به گزارش جام جم آنلاین ، دومین کنفرانس امنیتی تهران با حضور مقامات سیاسی - امنیتی و پژوهشگرانی از 49 کشور آسیایی و اروپایی روز دوشنبه در تهران برگزار شد.
محورهای نشست
دومین کنفرانس امنیتی تهران شامل سه نشست تخصصی است، نشست نخست با عنوان «سیاست خارجی و امنیت منطقه ای» به بررسی نقش ایران و کشورهای منطقه ای و فرامنطقه ای در ترتیبات امنیتی منطقه می پردازد.
دومین نشست تخصصی در کنفرانس امنیتی تهران راجع به «اقتصاد و امنیت منطقه ای» است. و نشست سوم با عنوان «امنیت و دفاع در منطقه غرب آسیا»، موضوع همکاری های دفاعی و امنیتی در غرب آسیا و روندهای تسلیحاتی در منطقه را بررسی می کند.
وزیر امور خارجه کشورمان در افتتاحیه دومین کنفرانس امنیتی تهران تاکید کرد: داعش به عنوان دهشتناکترین نماینده جریان افراط خشونت در منطقه از نظر نظامی سرکوب و خلافت خودخوانده اش نابود شده است.
محمدجواد ظریف با ترسیم شرایط امنیتی منطقه در میان فروپاشی خلافت جعلی داعش و شکلگیری شرایط مطلوب امنیتی گفت: ما و دیگر بازیگران منطقهای با سه چالش مهم یعنی درک درست واقعیات موجود، نیل به درکی مشترک در مورد وضعیت مطلوب برای منطقه و راههای تحقق این وضعیت مطلوب مواجه هستیم.
بحران امنیت در منطقه
منطقه غرب آسیا در بیش از 70 سال گذشته یکی از ناامن ترین نقاط جهان بوده و بیشترین بحران های امنیتی را پشت سر گذاشته است. ریشه های این ناامنی را در علل و عوامل مختلفی می توان جستجو کرد.
1- مجموعه جنگ های عربی – اسرائیلی که با تاسیس رژیم اشغالگر قدس در منطقه روی داد؛ بنیان اصلی ناامنی در غرب آسیا به شمار می آید که در طول دهه های اخیر به اشکال مختلف پیامدهای خود را بر امنیت منطقه تحمیل کرده و به اصلی ترین عامل ناامنی های منقه ای تبدیل شده است.
2- جنگ های دو جانبه نظیر تجاوز ارتش سرخ شوروی به جنگ افغانستان، جنگ تحمیلی رژیم بعث عراق علیه ایران، جنگ ها منجر به تجزیه یمن، تجاوز آمریکا به عراق و افغانستان در آغاز هزاره سوم بحران های تروریستی و فعالیت گروه های سازمان یافته نظیر گروه های قاچاق مواد مخدر بخشی از ناامنی هایی است که در دهه های اخیر آثار منفی خود در سراسر منطقه گسترانیده و غرب آسیا را به یکی از بی ثبات ترین مناطق جهان تبدیل کرده است.
3- در این میان اهمیت راهبردی خلیج فارس و دریای عمان به عنوان قطب انرژی جهان دلیل عمده ای است که از دیرباز موجب مداخله مستقیم قدرت های جهانی در تحولات منطقه شده است. در این چارچوب قدرت های خارجی به ویژه ایالات متحده آمریکا در چارچوب حفظ بسترهای حضور و تاثیرگذاری در منطقه و تنظیم موازنه قدرت بر اساس منافع راهبردی خود در اکثر قریب به اتفاق بحران های امنیتی در منطقه غرب آسیا نقش داشته و به انواع ترفندها برای حفظ حضور تعیین کننده خود در منطقه توسل جسته اند.
4- سلطه حکام غیرمردمی و وابسته در بیشتر کشورهای منطقه سومین عامل بحران در منطقه غرب آسیا به ویژه در حوزه امنیت و ثبات منطقه ای است. این حاکمان وابسته که به دلیل نداشتن پایگاه مردمی، دوام قدرت و حکومت خود را در گرو حمایت قدرت های خارجی می دانند، در حوزه امنیتی نیز ناگزیرند در چارچوب ملاحظات و منافع امنیتی قدرت های حامی و برخلاف الزامات امنیت درون گرا و منطقه محور گام بردارند.
به همین دلیل برخی کشورهای منطقه امنیت خود را در تضاد با امنیت دیگر کشورهای همسایه تعریف کرده و از همه توان سیاسی، مالی و تسلیحاتی خود برای ناامن کردن دیگر کشورها بهره گرفته و می گیرند.
آنچه در سال های اخیر در سوریه، عراق و یمن روی داده نمونه بارزی از تلاش برخی کشورهای منطقه برای نا امن کردن کشورهای همسایه است که آثار زیان باری بر شرایط امنیتی در سراسر منطقه گذشاته است.
5- درک نادرست از مفاهیم دینی و تعلقات قومی و ترویج خشونت، نفرت و دیگر ستیزی در برخی کشورهای منطقه که ریشه های آن به دوران استعمار در منطقه و تاسیس مذاهب ساختگی نظیر وهابیت بر می گردد، در کنار مقابله سازی قومی میان اعراب با سایر اقوام در منطقه از دیگر بسترهای تاریخی ناامنی در منطقه است که همواره مورد سو استفاده قدرت های غربی و رژیم صهیونیستی قرار گرفته و به شکل جنگ، ترویج خشونت و تروریسم و رویارویی قومی و فرقه ای در منطقه بروز و ظهور یافته است.
در چنین شرایطی جمهوری اسلامی ایران به عنوان منادی «وحدت اسلامی» و «امنیت منطقه محور» همواره کشورهای منطقه را به سوی درک مشترک از الزامات و نیازهای واقعی ثبات و امنیت در منطقه دعوت کرده و از سال گذشته با برگزاری کنفرانس امنیتی تهران تلاش کرده است توجه مسئولان و کارشنان امنیتی منطقه را به این ضرورت جلب کند.
در همین چارچوب دومین کنفرانس امنیتی تهران در سه نشست تخصصی تلاش دارد به بررسی و تبین رابطه سیاست خارجی، اقتصاد و بازدارندگی دفاعی کشورها بر مساله امنیت و ثبات در منطقه بپردازد.
بحران های جاری امنیتی در منطقه
1- بنا بر آنچه در بررسی ریشه های ناامنی تاریخی در منطقه مطرح شده است، رژیم صهیونیستی به عنوان کانون اصلی ناامنی در منطقه همچنان عامل و مسبب اصلی بی ثباتی در غرب آسیا به شمار می آید.
تصمیم اخیر دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا برای انتقال سفارت این کشور از تلآویو به قدس و اعلام این شهر به عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی بار دیگر نشان داد که مساله فلسطین و اشغالگری رژیم صهیونیستی همچنان اصلی ترین عامل بی ثباتی در منطقه است.
علاوه بر این رژیم صهیونیستی با ایفای نقش در بیشتر بحران های امنیتی منطقه نظیر حمایت از جریان های تروریستی نقش بارزی در اقدامات بی ثبات کننده در کشورهای مختلف داشته و دارد.
حمایت های مستقیم از داعش و دیگر عناصر تکفیری و تروریستی در سوریه، لبنان و دیگر کشورهای منطقه؛ تحریک انگیزه های جدایی طلبی و اقدام مستقیم در تهاجم علیه کشورهای همسایه و ترور شهروندان و مقامات فلسطینی و غیرفلسطینی بخش هایی از نقش رژیم صهیونیستی در بر هم زدن ثبات و امنیت در غرب آسیاست.
2- به رغم شکست راهبردی گروه های تکفیری و تروریستی، به ویژه جریان داعش در منطقه، ریشه ها و بقایای این گروه ها همچنان در منطقه حضور دارند، و ادامه فعالیت آنها همچنان امنیت منطقه را تهدید می کند.
کارشناسان امنیتی معتقدند که بازسازی و امکان ظهور گروه های تروریستی در نقطه دیگری از منطقه نظیر افغانستان، صحرای سینای مصر، یمن و مناطق صحرایی میان عربستان، عراق و سوریه جدی است و عملیات روزهای اخیر امریکا برای انتقال عناصر بازمانده از داعش در عراق و سوریه هم این گمانه زنی ها را تقویت کرده است.
به همین دلیل مقابله با تروریسم همچنان یکی از اولویت های مهم امنیتی در منطقه است. به ویژه آنکه بستر افراط و تکفیر همچنان در منطقه فراهم است و علاوه بر تلآویو و واشنگتن، برخی دیگر از پایتخت های منطقه هم همه سرمایه و توان خود را برای گسترش اندیشه های تکفیری در اختیار گرفته و منافع خود را در گسترش دوباره نفرت، تکفیر و تروریسم در منطقه طراحی کرده اند.
3- یکی از چالش های امنیتی که متاثر از جنگ های تروریستی در عراق و سوریه بار دیگر حوزه امنیت در منطقه را درگیر کرده است، تحرکات جدایی طلبانه است که با حمایت آمریکا و رژیم صهیونیستی از سر گرفته شده است.
بحران ناشی از برگزاری همه پرسی استقلال اقلیم خودگردان کردستان عراق که تنها حامی خارجی آن رژیم صهیونیستی بود، و ایالات متحده آمریکا نیز به صورت پنهان در تحریک اربیل به جدایی طلبی نقش داشته است از یک سو و تحرکات یک سال اخیر ارتش آمریکا در حمایت از نیروهای دموکراتیک کرد سوریه و جدا سازی قلمرو تحت نفوذ این گروه در آن سوی رودخانه فرات در بخ شهایی از شمال و شرق سوریه ؛ دو نمونه آشکار در تحریک جدایی طلبی در منطقه است که می تواند چالش امنیتی تازه ای پیش روی کشورهای منطقه قرار دهد.
4- بی توجهی حکام موروثی در کشورهای عرب به ویژه در حاشیه جنوبی خلیج فارس چالش دیگری است که همواره به عنوان بستری برای خیزش مردمی نظیر آنچه در موج بیداری اسلامی روی داده است قلمداد شده است.
بی شک ملت های عرب منطقه با توجه به فراگیری حکومت های مردمی و دموکراتیک در سراسر جهان دیگر ساختار سیاسی موروثی و سلطنتی را بر نمی تابند و خواستار مشارکت فعال سیاسی در تصمیم سازی های ملی، ایجاد حکومت های پاسخگو و خروج حکومت و اقتصاد از دست خاندان سلطنتی هستند، و طبیعتا پتانسیل خیزش مردمی همواره فضای سیاسی و امنیتی کشورهای غیردموکراتیک منطقه را تهدید می کند، و تا زمانی که این کشورها با دست خود به سوی دموکراسی و مرد گرایی حرکت نکنند، در معرض این تهدید قرار دارند.
5- تمایل برخی حکام جوان و نوظهور در کشورهای منطقه و درک نادرست آنها از الزامات امنیتی منطقه از دیگر چالش هایی است که پیش روی امنیت و ثبات در منطقه قرار دارد.
آنچه در مسابقه تسلیحاتی جدید در منطقه با خرید 450 میلیارد دلاری عربستان از آمریکا اتفاق افتاد، در کنار جنگ یمن، بحران قطر و بحران لبنان نشانه هایی از تصمیمات ناپخته ای است که حاکمان بی تجربه در راس امور کشورهای قدرتمند منطقه اتخاذ کرده اند و علاوه بر امنیت منطقه، آینده و ثبات کشور و حکومت خود را نیز در معرض آسیب های اساسی قرار داده اند.
محمدجواد ظریف وزیر امورخارجه ایران در افتتاحیه دومین کنفرانس امنیتی تهران با تاکید بر این نکته که «هیچ کشوری نمیتواند به قیمت ناامن کردن همسایگان خود برای خود تولید امنیت کند» تلویحا اشاره به عملکرد حاکمان جوان عربستان سعودی دارد که در سال های اخیر علاوه بر جنگ یمن، مستقیما در بحران سازی علیه کشورهای منطقه از بحرین و قطر تا عراق و سوریه و لبنان نقش داشته اند.
یوسف بن علوی، وزیر خارجه عمان هم در این کنفرانس امنیتی به کنایه عنوان کرد که امروز منطقه در چنگال نسل جدیدی از حاکمان قرار گرفته که تلاش ها و تحرکات آنان می تواند ثبات و امنیت را برهم زند.
6- و سرانجام اینکه مداخله آمریکا همچنان به عنوان عامل اصلی ایجاد تنش، اختلاف، و بحران های امنیتی در منطقه به شمار می آید. و تا زمانی که ملت ها و دولت های منطقه به درک مشترکی از این تهدید مستمر امنیتی نرسند و شرایط را برای امنیت منطقه محور به جای امنیت وابسته و برون گرا فراهم نکنند، از زاویه این عامل ناامنی و بحران ساز در معرض خطر مشترک قرار دارند.
یوسف اسماعیلی / جام جم آنلاین
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد