در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
نیزاری با لحنی آرام و کلماتی مطمئن درباره خیر و عمل خیرخواهانه میگوید : « خیر یکی از نامهای خداوند است و چون خداوند در وجود ما جاری و ساری است، فطرت ما به سمت خیر در حرکت است، حرکتی که جوهره انسان را میسازد.انسان همین که انسان است یعنی خیر مطلق است. همین که کار بدی نمیکند یعنی خیر است، وقتی مسیر را به خطا نمیرود یعنی در راه خیر قدم برمیدارد.در نماز میگوییم خدایا ما را به راه راست هدایت کن !ما همیشه در حال حرکت هستیم، کالبد خاکی ما همیشه به دنبال راه درست است و زمانیکه راه را درست برویم یعنی در مسیر خیر هستیم.وقتی دل نشکنیم،آزارمان به کسی نرسد یعنی خیرخواه هستیم و در راهی گام برمیداریم که به خدا میرسد.اما گاهی میخواهیم رتبه بگیریم و نزد خدا عزیز شویم به همین دلیل علاوه بر منش انسانیت کارهای اضافی هم میکنیم ؛ مثلا به مستمندان کمک کرده و دل بچههای یتیم را شاد میکنیم.در این شرایط باید از مستمند و نیازمند سپاسگزار باشیم که در مسیر ما قرار گرفته و با کمک به او برای خودمان امتیاز جمع کنیم.( البته این به آن معنا نیست که مردم دست از تلاش بردارند و تبدیل به نیازمند شوند )
خدیجه نیزاری به واسطه عشق مادر به راه خیر قدم گذاشته است.او اکنون رئیس شورای بانوان خیر مدرسه ساز است ومدیر مجمع خیرین.74سال دارد و درس حقوق در حوزه و دانشگاه خوانده و سخنور قابلی است و در مراسم محرم و شبهای قدر و ... در حسینیه ارشاد و مسجد الغدیر سخنرانی میکند.کلامش به دل مینشیند آنقدر که بفهمی ریا نمیکند و اهل عمل است تا حرف.درباره آغاز فعالیتهای خیرخواهانهاش میگوید:« در خانوادهای مذهبی متولد و بزرگ شدم.بشدت تحت تاثیر عقاید مادرم بودم. تا کلاس ششم درس خواندم اما بیشتر مادرم مخالفت کرد، چون فضای آموزشی آن زمان را مناسب نمیدید که من به مدرسه بروم.17ساله بودم که ازدواج کردم اما اشتیاق تحصیل و درس خواندن آنقدر قوی بود که معلم خصوصی گرفتم و درسم را ادامه دادم. مادرم همیشه دوست داشت که من آدم خیری باشم و دیگران را تشویق به این کار کنم.بعد از این که مادرم فوت کرد تصمیم گرفتم خواسته و آرزوی او را عملی کنم.فعالیتهایم را با چند خانم از جمع دوستانه شروع کردیم، به مراکز نگهداری بچههای معلول میرفتیم و به آنها رسیدگی میکردیم،کمک به آنها روحم را قوی و اشتیاق کمک را در من بیشتر میکرد. کم کم گروهمان وسیعتر شد و دیگران را هم تشویق به کمک میکردیم. یادم هست خانمی میخواست از همسرش طلاق بگیرد، او را به موسسه خیریه کمک به معلولان بردیم و او بعد از چند باری که به آنجا آمد از طلاق پشیمان شد و میگفت الان میفهمم که دلایلم برای جدایی چقدر پیش پا افتاده و از سر بیاطلاعی بوده است.
در ادامه به مناطق محروم سفر کردیم به جنوب خراسان و آنجا آنقدر فقر عمیق بود که تکانمان داد. روستائیانی که هیچ نداشتند، تصمیم گرفتیم در آن مناطق مدرسه بسازیم چون باورمان این بود که اگر یک روستا صاحب مدرسه شود، بقیه امکانات را هم با خود خواهد آورد، مدرسه،معلم میخواهد و معلم وسیله رفت و آمد و جاده و بقیه چیزها.کم کم خیریه خود را وسعت بیشتری دادیم و مدرسه سازی را شروع کردیم، کمکها کم و زیاد به ما میرسید اما به هدفمان بسیار امیدوار بودیم تا اینکه در یکی از سفرهایمان در نیمه دهه هفتاد در فرودگاه با مسئول نوسازی مدارس وزارت آموزش و پرورش دیدار کردیم و قرار شد با آنها همکاری کنیم و بعد از آن اتفاقات خیلی خوبی رخ داد چون نصف بودجه ساخت مدرسه یا نوسازی آن را آموزش و پرورش میدهد اما مدرسه به نام خیری که نیمی از هزینه را داده است، ثبت میشود.»
این روزها گرفتاریها و مشکلات اقتصادی زیاد شده اما به همان میزان هم مردم به سمت فعالیتهای خیرخواهانه گرایش بیشتری نشان میدهند، برخی نیتشان صاف و پاک است و برخی هم سودجویانه است.
نیزاری درباره فعالیتهای خیرخواهانه میگوید:«مهمترین خصلت فرد خیر صداقت است،اینکه خلف وعده نکند و خیرین را معطل نگه ندارد و به بها و عمل آنها بها بدهد.این روزها که مشکلات بیشتر از هر زمان دیگری است وقتی کسی تصمیم به کار خیری میگیرد چیزی در حد معجزه است پس باید قدر این تصمیم را دانست و او را سرگردان و مشکوک نکرد.به همین دلیل است که به آنهایی که به من مراجعه میکنند و تصمیم دارند پولی یا نذری را در کار خیر مداخله دهند پیشنهاد میکنم که خودشان وارد عمل شوند چون هم از نظر روحی حالشان خوب میشود و هم نتیجه کارشان را میبینند.چه اشکالی دارد مردم خودشان بگردند و افراد نیازمند را پیدا کرده و به آنها کمک کنند.به مردم پیشنهاد میکنم حتی اگر میخواهند در امر مدرسهسازی مشارکت کنند خودشان بروند و مدارسی که در دست ساخت است را از نزدیک ببینند و گوشهای از کار را بگیرند و برخی از کارها را پیگیری کنند.
وقتی برای کار خیر وارد عمل میشوی تاثیر آن خیلی بیشتر از این است که پولی را به یک فرد یا موسسه خیریه بدهی و تمام.یادمان باشد حضرت علی (ع) خودش کیسه نان و مشک آب بر دوش میگرفت و شبانه به در خانه نیازمندان میرفت، مگر ایشان نمیتوانست این کار را به عهده شخص دیگری بگذارد؟ خودشان وارد عمل میشدند چون لذتی در این رفتار است که روح را غنی میکند»
نیزاری تحصیل کرده ، عالم و عارف است و چقدر این سخناش به دلم نشست آنجا که گفت:«مدرسه سازی را در اولویت قرار دادم چون بر این باورم که ریشه همه کژرویها و بدیها در جهل است و اگر انسان علماش را زیاد کند دیگر به راه خطا نمیرود.البته معتقدم همانطور که در زمینه مدرسه سازی فعالیتهای خیلی خوبی در سراسر کشور انجام میشود در زمینه نحوه آموزش هم باید حرکتهای بنیادی صورت گیرد، آموزش ما ایرادات زیادی دارد.»
عشق به مادر از خدیجه خانم فردی تاثیرگذار و خیر ساخت.او در راه علم قدم گذاشت تا یاد بگیرد چگونه اولویتها را شناسایی کرده و بداند که در هر مقطعی باید برای چه مشکلی اقدام کند.مادر خدیجه خانم اهل ایل بختیاری بوده و تمکن مالی خوبی هم داشته است.دخترش ارث مادر را هزینه ساخت مدرسه کرده،دو مدرسه برای بختیاریها ساخته و چهار مدرسه در خراسان جنوبی.اما آنقدر سرشتاش پاک است که با همان لحن مهربان میگوید:« البته آن زمانی که این مدرسه را ساختیم هزینهها به اندازه امروز بالا نبود و ساخت مدرسه ارزانتر درمیآمد.»
کلام آخر خدیجه خانم نیزاری، جلایی است برای روح:« خیر در ذات و فطرت آدمیان است و راهی است برای رسیدن به آرامش مطلق.»
طاهره آشیانی
روزنامهنگار
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد