معاون عربی و آفریقای وزارت امور خارجه تشریح کرد

مصافحه الجبیر با ظریف و آمدن به سمت وزیر امور خارجه ما،یک نشانه است

عربستان سعودی در سال‌های اخیر سیاست‌های تنش‌زایی را در منطقه در پیش گرفته و روزبه‌روز بر رفتار خصمانه خود علیه جمهوری اسلامی ایران و محور مقاومت افزوده است.
کد خبر: ۱۰۶۳۳۵۷
مصافحه الجبیر با ظریف و آمدن به سمت وزیر امور خارجه ما،یک نشانه است

البته این روزها شاهد برخی علائم و نشانه‌ها از سوی عربستان هستیم که عده‌ای از آن به عنوان نشانه‌های تغییر رفتار این کشور تعبیر می‌کنند و از آن جمله می‌توان به همکاری در برگزاری مراسم حج و مصافحه عادل الجبیر و محمدجواد ظریف یاد کرد، اما حسین جابری انصاری، معاون عربی ـ آفریقای وزارت امور خارجه معتقد است؛ اگر به صورت عملیاتی نگاه کنیم تا امروز سیاست عملی عربستان افزایش اصطکاک بوده است.

جابری انصاری در گفت‌وگو با جام‌جم می‌گوید: البته علائم کوچکی خلاف این مشاهده شده است، مثل برخوردی که در ارتباط با پرونده حج صورت گرفت یا مصافحه الجبیر با دکتر ظریف و اقدام او در آمدن به سمت وزیر امور خارجه ایران؛ اینها یک نشانه است، اما در سطح عملیاتی هنوز علائم کافی که به معنی تغییر سیاست عربستان باشد مشاهده نکرده‌ایم.

مشروح گفت‌وگوی روزنامه جام‌جم با حسین جابری انصاری، معاون وزیر امور خارجه را که در حاشیه بازدید او از موسسه جام‌جم انجام شد، در ادامه می‌خوانید:

طی ماه‌های اخیر نشانه‌هایی از تغییر رفتار در مسئولان عربستان از جمله برگزاری مراسم حج و مصافحه اخیر ظریف و عادل الجبیر دیده می‌شود. برخی این نشانه‌ها را نکته مثبتی در روابط دو کشور قلمداد می‌کنند، نظر شما در این ارتباط چیست؟

ایران و عربستان دو کشور همسایه‌اند و در یک مجموعه و منطقه اسلامی قرار دارند، بنابراین به طور طبیعی و به دلایل متعدد باید با یکدیگر همکاری و تعامل داشته باشند. درعین حال باید در نظر داشته باشیم جمهوری اسلامی ایران با عربستان قطع رابطه نکرده و مسئولیت این قطع رابطه برعهده عربستان است، زیرا سیاست ایران مبنی بر قطع روابط با کشورهای دیگر نبوده و بنای ما مبتنی بر گسترش همکاری‌ها براساس نقاط و منافع مشترک است.

عربستان سیاست رویارویی با ایران را انتخاب کرده و البته تعمد هم داشته است. این کشور براساس تصوراتش از تحولات و منافع عربستان، در چند سال اخیر رویارویی با ایران را به نفع خود پنداشته است، درحالی که به اعتقاد ما چنین تصوری به نفع منطقه و حتی عربستان نیست.

ایران اثبات کرده است که امور خود را در شرایط مختلف بخوبی تدبیر می‌کند، اما درعین حال معتقدیم اصل بر وجود روابط میان همسایگان است و این قاعده بر روابط ایران و عربستان هم حاکم است؛ چراکه روابط دو کشور درگیری‌های منطقه را کاهش می‌دهد، اما عربستان تا امروز سیاست دیگری داشته، درعین حال اگر تغییر و علائم عینی در رفتار این کشور مشاهده شود ممکن است گشایشی در وضعیت روابط رخ دهد.

باید به این نکته هم اشاره کنم که علائم متعدد و متناقضی از عربستان مشاهده می‌شود، برخی از علائم مثبت است که اگر آنها مبنا قرار گیرد، می‌توان استنباط کرد که چرخش آرامی در سیاست عربستان به سمت خروج از درگیری و ترمیم روابط با ایران مشاهده شده، اما درعین حال به موازات آن علائم دیگری از سوی عربستان وجود دارد؛ از جمله برخی اقدامات نمایشی در زمینه بسیج کشورهای مختلف برای تجمیع آنها علیه ایران و تحرکاتی مثل اجلاس ریاض، همچنین اظهاراتی که در عالی‌ترین سطوح این کشور در مورد کشاندن درگیری به درون مرزهای ایران مطرح کردند که خلاف همه موازین و عرف بین‌المللی است.

علائم و نشانه‌های مثبت برای ترمیم روابط با ایران پررنگ‌تر است یا علائم دیگر؟

اگر عملیاتی نگاه کنیم تا امروز سیاست عملی عربستان افزایش اصطکاک بوده است. علائم کوچکی هم خلاف این مشاهده شده است مثل برخوردی که در ارتباط با پرونده حج صورت گرفت، البته استدلال مقامات عربستان این است که موضوع حج غیرسیاسی و جدای از روابط دو کشور است، اما با وجود این تاکید، به هر حال این نوعی تعامل مثبت است که اگر تکمیل و ادامه یابد لاجرم یک پیام مثبت سیاسی هم درونش نهفته است، اقداماتی مانند مصافحه الجبیر با دکتر ظریف و آمدن به سمت وزیر امور خارجه ما، اینها یک نشانه است، اما در سطح عملیاتی هنوز علائم کافی که به معنی تغییر سیاست عربستان باشد مشاهده نکرده‌ایم.

آیا جمهوری اسلامی ایران برای برقراری رابطه با عربستان پیش‌شرط گذاشته است؟

ما هیچ پیش شرطی در روابط بین همسایگان نداریم و اساسا نگاه ما در روابط مبتنی بر پیش‌شرط‌ها نیست، قاعده وجود روابط طبیعی بین همسایگان است.

طی سال‌های گذشته برخی انتقاد می‌کردند که در دولت یازدهم به دلیل پرداختن دولت به مذاکرات هسته‌ای، همسایگان تا حدودی فراموش شده‌اند. آیا در دولت دوازدهم اولویت‌ها تغییر می‌یابد؟

وزارت امور خارجه نمی‌تواند امور همسایگان را مورد توجه قرار ندهد، چراکه بدیهی‌ترین وظیفه دستگاه دیپلماسی تنظیم روابط با همسایگان است، اما واقعیت مهم موثر در روابط منطقه‌ای ایران در دوره اخیر این است که تحولاتی عمیق در منطقه به وجود آمده است. ایران به جای جنگ با تحولات، با آنها همراهی کرده و در چارچوب استراتژیکی که برای خود طراحی کرده همیشه تلاش کرده است در بستر تحولات و همزمان با درک نیاز به تغییر، منافع خود را حفظ کند. بنا نیست در امور داخلی کشورها دخالت کنیم، اما به طور عمومی به خواسته مشروع ملت‌ها احترام می‌گذاریم، برخورد فعالانه با تحولات برای تاثیرگذاری بر روند تحولات و حفظ اهداف استراتژیک در دستور کار ایران بوده است، اما متاسفانه برخی بازیگران به جای این‌که اصل تغییر و تحول را به رسمیت بشناسند، تلاش کردند در مقابل تغییرات سد ایجاد کنند، اما ایران تلاش کرده است در عین پذیرش تحولات پدید آمده، شاهد صرف نباشد و تا حدی که می‌تواند در سیر تحولات نقش‌آفرینی کند.

ازجمله نقش‌آفرینی‌های مثبت ایران در تحولات منطقه می‌توان به نشست آستانه درباره بحران سوریه اشاره کرد. اما این نشست‌ها تا حدودی طولانی شده است و برخی معتقدند این مساله می‌تواند پیامدهای منفی داشته باشد. آیا چنین تحلیل‌هایی را قبول دارید؟

بله حتما، اما چاره‌ای نیست. البته سرعت این مذاکرات از بسیاری از روندهای گذشته بیشتر است و به تحولات ملموسی منجر شده است. می‌کوشیم با حداکثر مفاهمه ممکن فضای جدید خلق کنیم تا امکان حل تناقض‌ها بیشتر شود. یکی از اهداف سفر اخیرم به مسکو و آنکارا این بود که مقدمات موفقیت آستانه 6 را بیشتر فراهم کنیم، امیدواریم این تلاش‌ها در آستانه 6 متبلور شده و بخشی از اختلافاتی که باعث طولانی شدن مذاکرات شده، حل شود. یکی از مزیت‌های روند آستانه این است که به‌رغم تفاوت تعریف‌ها در مواضع و منافع میان سه کشور که گاهی تفاهم را سخت می‌کند، توافقاتی که انجام می‌شود به لحاظ عملیاتی، بسیار مفید و موثر خواهد بود. روند آستانه با وجود این‌که به کندی پیش می‌رود به طور نسبی برخی تغییرات واقعی را در زمینه بحران سوریه ایجاد کرده است، درحالی که برخی از روندها و نشست‌های دیگر نتوانستند در این حد موفق شوند.

درباره تناقضات موجود میان کشورهای درگیر در روند آستانه از جمله ترکیه گفتید، چقدر می‌توان در بحث‌های منطقه‌ای روی ترکیه حساب کرد؟

ترکیه براساس تشخیص خود از ضرورت‌ها در این مرحله، وارد روند آستانه شده است. کار برای ترکیه در مقایسه با ایران و روسیه از جهاتی مشکل‌تر است، چراکه ترکیه طی چند سال گذشته بر حصول تغییر ناگهانی در سوریه سرمایه‌گذاری کرده بود. بنابراین زمانی وارد روند توافقی می‌شود که دیگر اعضایش دقیقا نظر معکوس ترکیه داشتند باید به نوعی با سیاست‌های قبلی خود فاصله بگیرد.

با این حال آنچه در آستانه تعریف کردیم مبتنی بر منافع مشترک بین سه کشور است. بنا نیست در آستانه یک طرف شکست خورده و طرف دیگر پیروز شود. اگر چنین روندی را تعریف کنیم، به این معنی است که از ابتدا تعیین کرده‌ایم به نتیجه نرسیم. مدل رفتاری ما در آستانه برد ـ برد است. موفقیت این پروسه در صورتی است که در عین حفظ منافع خود، منافع و شرایط دیگر کشورها را هم درک کنیم. امیدوارم با وجود همه مشکلات از جمله عدم تمایل برخی بازیگران دیگر در سطح دولتی و غیردولتی، منطقه‌ای و بین‌المللی، با پیشبرد روند آستانه بتوانیم با تامین نسبی منافع طرفین درگیر در این روند موفق شویم.

آیا قرار نیست کشورهای دیگری هم به مذاکرات آستانه اضافه شوند؟

یکی از ترتیباتی که تعریف کردیم، عضویت ناظر برای شریک شدن تعداد بیشتری با این پروسه است، برخی از بازیگران از جمله سازمان ملل به عنوان عضو ناظر در روند آستانه مشارکت دارند، می‌خواهیم حداکثر بازیگران را تا حد مفید و موثر با این پروسه همراه کنیم، اما درنهایت روند آستانه زمانبر است، در ضمن هرچه زمان طولانی شود خسارت‌های بیشتری در سوریه اتفاق می‌افتد، بنابراین افزایش سرعت تحرکات شرکای آستانه ضروری است.

مریم شریف‌زاده - سیاسی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها