فیلمی که با محوریت جنایات داعش و جریان مقاومت ساخته میشود، قاعدتا تمرکزی هم روی صحنههای اکشن و جنگی و مهیج دارد و اینجاست که جلوههای ویژه (اول از نوع میدانیاش و بعد از نوع بصریاش) اهمیت فوقالعادهای پیدا میکند. آیا توقعات ابراهیم حاتمی کیا به عنوان نویسنده و کارگردان به وقت شام، از اجرای بخشهای جلوههای ویژه برآورده شد؟
بله، هر آنچه در فیلمنامه نیاز به جلوههای ویژه داشت را با آقای حاتمی کیا بررسی کردیم و خدا را شکر همانطور که میخواستند در فیلم هم اجرا شد و مشکلی نداشتیم. تا آنجا که ما با هم سرصحنه صحبت میکردیم، از کار راضی بودند.
این فیلم، به لحاظ سطح دشواری جلوههای ویژه میدانی چقدر از کارهای دیگرتان متفاوت بود؟
کار جنگی و دفاع مقدس کلا دشوار است. ما بعد از به وقت شام هم تنگه ابوقریب را کار کردیم. هرچه از سالهای جنگ فاصله میگیریم، کار در فیلمهای جنگی هم سختتر میشود. ساخت فیلمهای جنگی در دوران جنگ شروع شد، اما آن زمان از نظر امکانات، امنیت و چیزهای دیگر، وضع فیلمهای جنگی بهتر و راحتتر بود. ولی در این سالها علاوه بر دشواری در این زمینه، توقعات هم بالاتر رفته است.
توقع تماشاگر؟
هم تماشاگر و هم کارگردان. همان صحنههایی مثل انفجار و چپ کردن ماشین که ما در به وقت شام به کمک آقای ارشا اقدسی گرفتیم، چندان در فیلمهای دیگر نمونهاش نبود، اما با این صحنه از این به بعد توقع میرود اگر صحنه مشابهی قرار است فیلمبرداری شود، کیفیت و استانداردی کمتر از این نداشته باشد. همه پلان ـ سکانسهایی که در تنگه ابوقریب گرفتیم هم توقعات را بالاتر برده است. هر روز که میگذرد، تخصصها بیشتر میشود و به موازات آن، توقعات هم بالاتر میرود. ما هم در بخش جلوههای ویژه، باید توان خود را افزایش دهیم و پاسخگوی توقعات باشیم. شما در زمان جنگ و حتی تا همین چند سال پیش، هر موادی که برای جلوههای ویژه نیاز داشتید، فهرستی تهیه و ارائه میکردید و هرچقدر میخواستید این مواد را به شما میدادند. اما چند سالی است که ما کلا مواد نظامی را کنار گذاشتیم و با آنها کار نمیکنیم و با مواد پروتکنیک سروکار داریم.
این موارد وارد میشود؟
نه، این مواد را خودمان با ترکیب مادههای شیمیایی میسازیم. کلا موادهای مربوط به شلیک و انفجار را با همین مواد میسازیم.
یعنی این بحث نوسانات ارزی و قیمت دلار به کار شما ارتباطی ندارد؟
چرا، همین مواد اولیه 100 گرمی که برای ساخت چاشنی به قیمت 180 هزار تومان میخریدیم، به 800 هزار تومان افزایش پیدا کرده است. مشکل دیگری که داریم، این است که صنایع دفاع برخی موادی که نیاز داریم را به ما نمیدهد، چون ما کم مصرف داریم. وقتی به صنایع دفاع مراجعه میکنیم و مثلا میگوییم 100 گرم از این مواد را میخواهیم، میگویند ما تناژی این مواد را میفروشیم. برای همین مجبوریم بهطور آزاد این مواد را تهیه کنیم که خیلی گران درمیآید. همانطور که توقع بالا میرود، هزینهها هم افزایش پیدا میکند. یادم است قبلا که میخواستیم صحنه انفجاری داشته باشیم، همه میدانستند درب و داغانترین ماشینها قرار است منفجر شود، برای همین میرفتند و اسقاطیترین ماشینها را برای این صحنهها میآوردند. (میخندد) اما حالا باید حتما ماشینی را بیاورند که ظاهر سالمی داشته باشد و حرکت کند. چون تماشاگر توقع دارد همینها را ببیند و باور کند. مثل همان صحنه به وقت شام که ماشین با سرعت 100 کیلومتر در ساعت، منفجر میشود و چپ میکند.
چند سکانس و صحنه با محوریت جلوههای ویژه در به وقت شام وجود دارد؛ چقدر از آن کار شما در بخش جلوههای ویژه میدانی بود و چه اندازه در بخش جلوههای ویژه بصری انجام شد؟
بخشهایی کار ما بود و بخشهای زیادی هم ویژوال و کارهای بصری بود. منتهی الان یک مقدار کار جلوههای ویژه میدانی و بصری قاطی شده و چون متاسفانه اسم کار ویژوال افکت هم جلوههای ویژه است، خیلیها این اشتباه را انجام میدهند و تفکیک نمیکنند. حتی در جشنوارهها همه اینها را یکی میدانند. در حالی که بخش بصری به کمک فیلمسازی آمده و نه به کمک جلوههای ویژه. در بعضی از فیلمها آنقدر که ویژوال بصری کمک صحنه و گریم میکند، به ما کمک نمیکند. به هرحال، حتی در کارهایی که کارهای ویژه بصری هم پررنگ است، پایه و اساس کار جلوههای ویژه میدانی است، چون هنوز که هنوز است حتی در آن سوی دنیا هم نتوانسته اند از پایه و از صفر تا صد فیلمی را در بخش بصری بسازند، چون آن آتش و آن گرد و خاک و ... مثل واقعیت نمیشود.
شما که یقینا سینمای جهان را دنبال میکنید، چقدر جلوههای ویژه ما را قابل مقایسه با آنها میدانید؟
زمانی که ما اینجا دوئل را کار کردیم، در سینمای جهان نجات سرباز رایان را کار کردند. شما ویژوال آن فیلم را حذف و بعد آنها را مقایسه کنید. مشکل الان همین است که حتی خود مسؤولان سینمایی و داوران ما هم تفاوت ویژوال و میدانی را تشخیص نمیدهند. فیلم دوئل یک پلان هم ویژوال نداشت و همه صحنههایش کار جلوههای ویژه میدانی بود. این فیلم را بگذارید کنار نجات سرباز رایان و ببینید در بخش جلوههای ویژه کدام یک سرتر است. من به جرات میگویم دوئل سرتر است.
پس مدعی هستید در این زمینه؟
بله، اخیرا فیلمی با بنگلادشیها کار کردم به نام نیروانا ـ که البته برخی بازیگران و عوامل آن هم ایرانی هستند ـ یکی از بازیگران خارجی این فیلم وقتی اجرای صحنههای جلوههای ویژه این فیلم را دید در مصاحبهای گفت من در آمریکا و چند کشور دیگر کار کردم، اما هیچ جا ندیدم که به این شکل جلوههای ویژه را خوب کار کنند. اگر یک کارشناس بیطرف بیاید و صحنههای جلوههای ویژه میدانی ما را با خارجیها مقایسه کند، مدعی هستم اگر سرتر نباشیم، پایینتر نیستیم. متاسفانه اینجا فقط اتفاقات داخلی را دنبال میکنند و اخبار جلوههای ویژه آن طرف را نمیبینند و نمیشنوند. شما در اینترنت جستوجو کنید تا متوجه شوید چه اتفاقات ناخوشایندی در بخش جلوههای ویژه و در پشت صحنه فیلمهای هالیوودی افتاده است و چه تعداد کشته و زخمی دادهاند. منتها ما ایرانی جماعت همیشه غریبهپرستیم. (میخندد) وقتی بحث هالیوود میآید، بدون شناخت آن را (در بخش جلوههای ویژه) بزرگ میکنیم. اینجا البته بحث امکانات هم مطرح است و اصلا امکاناتی که آنها دارند را ما نداریم. ما در این مملکت یک اسلحه افکتی/ افکتیو (شبهاسلحه) نداریم. شما الان بروید ترکیه، سوریه و... شبهاسلحه را در برخی فروشگاهها میفروشند. بهتازگی چند شبهاسلحه سپاه و چند شبهکلت هم سازمان صداوسیما آوردهاند که آنها هم اگر خراب شود، کنار میگذارند و جایگزینی برای آن ندارند. چند سال است مینالیم که متولی این مساله باید ارشاد باشد، نه سپاه. سپاه این تجهیزات را برای فیلمهای خودش استفاده میکند. سازمان صدا و سیما هم علنا میگوید من این شبهاسلحهها را برای آثار خودم آوردهام و به سینما نمیدهم. اگر هم قرار به همکاری با سینما باشد، شرایطش زیاد است.
یعنی شما با این همه سابقه و کارنامه موفق در این زمینه، درگیر چنین مسائل و مشکلاتی هستید؟
ما هنوز درگیر چهار کلت افکتی در این مملکت هستیم. هنوز درگیر مواد برای صحنههای شلیک و انفجار هستیم. در حالی که در همه دنیا تهیه این مواد آزاد است، مخصوصا برای آدمهایی مثل ما. شما اگر الان به داروخانه بروید، پتاسیم کلرات دارد و با آن پماد درست میکند، اما اگر ما برای چاشنی و انفجار نیاز به آن داشته باشیم، به ما نمیدهد. برای خرید 100 گرم آن باید برویم مجوز بگیریم. آن هم من که سه وزارتخانه تاییدم کرده است؛ وزارت ارشاد، وزارت دفاع و وزارت اطلاعات. با اینکه این همه هم فیلم در زمینه سینمای جنگ و دفاع مقدس کار کردهام، هنوز مجوزی برای تهیه مواد برای فیلم ندارم و باید بروم و مجوز بگیرم. الان یک پروسه خیلی طولانی باید طی شود تا من بتوانم مقداری از این مواد را تهیه کنم؛ ارشاد باید نامه بزند به انجمن سینمای دفاع مقدس، انجمن نامه بزند به روایت فتح، روایت فتح نامه بزند به حفاظت، حفاظت هم نامه بزند به شهرک سینمایی دفاع مقدس و ...
علی رستگار
سینما
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد