به گزارش جامجم، چند روز پیش درج گزارشی در برخی سایتها خبری، موجی از نگرانی را در میان مردم و مسئولان ایجاد کرد؛ خبری که رئیس انجمن دوستداران میراث فرهنگی ایذه راوی آن بود و حاکی از تخریب محوطه معبد باستانی شمی (خاستگاه مرد پارتی نگین موزه ایران باستان) در این شهرستان بود.
فرامرز خوشاب با اعلام این خبر به خبرگزاریها تاکید کرد معبد باستانی شمی به دست تعدادی از قاچاقچیان منفجر و تخریب شده است. گواه ادعایش هم شنیدن صدای دو انفجار مهیب (در عصر روز 15 شهریور) و دیدن دود و خاک ناشی از انفجار در منطقه بود که به گفته وی و به احتمال زیاد تخریبات گستردهای را به بار آورده است.
مسئول انجمن دوستداران ایذه حتی این را هم گفت که با توجه به بزرگی انفجار، احتمالا با یک باند سازمانیافته و حرفهای قاچاقچیان فرهنگی مواجه هستیم که در یک منطقه کاملا بنبست و قابلکنترل، اقدام به چنین جنایتهایی میکند؛ آن هم به این خاطر که از یک محوطه به این مهمی هیچ حفاظتی صورت نمیگیرد.
درگیری با سلاح جنگی
البته این ادعا خیلی زود توسط ایوب سلطانی، رئیس اداره میراث فرهنگی ایذه رد شد.
سلطانی تاکید کرد: محوطه مورد ادعا «قلعه چُل قلعه» نام دارد که یکی از چهار قلعهای است که در اطراف محوطه شمی واقع شده و در آن هیچگونه صدا یا شواهد انفجار شنیده یا دیده نشده است.
وی با بیان اینکه محوطه مذکور اصلا معبدی ندارد و فقط یک دژ دیدهبانی بوده، تصریح کرد: براساس کاوشهای باستانشناسان تنها ساختار معماری در این منطقه وجود سه سکوی نیایشی در محوطه شمی به علاوه گورهای خرپشتهای است.
رئیس اداره میراث فرهنگی ایذه با بیان اینکه یگان حفاظت در منطقه حضور داشته است، گفت: ظهر روز چهارشنبه 15 شهریور معتمدین محلی اعلام کردند بر کوه «بیلوا» چند حفار در حال حفاری بودند که پس از 5/2 ساعت به محل رسیدیم و در یک عملیات تعقیب و گریز با چهار حفار غیرمجاز درگیر شدیم و از آنجا که حفاران سلاح جنگی داشتند، اقدام به درگیری و تیراندازی به سمت ما کردند، که البته پس از این تعقیب و گریز چند ساعته حفاران متواری شدند و ادوات حفاری آنها ضبط و طی صورتجلسهای به پاسگاه پیون تحویل داده شد.
به گفته سلطانی، دو چاله، به ترتیب به عمق یک متر و 5/0متر در محل حفاری شده و به نظر میرسد که حفاران به چیزی دست پیدا نکردهاند.
سخنان رئیس اداره میراث فرهنگی ایذه البته مورد تائید دبیر و سخنگو انجمن دوستداران میراث فرهنگی تاریانا خوزستان هم هست.
مجتبی گهستونی که تحقیقات و پژوهشهای زیادی تاکنون در محوطهها و مناطق تاریخی خوزستان انجام داده است، به جامجم میگوید: شمی کوه و منطقهای وسیع است که در ارتفاعات آن آثار یک قلعه تاریخی وجود دارد و ظاهرا حفاران غیرمجاز در آن قلعه مشغول حفاری بودهاند، آن هم نه با دینامیت و مواد منفجره، بلکه با ابزار و وسایلی که از آنها بر جای مانده، یعنی موتور برق، یک دستگاه هلتی بزرگ، ادوات حفاری از قبیل بیل و کلنگ و یک راس الاغ.
به گفته وی، منطقه باستانی و معروف شمی در پایین کوه شمی قرار دارد که تاکنون چندین بار هم مورد کاوش باستانشناسان قرار گرفته است، اما حتی در همین بخش باستانی هم هیچ معبدی وجود ندارد و فقط در حدود 80 سال پیش مجسمه مرد مفرغی (مرد شمی) مربوط به دوره عیلامی در حین کاوشها کشف شد.
دبیر و سخنگو انجمن دوستداران میراث فرهنگی تاریانا در عین حال تاکید میکند که محوطه شمی هم مثل سایر مناطق باستانی خوزستان به حفاظت نیاز دارد و از آنجا که یک محوطه باستانی است و هنوز کاووش آن به پایان نرسیده، حفاران غیرمجاز دست از سر آن برنمیدارند.
نگرانی ما بیشتر از اینهاست
دغدغه گهستونی و بسیاری از فعالان میراث فرهنگی خوزستان اما بالاتر از تعرض به تپه شمی است، چراکه این استان از شمال تا جنوب و از غرب تا به شرق آن، دارای محوطهها و تپههای باستانی بی شماری است که بسیاری از آنها حتی مورد کاوش هم قرار نگرفته و بدون هیچگونه مراقبتی به حال خود رها شدهاند.
گهستونی میگوید: بهطور مثال فقط در یک مسیر اهواز تا شوش صد محوطه باستانی وجود دارد و مسیر اهواز تا شوشتر هم 250 تپه باستانی دارد اما تمام این مناطق بهدلیل کمبود نیروی حفاظت و به ناچار به حال خود رها شده یا توسط حفاران غیرمجاز تخریب شده و مورد دستبرد قرار میگیرد یا توسط کشاورزان شخم زده و با خاک یکسان میشود و یا توسط نهادها و سازمانهای دولتی و برای ساخت و ساز تخریب میشود.
این فعال میراث فرهنگی با اشاره به مثالهایی درخصوص تعرضات بیشمار به محوطههای تاریخی خوزستان میافزاید: سال 1310 محوطه هرمز اردشیر ثبت ملی شد، در حالی که تپه باستانی آسیهآباد هم در مجاورت آن قرار دارد، اما هیچکدام از این مناطق مورد حفاظت قرار نمیگیرد و هر بار مورد تعرض عدهای از حفاران قرار میگیرد.
یک شوش و 4 نفر نیرو
گهستونی به منطقه جهانی شوش هم اشاره میکند و میگوید شوش با تمام قدمت تاریخی و تپهها و محوطههای باستانیاش فقط چهار نیرو برای محافظت دارد، شرایطی که باعث شده حفاران زیادی اقدام به حفاری و یا مردم، کشاورزان و نهادهای دولتی اقدام به تخریب و ساخت و ساز در جای جای این شهر تاریخی کنند. به طور مثال چندی پیش در محوطه باستانی مگرنات شوش صدها حفاری غیرمجاز صورت گرفت و وضعیت بقدری بحرانی بود که شخص فرمانده یگان حفاظت خوزستان خود به بازدید منطقه رفت.
به گفته وی، در چغامیش دزفول هم شاهد حفاریهای غیرمجازی زیادی هستیم، ضمن اینکه دو سال پیش هم تپه فضیلی دزفول توسط کشاورزان به طور کامل با خاک یکسان شد. در تپه سبز بهبهان هم یک تپه قبل از تاریخ وجود دارد که اکنون روستاییان به کشاورزی در آن اقدام کردهاند، در حالی که این تپه، از معدود تپههای ثبت ملی شده استان است که اتفاقا تابلو ثبت ملی هم دارد.
دبیر و سخنگو انجمن دوستداران میراث فرهنگی تاریانا میگوید: گذشته از بحث حفاری و تعرض به محوطهها و تپههای باستانی، در درون برخی شهرهای خوزستان چون اهواز، شوش، دزفول، رامهرمز، شوشتر، بهبهان و هندیجان نیز بافتهای تاریخی وجود دارد که این بافتهای تاریخی هم در محاق بیتوجهی قرار گرفته است.
به گفته وی در ایذه نیز یک نقش برجسته وجود دارد که در شرایط بسیار بدی و بدون هچ مراقبت درستی نگهداری میشود و شاید بهتر بگوییم در حال تخریب است، رامشیر در شرق خوزستان هم تپهها و محوطههای بیشماری از دوران اشکانی دارد، در حالی که این شهر اصلا اداره میراث فرهنگی ندارد و مدام مورد حفاریهای غیرمجاز قرار میگیرد.
فاطمه مرادزاده
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد