داستان پاستاریونی از چه زمانی شکل گرفت و چطور تصمیم به ساخت آن گرفتید؟
طرح اولیه این فیلم توسط یکی از نویسندگان فیلم شکلاتی، حمزه صالحی به دستم رسید. وقتی طرح اولیه را خواندم، به نظرم آمد مولفههای یک فیلم برای سینمای کودک و خانواده را دارد. به این معنا که این فیلم، فیلم کودکی است که خانوادهها هم همراه با کودکانشان میتوانند به تماشای آن بنشینند و از آن لذت ببرند. به همین دلیل به حمزه صالحی دوست عزیزم گفتم که فیلمنامه این فیلم را بنویسد و بعد فیلمنامه نهایی را برای خانم بیتا منصوری بردیم و قرار شد که با تهیهکنندگی ایشان این فیلم را بسازم.
موضوع این فیلم درباره چیست؟
ترجیح میدهم راجع به مضمون فیلم خیلی صحبت نکنم. چون فیلمهای خانوادگی معمولا داستان پیچیدهای ندارند و هر تکهاش را که بگویی تمام داستان لو میرود.
خب پس این فیلم را با چه نگاهی ساختید؟
من سینما را با این دید نگاه میکنم که در وهله اول باید برای یک خانواده سرگرمکننده باشد. چون کودک تنها به سینما نمیآید و بنابراین من به عنوان کارگردان سعی کردم مولفههای سرگرم کردن مخاطب را در این فیلم رعایت کنم. این فیلم از پشتکار و اعتماد به نفس میگوید و در لایههای زیریناش آموزشهایی هم به خانوادهها میدهد. پاستاریونی فیلم خوشمزهای است و تاکید میکنم گرسنه به دیدن این فیلم نروید.
چطور شد که از حمید سپیدنام معروف به مستر تیستر که یک چهره معروف اینستاگرامی است در فیلمتان دعوت به همکاری کردید؟
در فیلمنامه اولیه نقشی که الان حمید سپیدنام دارد را قرار بود یک بلاگر فرانسوی بازی کند. یعنی ما قرار بود از یک بلاگر فرانسوی که به رستورانهای مختلف میرود و با معرفی رستورانها و کیفیت غذایشان در اینستاگرام به شهرت رسیده دعوت کنیم تا در فیلممان بازی کند، اما روزی یکی دوستان گفت که ما مشابه چنین فردی را در ایران هم داریم به نام «مستر تیستر» که خیلی هم اصولی این کار را انجام میدهد. خلاصه قرار شد که برویم و نحوه کارش را ببینیم که بر اساس او زیر و بم نقش را به اجرا دربیاوریم. من وقتی صفحه شخصی آقای سپیدنام و خودشان را دیدم به این نتیجه رسیدم که وقتی ما کسی را که میخواهیم در ایران داریم برای چه باید از یک فرانسوی در یک فیلم ایرانی با مولفههای ایرانی استفاده کنیم؟ بنابراین به حمزه صالحی (فیلمنامهنویس) گفتم که بر اساس ایشان آن چند سکانس مربوطه را در فیلم طراحی کند. در نهایت هم آقای سپیدنام آمد و زندگی خودش را جلوی دوربین پاستاریونی به اجرا درآورد. در حقیقت ما براساس اقتضای فیلمنامه و محتوای کار حرفهای خود ایشان را برای این فیلم انتخاب کردیم. در خود فیلم هم کاملا مشخص است که آقای سپیدنام هیچ اصراری ندارد که بازیگری کند، چون ما از او خواسته بودیم که خودش را جلوی دوربین بیاورد، حتی مینی ماینری هم که در این فیلم میبینید ماشین واقعی خودش است.
