به گزارش جام جم آنلاین، «شیخ صباح الاحمد الجابر الصباح» تأکید کرد: تاریخ و نسلهای آینده هر کسی را که در مسیر دامن زدن به اختلافهای خلیج فارس گام بردارد نمیبخشد.
امیر کویت همچنین با هشدار به عربستان و قطر درباره پیامدهای فروپاشی شورای همکاری خلیجفارس گفت: اگر این شورا فرو بپاشد آخرین پایگاه همکاری عربی درهم میشکند.
شیخ صباح تصریح کرد: کویت طرفدار بحران خلیجفارس نیست، و به تعامل آرام در حل این بحران پایبند است.
احتمال تعویق نشست سران
پیش از این دولت کویت روز دهم آذر ماه را روز برگزاری بیست و هفتمین نشست سران شورای همکاری خلیج فارس اعلام کرد. اما وقوع بحران خلیج فارس و تحریم چهار کشور عربی علیه قطر که موجب شکاف عمیق میان اعضای شورای همکاری خلیج فارس شد، زمزمههای تعویق و یا لغو کامل نشست سران در کویت را رقم زد.
به همین دلیل امیر کویت هفته گذشته در سفر به ریاض تلاش کرد، مقامات سعودی را به حضور در نشست سران و چارهجویی برای بحران قطر دعوت کرد. اما ریاض با استقبال سرد از «شیخ صباح الاحمد الجابر الصباح» که انتقاد محافل عربی را به ویژه در کویت برانگیخت، نشان داد که بنایی برای میدان دادن به کویت جهت حل و فصل اختلاف با قطر ندارد، و طبعا حاضر نیست با امیر قطر در نشست سران شورای همکاری خلیج فارس همنشین شود.
در همین چارچوب روزنامه عربستانی عکاظ روز سهشنبه از احتمال تعویق شش ماهه نشست سران شورای همکاری خلیج فارس خبر داد. عکاظ هدف از این تأخیر را رفع اختلافات و پایان دادن به بحران قطر اعلام کرد.
روزنامه الرأی کویت هم همزمان با شکست سفر دو روز پیش وزیر خارجه آمریکا به عربستان در نرم کردن مواضع ریاض نوشت: بنبست در حل بحران قطر موجب تأخیر احتمالی در برگزاری نشست سران شورای همکاری خلیج فارس شده است.
رکس تیلرسون، وزیر خارجه آمریکا در سفر اخیرش به دوحه تأکید کرد که طرفهای بحران شورای همکاری خلیج فارس به ویژه عربستان و قطر آماده مذاکره نیستند.
تیلرسون که قبل از سفر به منطقه از کشورهای محاصره کننده قطر به شدت انتقاد کرده بود، تصریح کرد که از محمد بنسلمان، ولیعهد عربستان خواستم مذاکره با قطر را آغاز کند، اما نشانی از آمادگی برای مذاکره ندیدم.
شورای منفعل
شورای همکاری خلیج فارس از ابتدای شکل گیری در سال 1981 تا کنون تحت تاثیر ساختار نامنسجم و غیرمتوازن داخلی و هدفگذاری نادرست خود بوده، و در 37 سال گذشته نیز در اصلاح نقایص خود کاملا ناکام بوده است.
چنانکه گفته شد یکی از مهمترین نقاط ضعف این شورا، در عدم توازن و انسجام بین اعضا خلاصه میشود.
در این میان عربستان به عنوان بزرگترین کشور عضو شورای همکاری خلیج فارس که از جهت وسعت، جمعیت و قدرت اقتصادی و نظامی به تنهایی بزرگتر از مجموع اعضای دیگر این شوراست، همواره تلاش کرده است، از این موقعیت برای تحمیل اراده و منافع خود بر سایر اعضا استفاده کند.
نگاهی به بحران های یمن، بحرین و قطر و تلاش عربستان برای همراه کردن سایر اعضا با مواضع خود در این بحرانها نشان داد که آلسعود خواهان پیروی سایر اعضا از سیاستهای ریاض است، نه همراهی با اراده جمعی حاکم بر شورا.
بعلاوه خاندان سعودی به ویژه در سالهای اخیر نشان دادهاند که با خروج تدریجی از موضع محافظهکارانه، بنا دارند از برتریهای هژمونیک خود در میان کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس بهره بگیرند.
در همین چارچوب نسل جدید حکام سعودی با تکیه بر ذخایر تسلیحاتی و منطق سلطه جویانه، فاز جدیدی از سیاستهای عملگرایانه را در جغرافیای خلیج فارس آغاز کرد که نتیجه مستقیم آن در لشکرکشی به بحرین، جنگ یمن و تحریم جبهه سعودی علیه قطر آشکار شده است.
علاوه بر ساختار نامتوازن، هدفگذاری نادرست شورای همکاری خلیج فارس دلیل دومی است که این شورا را در طول حیات 37 سالهاش در موضع ضعف و انفعال قرار داده است.
تلاش سعودیها برای هویتبخشی به شورای همکاری خلیج فارس از طریق غیرستیزی به جای همگرایی در داخل موجب شده است که این شورا بیش از آنکه روی حل اختلافات داخلی تمرکز کند، به هویت متعارض با عامل بیرونی بپردازد.
در این چارچوب ایرانهراسی به یکی از اولویتهای اصلی شورای همکاری تبدیل شد، و فرصت توجه اعضا به حل و فصل مشکلات داخلی، و تسهیل شرایط همکاری را از اعضای این شورا گرفت.
ضمن اینکه این باورسازی ایران ستیزانه، به دلیل نداشتن عینیت خارجی هرگز نتوانسته به وجه مشترک سایر اعضای شورای همکاری خلیج فارس با آل سعود تبدیل شود، و در عمل نتیجه وارونهای به همراه داشت.
چنانکه کشورهایی مانند عمان، کویت و قطر غالبا سیاست تعاملی با ایران را بر رویکرد خصمانه سعودی ترجیح دادند، و حتی کشوری مانند امارات متحده عربی به رغم همراهی با عربستان و طرح ادعاهای واهی درباره جزایر سه گانه ایرانی، روابط عمیق تجاری با ایران را بر تقابل عملی با تهران ترجیح داده، و همواره کوشیده است، سطح تنش با ایران را در سطحی پایین حفظ کند.
به همین دلیل اختلاف فاحش میان اعضای شورای همکاری در تعامل با ایران به دلیل اصرار حاکمان سعودی بر مشی خصمانه، عملا به یکی از دلایل اختلاف و پاشنه آشیل شورای همکاری تبدیل شده است.
سومین دلیل انفعال شورای همکاری خلیج فارس، اختلافات عمیق مرزی میان تمامی اعضاست که با گذشت 37 سال از تاسیس این شورا هنوز هیچ توافقی برای حل و فصل آن صورت نگرفته است.
چهارمین عاملی که موجب انفعال شورای همکاری خلیج فارس شده است، اتکای سیاسی، امنیتی و اقتصادی بیشتر اعضای این شورا به عناصر خارجی قدرت است، به جای اتکا به عناصر داخلی تامین قدرت.
اصرار بر حفظ ساختار خاندانی و موروثی قدرت و حذف مردم از ساختار سیاسی، بی بهره بودن از حمایت مردمی و وابستگی عمیق اقتصادی، نظامی و امنیتی به قدرتهای خارجی از جمله عواملی است که موجب تزلزل در ساختار قدرت در کشورهای شیخ نشین حاشیه جنوبی خلیج فارس شده است، و هراس دائمی حاکمان این کشورها از هرگونه جنبش داخلی و تهدید بیرونی را به دنبال داشته است.
نگرانی از فروپاشی
مجموعه عناصری که از آنها به عنوان چالشهای پیش روی شورای همکاری خلیج فارس یاد میشود، در کنار بحران قطر که ابعاد تضاد و تنش در این شورا را کاملا آشکار کرده است، موجب شده است که محافل سیاسی و رسانهای منطقه بیش از پیش به گمانه زنی درباره احتمال فروپاشی شورای همکاری بپردازند.
این درحالی است که امیر کویت هم پس از تکاپوی بیثمر برای میانجیگری میان عربستان و قطر درباره عواقب رفتار دو کشور و احتمال فروپاشی شورای همکاری هشدار داد، و زنگ خطر درباره آینده پر ابهام این شورا را به صدا درآورد.
یوسف اسماعیلی/ جام جم آنلاین
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد