سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
بعدها در سریال خداحافظ بچه بازی کرد و بیشتر معروف شد و حالا به بازیگری شناخته شده تبدیل شده و آنهایی که فیلم به کارگر ساده نیازمندیم را دیدهاند بازی خوب او را تحسین کردهاند.
سیروس همتی در تئاتر اما حضوری باسابقهتر دارد و بازیهای خوبی از خودش ثبت کرده.همتی قبل از این که بازیگر باشد، معلم بوده و هست.بچه جوادیه است و در همین منطقه به مدرسه رفته و درس خوانده و در همین محله هم معلمی میکند.اول پاییز و بازگشایی مدرسهها بهانهای شد تا با همتی همصحبت شوم و مدرسهها و دانشآموزان دیروز و امروز را از زاویه دید او روایت کنم.
بهترین روز زندگی
مدرسه را دوست داشته و دارد.از همان روز اولی که دست به دست پدرش به مدرسه رفته تا همین امروز که دیگر پدر نیست و او معلم است و به کلاس هفتمیها ریاضی درس میدهد.
روز اول مدرسه برایش یکی از بهترین روزهای زندگیاش است. وقتی به او میگویم در شبکههای اجتماعی پستهای زیادی به اشتراک گذاشته میشود که نشان میدهد خیلی از بچههای دیروز و جوانهای امروز، روز اول مهر را دوست نداشتهاند، اصلا مدرسه را دوست نداشتهاند و الان خیلی خوشحالند که دیگر روز اول پاییز به مدرسه نمیروند، اما شما انگار خیلی مدرسه دوست بودهاید، میگوید: روز اول مهر سال 56 دست در دست پدرم به مدرسه رفتم و همان جلوی در به من یک پاکت شیر دادند از آن پاکتهایی که شکل هرم بود.همان پاکت شیر و دستان پدر نمکگیرم کرد ! پدرم دستفروش بود، ما شش برادر و دو خواهر بودیم و من فرزند آخر خانه.پدرم اما لازم نبود پولی بابت مدرسه رفتن من بدهد و همین مدرسه رفتن را برایمان خوشایند میکرد.ما آذریزبان بودیم و فارسی را به سختی صحبت میکردیم، همسایهها هم بیشترشان اهل آذربایجان بودند، به مدرسه که رفتم اما بابت لهجهام هرگز مسخره نشدم.از همان روز اول تصمیم گرفتم درس بخوانم، خیلی زیاد تا زحمتهای پدرم را جبران کنم.پدرم سالهاست از دنیا رفته اما من همچنان به او افتخار میکنم.مرد شریف و زحمتکشی بود.صبح اول وقت، دوسه دست کت و شلوار و چند تایی پیراهن روی دستش میانداخت و میرفت تا آنها را بفروشد و برای ما نان بیاورد.یادم هست یک روز در یکی از میدانهای نازیآباد منتظر دوستم بودم از دور پدرم را دیدم که جلوی مردی ایستاده بود و ملتمسانه از او میخواست لباس بخرد. همان روز تصمیم گرفتم به شرافت او احترام بگذارم و انسان خوبی باشم، سخت تلاش کنم و نان حلال به خانهام ببرم.
به همتی میگویم، معمولا اگر بچهها معلم کلاس اولشان را دوست داشته باشند بهتر با مدرسه و تحصیل کنار میآیند و برای همیشه خاطره خوبی از تحصیل در ذهنشان میماند.میگوید: معلم کلاس اولم را یادم نیست اما معلم کلاس دومم را به خوبی یادم هست.خانم فدایی بودند و من همان روز اول عاشقش شدم اما خانم فدایی یک روز از مدرسه ما رفت و من دیگر او را ندیدم...