به نظر شما با توجه به رشد فناوری و دردسترس بودن اغلب فیلمهای روز کودکانه، جلب نظر مخاطب کودک امروز کار سختی است؟
جلب نظر مخاطبان کودک در ایران کار بسیار مشکلی است. به این دلیل که کودکان امروز سرگرمیهای فرهنگی زیادی در اختیار دارند و ما رقبای جدی هم در تمام دنیا داریم که برای این ژانر خوب خرج میکنند. درواقع اولین مشکل ما در ایران برای ساخت اثری در این ژانر بودجه است. یعنی در سینمای کودک از یک سقفی به بالاتر نمیتوانیم برویم، بنابراین تا زمانی که زیرساختهای سرمایهگذاری و جذب اسپانسر صورت نگیرد، نباید توقع داشت که کودکانمان تنها به تماشای آثار داخلی بنشینند.
باوجود اینکه فیلمهایتان را در ژانر کودک و نوجوان میسازید، اما از بازیگران شناختهشده سینما و تلویزیون در آنها استفاده میکنید. در پاستاریونی چطور به ترکیب بازیگرانی مانند سام درخشانی، بهاره رهنما، گوهرخیراندیش، محمد نادری و کمند امیرسلیمانی رسیدید؟
ما در روند فیلمنامهنویسی، شخصیتپردازی در فیلمنامه را با بازیگری که در ذهنمان داریم تطبیق میدهیم. حالا شاید با بازیگر موردنظرمان به مرحله همکاری هم نرسیم، اما با شخصیتپردازیای که انجام میدهیم، میدانیم چه تیپ بازیگری برای هر نقش مناسب است. ضمن اینکه برای اینکه فیلم کودک ـ خانواده خوبی داشته باشیم باید در ابتدا فیلمنامه و کارگردانی و عوامل خوبی داشته باشیم که بتوانیم بازیگران نامآشنا را جلوی دوربینمان ببریم و در نهایت فیلم قابل دفاعی بسازیم.
خودتان چه بازخوردهایی را تا الان از فیلم گرفتید؟
سال گذشته که با فیلم شکلاتی به جشنواره اصفهان رفتم استقبال خوبی دیدم، اما امسال از استقبالی که از پاستاریونی شد شگفتزده شدم. فیلم ما در جشنواره کودک اصفهان برنده دو جایزه مهم شد؛ پروانه زرین ویژه هیات داوران برای بهترین فیلم کودک و پروانه زرین بهترین فیلم کودک از دید داوران کودک و نوجوان و البته در چهار رشته اصلی هم نامزد بودیم و دو جایزه هم در بخش جلوهگاه امید بردیم. قبل از اینکه فیلم اکران عمومی شود بعضیها بدون اینکه فیلم را ببینند اظهارنظرهای منفی داشتند که خوشبختانه بعد از دیدن فیلم متوجه اشتباهشان شدند. از وقتی هم که فیلم اکران عمومی شد من به صورت ناشناس به سینماها رفتم و حتی یک نفر را ندیدم که ناراضی سالن را ترک کند.
از روند اکران عمومی فیلم راضی هستید؟
پاستاریونی جزو معدود فیلمهایی است که آموزش و پرورش برای کلیه مقاطع تحصیلیاش به آن حواله داده. صدا و سیما هم همکاری خوبی با ما داشته، فقط تیزرهای تبلیغاتی فیلم ما در شبکه نمایش پخش میشد که با درخواستی که ارائه دادیم آن را به شبکه پویا اختصاص دادند و همچنین تنها گلهای که دارم از شورای اکران است که چرا یکدفعه سه فیلم را وارد چرخه اکران میکند. این در حالی است که قرار بود فقط دو فیلم به چرخه اکران اضافه شود و من و عوامل فیلم پاستاریونی دنبال جواب قانعکننده از سوی مسؤولان ذیربط هستیم. چون این اقدام آنها ممکن است به فیلمهایی که تازه وارد چرخه شدهاند لطمه وارد کند. به هر حال کماکان معتقد هستم که مبلغان اصلی ما مردم هستند و پیام من به مردم این است که اگر از دیدن فیلمهای زرد و فیلمهایی که نمیتوانید همراه با خانواده به تماشای آن بنشینید خسته شدید به تماشای پاستاریونی بیایید.
ساناز قنبری
سینما
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد