیکی داوطلبان اما نتایج جالبتری دارد که صحت گمانههای ما را در این گزارش قوت میبخشد.
گروه ریاضی باوجود پیشرفت کلی آمار کنکوریها، در مقایسه با سال گذشته از حدود 162 هزار نفر به 150 هزار نفر رسیده که خبر از کاهش مشتاقان تحصیل در رشته ریاضی میدهد.
در دهه 80 همراه با میلیونی شدن شرکتکنندگان در کنکور دانشگاههای کشور شامل دولتی، آزاد و... شاهد افزایش ظرفیتها بودیم، بهواسطه سرعت این تحول تمایل به افزایش ظرفیت در رشته های مهندسی و علوم انسانی به مراتب بیشتر از رشتههای پزشکی رخ میدهد.
با گذشت یک دهه از این اتفاق آن جمعیت میلیونی از دانشگاه فارغالتحصیل شده و امروز بخش اعظمی از آنها جمعیت جویای کار هستند و اتفاقا عموم این جمعیت از رشتههای مهندسی و علوم انسانی فارغالتحصیل شدهاند و بیدلیل نیست که امروز پدر و مادرها راحتترند فرزند دلبندشان مهندسی نخواند!
از سوی دیگر داوطلبان تجربی، نسبت به سال گذشته افزایشی بیش از 60 هزار نفر داشته است. در این میان داوطلبان علوم انسانی از 161 هزار به 180 هزار نفر رسیده است که ثابت میکند 20 هزار نفر به تعداد متقاضیان رشته علوم انسانی اضافه شده است.
به عبارتی از هر ده نفر کنکوری دستکم پنج نفر مایل به تحصیل دانشگاهی در یکی از گرایشهای تجربیاند که همه میدانیم آن گرایش احتمالا یکی از شاخههای مربوط به پزشکی است.
این در حالی است که امسال فقط 17.41 درصد کنکوریها مشتاق تحصیل در رشتههای مربوط به ریاضی هستند یعنی از هر 100نفر، فقط 17 نفر مایلند اهل دنیای ریاضیات شوند.
شهر در دست زنان
اما آمارها تنها از اقبال به رشته علوم تجربی خبر نمیدهند. نکتههای دیگری هم در دل این آمارها نهفته است که شاید سرچشمه معضلات بزرگی همچون اشتغال و ازدواج باشد.
با نگاهی به این آمار میتوان متوجه شد که توزیع جنسیتی کنکور نسبت به سال گذشته تغییر چندانی نکرده که نشان میدهد کشور وارد الگویی پایدار در حوزه تحصیلات عالی شده است و آن افزایش تعداد زنان متقاضیان ورود به دانشگاه نسبت به مردان است.
سال گذشته 59.18 درصد از شرکتکنندگان زن بودند و 40.82 درصد مرد و امسال هم 59.13 درصد از شرکتکنندگان زن و 40.86 درصد مرد بودند.
این یعنی حضور حداکثری دختران در کنکور امسال و موضوعی که مدتهاست میان جامعهشناسان و کارشناسان مورد بحث و بررسی است.
یکی از موارد چالشبرانگیز حضور حداکثری دختران در کنکور، بازار کار است. بدیهی است که حضور بیشتر زنان در دانشگاهها و به تبع آن افزایش حضور آنان در بازار کار موجب اختلال در تعادل علمی، شغلی و اجتماعی میشود. این عدم تعادل، نتایج و پیامدهای منفی در کل زندگی افراد از جهات مختلف وارد میکند به طوری که معلوم نیست آیا دختران با همین نسبتی که در دانشگاهها حضور پیدا می کنند در بازار کار نیز می توانند حضور داشته باشند یا خیر؟ طی دو دهه اخیر، تعداد دخترانی که وارد بازار کار شدهاند ثابت بوده است و تقریبا بین 10 تا 15 درصد جمعیت فعال را زنان تشکیل می دهند، در حالی که اگر تولید علم و افزایش تعداد دختران در دانشگاهها حضور موثر آنان در صحنه اجتماعی و اشتغال را نیز به دنبال داشته باشد، این حضور را باید به فال نیک گرفت اما اگر قرار باشد ما تعادل نسبی در بازار کار نداشته باشیم و در بخش اشتغال عمده نیروی انسانی از بین مردان انتخاب شوند، این موضوع تبعات منفی را در جامعه به وجود میآورد.
از سوی دیگر برخی دختران تحصیلات را برای دستیابی به مدارج علمی و کسب مدرک و وجهه اجتماعی دنبال میکنند و پس از پایان تحصیلات چنانچه نیاز مالی نداشته باشند، انگیزه چندانی به اشتغال ندارند. امروزه کم نیستند دختران فارغالتحصیلی که پس از ازدواج، خانهداری و زندگی در کنار فرزندان و همسر را به اشتغال ترجیح میدهند.
این موضوع از سوی کارفرمایان هم موثر است به این مفهوم که کارفرمایان و مراکز جذب فارغالتحصیلان دانشگاهها، در بسیاری از رشته ها ترجیح میدهند از عناصر و نیروهای مرد استفاده کنند و بعلاوه برخی مشاغل به دلیل ویژگی های خاص خود از جمله سختی کار و شرایط مکانی و آب و هوایی و دیگر ملاحظات، اصولا با زنان تناسب کمتری دارند و همین امر سبب شده است زنان رغبت کمتری به حضور در آن مشاغل نشان دهند.
دانشآموزان تجربیدوست
در آموزش و پرورش گرایش به انتخاب رشته تجربی بسیار بیشتر از سایر رشتهها شده است. وجود این رشتههای پرطرفدار، رقابت در عرصه کنکور را شدیدتر و بستر فعالیت موسسات آموزشی آزاد جهت ماهیگیری از این آب گلآلود را فراهم کرده است. در این میان کم نیستند افراد یا موسساتی که با وعده تضمین قبولی آنها در رشتههای دلخواهشان با روشها و برنامههای عجیب و غریب از ناآگاهی مردم درآمدهای هنگفتی کسب میکنند.
هر چند مسئولان آموزش و پرورش معتقدند بیشتر دانشآموزان دوست دارند پزشک شوند، اما در میانه راه تحصیل کم میآورند و با افت شدید درسی مواجه میشوند. با این حال آن موضوعی که به طور جدی اینروزها از سوی مسئولان آموزش و پرورش پیگیری میشود، انتخاب صحیح رشته تحصیلی دانشآموزان است که آنها بارها اعلام کردهاند هیچ اجباری برای هدایت تحصیلی دانشآموزان ندارند.
میثم اسماعیلی - جامعه
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگوی «جامجم» با نماینده ولیفقیه در بنیاد شهید و امور ایثارگران عنوان شد