همتی درباره معلمهای امروزی و فرقشان با معلمهای قدیمی میگوید: راستش را بگویم بیشتر معلمها فقط به اجبار این که شغلشان معلمی است به مدرسه میآیند، همه مشکلات مالی دارند و شرایط بد اقتصادی دیگر حوصلهای برایشان نگذاشته که به درس دادن فکر کنند.روزی که شنیدیم چند نفر پولهای صندوق بازنشستگی معلمها را بالا کشیدهاند و رفتهاند آه از نهادمان برآمد! چطور دلتان آمد پول معلمها را بردارید و بروید؟معلمی که بچههای شما را درس میدهد و همه عمرش را میگذارد برای آموزش و پرورش بچههای شما.
بچههای امروزی باهوش اما دل مردهاند
از این بازیگر میپرسم برخی میگویند بچههای امروزی بازیگوشتر از بچههای قدیم هستند، به نظرتان چنین است؟
میگوید: اصلا ! بچههای امروزی گوشهگیر و منزوی هستند.سرشان فقط توی گوشی و تبلت است.دلمردهاند و حال و حوصله بازی و بازیگوشی ندارند. نسل ما زلزله بودند، از دیوار صاف بالا میرفتیم و معلمها نمیدانستند چطور ما را کنترل کنند.بچههای امروزی اما باهوشترند.تکنولوژی پیشرفت کرده و اطلاعات آنها را بالا برده و هوش هیجانی آنها را تقویت کرده.اما همین بچههای باهوش انگیزه درس خواندن ندارند.دانشآموزی داشتم که میگفت برادرم لیسانس دارد و نگهبان یک فرهنگسراست اما یکی را میشناسم که دیپلم هم ندارد اما لکسوس سوار میشود ، چرا باید درس بخوانم؟
واقعیت تلخی را برایتان میگویم و میخواهم که بنویسید.من در یکی از مناطق کمدرآمد تهران تدریس میکنم، محلهای که مردمش برای مخارج روزانه لنگند.طلاق در این مناطق زیاد شده.سالهای قبل در مدرسه مثلا یک یا دو دانش آموز داشتیم که بچه طلاق بود و به ما میگفتند که حواسمان به آنها باشد. اما سال به سال تعداد بچههای طلاق بیشتر میشود.بچههایی که به شدت آسیبپذیرند و برای درس خواندن انگیزه ندارند.
آموزش و پرورش فقیر
همتی میگوید، آموزش و پرورش و مدارس مهمترین مکانهای دنیا هستند.جایی که بچهها آموزش میبینند و راه و رسم زندگی را یاد میگیرند اما آموزش و پرورش در کشور ما فقیرترین سازمان است. مدارس باید خودشان هزینههای جاری و روزانهشان را تامین کنند و برای این کار باید از والدین پول بگیرند، والدینی که پول ندارند ! مدرسه ما قبضهای آب، برق و گاز را نداده چون پول ندارد... ! این درد را باید کجا بگویی؟ چهکسی باید این درد را درمان کند؟ بعد شما توقع دارید که معلمها و دانشآموزان با انگیزه باشند و درست درس بدهند و درست درس بخوانند.
همتی اما تاکید میکند با همه این مشکلات که کم هم نیستند به نظرم در میان بچههایی که در محلههای پایین شهر زندگی میکنند گاهی دانش آموزانی پیدا میشوند که تصمیم میگیرند به روش درست پیشرفت کنند.پدر و مادر و دیگر اعضای خانواده در انتخاب راه زندگی بچهها خیلی موثرند.من از پدرم یاد گرفتم صبح زود بیدار شوم و تا دیروقت کار کنم.نق نزنم و خدا را شاکر باشم.برای خودم ، برای خانوادهام ، برای کارم برای دانشآموزانم و برای جامعهام کم نگذارم.الان در هر شرایطی چه کار داشته باشم و چه نداشته باشم، ساعت 6 صبح بیدار میشوم و تا 12 شب بیدارم.کتاب مینویسم، اگر نقشی باشد به سر صحنه میروم، تدریس میکنم و کارهای زیاد دیگری که همه وقتم را با آنها پر میکنم.خدا را شکر تا الان به قولم به خودم وفادار ماندهام و خوب و شریف زندگی کردهام، درست مثل پدرم.
جام جم - طاهره آشیانی
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد