قاسم تبریزی در گفت وگو با جام جم آنلاین با اشاره به اینکه نهضت مشروطه با هدف تعدیل استبداد شاهان قاجار و کاهش اختیارات سلطنت شکل گرفت، بیان داشت: ظلم و ستم حکام قاجار در ولایات و خود حاکمیت در تهران به مرور زمان موجی از اعتراضات در میان طبقات مختلف جامعه آن روز بوجود آورده بود. از این رو تاسیس یک عدالت خانه به منظور - انعکاس خواسته ها و طرح شکایات مردم با محدود نمودن قدرت شاه در صدر مطالبات مردم قرار گرفت و به این ترتیب اولین گام های تشکیل مجلس شورای ملی برداشته شد.
وی با نگاهی به اوضاع سیاسی فرهنگی عصر مشروطه به ذکر انواع نحله های فکری و احزاب گوناگون آن زمان پرداخت و افزود: جریان های متعددی نظیر لژهای فراماسونری در زمان فتحعلی شاه که به جذب رجال سیاسی ایران می پرداخت. با تاسیس فراموش خانه در دوره ناصرالدین شاه هم سه دسته روشنفکران- جاسوسان انگلستان و دولتمردان قاجار به آن پیوستند. عمده تفکر این گروه ها غربگرایانه بود و با نگرشی اومانیستی اعتقاد داشتند اگر ما در یک بازه چند ساله زمام امور را به انگلیسی ها واگذار کنیم، کشور به رشد و تعالی خواهد رسید. با اینکه چنین تشکیلاتی در میان مردم جایگاه چندانی نداشتند اما با نفوذ در مطبوعات و نشریات به افکار مردم رخنه می کردند.
این تاریخ شناس، نهاد روحانیت مبارز را نقطه مقابل تمام جریان های فکری غربی در کشور بشمار آورد و تصریح کرد: بدون شک آغاز حرکت مردمی علیه استبداد شاه توسط مرجعیت دینی در نجف بستر سازی شد. در رأس این حرکت چهار مرجع برجسته به نام های میرزا عبدالله مازندرانی - میرزا خلیل تهرانی و آخوند خراسانی و مجتهد عالی قدر شیخ فضل الله نوری قرار داشته و یک خط فکری در نهضت مشروطه توسط مراجع برای مردم تبیین شد. طیف های روشنفکر غربگرا هم غالبا با هدایت انگلیس و با گماشته شدن مرموزانه در بدنه تشکیلاتی زمینه نفوذ در شکل گیری مشروطه و تاسیس مجلس اول را فراهم می آوردند.
تبریزی با ذکر این نکته که روشنفکران از ابتدای نهضت جدایی دین از سیاست را مبنای تدوین قانون اساسی بعد از مشروطه می دانستند، خاطر نشان کرد: افرادی همچون محمد علی فروغی و سید نصرالله تقوی از لژ بیداری برای نگارش قانون اساسی مصوبات جاری بلژیک – فرانسه و انگلیس را عینا استفاده کردند و همین مسئله دودستگی و افتراق میان جریان های تاثیر گذار مشروطه را بوجود آورد. در این بین شیخ فضل الله نوری به مخالفت با نگاه غربگرایانه طبقه روشنفکر به پا خواست و صراحتا اعلام نمود: «قانون اساسی پارلمان لندن به درد جامعه نمی خورد و قوانین مجلس ما باید ملهم از قرآن و فقه شیعی باشد».
وی افزود: با شدت گرفتن انتقاد های شیخ فضل الله نوری، جریان های فراماسونری ترور علمی و معنوی این مرجع شیعی را آغاز کردند و برای تهییج افکار عمومی وی را عامل استبداد خواندند. با وجود چنین انشقاقی میان گروه های نهضت، برخی از روحانیون و تاثیر گذاران نهضت تنباکو خطر تحریف مشروطیت و آرمان های آن را احساس می کنند. از این رو در حمایت از آیت الله نوری تحقق اهداف مشروطه را مبتنی بر حاکمیت اسلام دانسته و بدین ترتیب جمله معروف «مشروطه باید مشروعه» باشد از سوی شیخ فضل الله نوری مطرح شد.
تبریزی در ادامه در مورد جریان شناسی نهضت مشروطه سه خط فکری این دوران را مورد تحلیل قرار داد و گفت: اول، مشروطه غرب گرایانه منبعث از اندیشه فراماسون ها و نیهیلیست ها و مادی گرایان بود، دوم، مشروطه منطبق با دین که نظریه پرداز آن میرزا محمد حسین نایینی محسوب می شد. وی اعتقاد داشت باید یکسری قوانین برای کشور تنظیم گردد تا تعارض بنیادین با دین نداشته باشد و عدم تعارض برای ما حجت است. سومین گونه مشروطه همان مشروطه مشروعه شیخ فضل الله نوری است. او و همفکرانش اعتقاد داشتند حال که زمان تشکیل حکومتی ناظر بر تحدید اختیارات شاه فرا رسیده باید بر اساس شرع مقدس و حاکمیت اسلام این حکومت شکل گیرد.
وی در همین ارتباط ابراز داشت: سه مشروطه یاد شده تا زمان استبداد صغیر (به توپ بستن مجلس توسط محمدعلی شاه) به حیات مشروطه ادامه داد تا اینکه برخی از رجال سیاسی توسط احزاب دموکرات ترور می شوند. در رأس آن ترور نافرجام محمد علی شاه بود. در چنین شرایطی مشروطیت وارد مرحله درگیری و تنش خشونت بار شد و محمد علی شاه که فردی مستبد بود به بهانه پایان بخشیدن به منازعات سیاسی عملا با مشروطه مبارزه می کند. در همین دوران جریان مشروطه غربی از نابسامانی های موجود بهره برده و با شعار«جامعه هم درگیر مشروطه است و هم دست به گریبان استبداد»، روحانیون مبارز مشروطه خواه را به ناروا در زمره استبدادگران قرار می دهد.
تبریزی با بیان اینکه شعار مزبور بهانه ای برای تاخت و تاز و ترور شخصیت شیخ فضل الله نوری شد، اظهار داشت: مخالفان چندین بار به جلسات شیخ در منزل و مدرسه مروی تعرض می کنند تا اینکه نهایتا او به حرم عبدالعظیم حسنی (ع) پناه برد و از همان جا لوایح مشروطه برای قانونگذاری را منتشر می کند. امروز مجموعه این لوایح منابعی جامعی برای تحلیل دوران مشروطیت قلمداد می شود.
وی با این تحلیل که مبارزه با استبداد بهانه ای شد تا طرح مشروطه مشروعه یکی از ارکان استبداد تفسیرشود، گفت: از دل این تحریفات، چنین قانونی بوجود می آید که اولا برای شاه پس از فرار از ایران ماهیانه حقوقی در نظر گرفته می شود تا به راحتی در کشورهای اروپایی زندگی کند و در مرحله بعد سلطنه ها و دوله ها در مسند صدارت و کرسی مجلس قرار می گیرند اما علمایی که مدافع اصلی مشروطیت بودند یا همچون شیخ فضل الله نوری به شهادت می رسند یا مانند مراجعی چون ملا محمد عاملی به تبعید و انزوا محکوم می شوند.
تبریزی در تبیین بیشتر نقش استعمار انگلیس در انحراف و شکست نهضت مشروطه عنوان داشت: دولت بریتانیا با راه اندازی مراکز شرق شناسی و ایران شناسی از مدت ها قبل نقاط ضعف و قوت مردم ایران را مورد شناسایی قرار داد و بر آن اساس هم علیه ملت اقدام به توطئه و دسیسه چینی کرد. افزون بر پدید آوردن مشکلات سیاسی- اجتماعی و اقتصادی جریان های منحرفی همچون بابیه و بهایی را در کشورمان به راه انداختند. به گفته مرحوم دهخدا دولت انگلیس با تشکیل بیش از 500 نوع انجمن مخفی در دوران مشروطه با کمک جاسوس های بی شمار خود بخش عمده ای از ابتکار عمل نهضت را به دست گرفتند.
کارشناس تاریخ معاصر با ذکر این مطلب که جاسوسان انگلیسی سوار بر موج اختلافات مشروطهخواهان، سفارت انگلیس را محلی امن برای غربگرایان تبلیغ می کردند، افزود: این امر باعث می شود جریانات وابسته به روشنفکری به سفارت مذکور پناه ببرند و به روایت تاریخ با پلوی انگلیسی مورد تفقد و حمایت دولت فخیمه بریتانیا قرار گیرند. اما در مقابل علما و روحانیون همچون فضل الله نوری در اعتراض به وضعیت موجود در حرم حضرت معصومه (س) و حرم عبدالعظیم بست می نشینند.
وی با اشاره به دیگر مداخلات خارجی در ناکام گذاشتن نهضت عدالت خواهی مردم، از نقش سفارت روسیه سخن گفت و تاکید کرد: در برابر جریان انگلیسی که دم از حمایت مشروطه خواهان می زنند در جبهه مقابل روسیه از شاه و استبداد محمدعلی شاه حمایت می کرد. شایان توجه است دو سفارت مسکو و لندن بعنوان دو استعمارگر همواره رقیب هم بودند اما زمانی که حرکت مردم در مشروطه را پیروزمندانه ارزیابی کردند در کنار یکدیگر قرار گرفته و عملا اهداف مشروطه را به سود خود مصادره کردند.
تبریزی در خاتمه، گریزی به جمع بندی علل درونی و بیرونی شکست مشروطه خواهی در ایران زد و افزود: اول از همه رجال سیاسی به قانون تدوین شده در مشروطه پایبند نبودند. این رویکرد موجب فراموشی اهدافی بود که مردم دنبال می کردند. دوم اینکه با وجود فضای خفقان و سرکوب دولت ما شاهد سکوت علما و چهره های مذهبی بودیم همین امر سبب شد تا عنان کار و مطبوعات به دست جاهلان سیاسی و فراماسون ها بیافتد و در نهایت جامعه را به انحراف کشاندند.
وی با استناد به تحلیل حضرت امام(ره) درباره علل بیرونی شکست مشروطه تصریح کرد: انگلیس از یکسو ناکارآمدی اسلام و قرآن در کشورداری را به جامعه تلقین کرد و مخالف الحاق احکام اسلام به قانون بود. از طرفی عدم نفوذ بیگانگان که از اهداف مشروطه بود تمام برنامه های استعماری آنها را از بین می برد. به همین دلیل برای ادامه نفوذ خود در ایران و حفظ رقابت با روسیه به اشکال مختلف اجازه ندادند آرمان مشروطه تحقق یابد و تاریخ سیاسی ایران شاهد شکست این حرکت مردمی شد.
محمدرضا شجاعیان/ جام جم آنلاین
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد