مشورت کردن چه آثاری به دنبال دارد؟

مشورت، کلید موفقیت در زندگی

عقل در اسلام

جایگاه عقل در فرهنگ اسلامی

شناخت سرمایه ­های فرهنگی و بهره ­گیری از آن مهم­ترین نیازهای جوامع انسانی است. عقل و وحی دو گوهر آسمانی؛ همچون دو چراغ فروزان و خورشید گیتی فروز آفاق زندگی بشر را نورانی می­کند و زمینه را برای اقدامات انسانی و ارزشی فراهم می ­آورد. اگر در جهان آفرینش دو نعمت الهی را برترین بدانیم؛ درون انسان نعمت عقل بزرگ­ترین نعمت است و در نظام وجود پیام­ آوران و اولیای الهی بزرگ­ترین نعمت بیرونی و عطیه ­ی خدا به زمین و زمینیان.
کد خبر: ۱۲۷۶۶۱۸

جایگاه عقل در فرهنگ سازی

به گزارش جام جم آنلاین به نقل از خبرگزاری حوزه انسان در سایه­ سار عقل و وحی از سطح دیگر جانوران ارتقا می­ یابد و مقام عالی فضیلت و اخلاق و انسانیت را فتح می­کند.
عقل و وحی دو چشم ضروری برای دیدن حقایق هستی و شرط هرگونه فعالیت انسانی و ارزشی و راهنمای فوز و فلاح جامعه­ی بشری است. شناخت عقل و وحی و پیروی از پیام­ های این دو، تنها راه­کار هماهنگی رفتار انسان با قوانین الهی و نظام آفرینش به شمار می­ آید.
انسان با شناخت قانون خدا و اطاعت از آن، دروازه­ های بهشت را به روی خویش می­ گشاید. و بدون پیروی از عقل و وحی راهی به سوی نیک­ بختی دنیوی و سعادت جاوید وجود ندارد؛ چرا که عقل و وحی نرم­ افزار کاربردی نظام آفرینش است، که بدون بهره­ گیری از این دو نرم­ افزار و نصب آن در قلب و مغز جامعه­ ی انسانی، دیگر امکانات هدر می­رود و نصب ناقص آن نیز مشکلات فراوان در پی دارد.
گناه و معصیت، ناهماهنگی انسان با قوانین الهی است و این عقل و وحی است که انسان را با جهان هماهنگ می­سازد.
در حدیث شریف نبوی(ص) آمده است:
قیل له: ماالعقلُ؟ قال: العملُ بطاعة اللهِ و إنَّ العمّالَ بطاعةِ الله هُمُ العُقلاءُ؛ به آن بزرگوار گفتند: عقل چیست؟ فرمود: عمل به فرمان خداوند، عاقلان راستین آن­ هایند که از خداوند اطاعت می­کنند.
در کتاب کنزالفواید از رسول اعظم(ص) نقل شد که فرمود:
أفضلُ النّاس، أعقلُ النّاس؛ برترین مردم عاقل­ترین ایشان است.
امام صادق(ع) در پاسخ این پرسش که عقل چیست؟ فرمود: مُا عُبِدَ بِه الرّحمنُ واکْتُسِبَ بِهِ الجِنَانُ؛ عقل چیزی است که بدان خدای رحمان عبادت شود و بهشت به دست آید. سؤال کننده پرسید: پس در معاویه که معروف به هوشمندی بود، چه چیزی بود؟ حضرت فرمود: آنچه معاویه داشت، نکرا و شیطنت و چیزی شبیه عقل بود که عقل نیست.
در کتاب حدیثی محاسن برقی از رسول گرامی ص نقل است، که فرمود:
خداوند چیزی بهتر از عقل در میان مردم توزیع نکرده است؛ بنابراین خواب عاقل از بیداری جاهل برتر است. افطار عاقل از روزه­ داری جاهل بالاتر است. اقامت عاقل از کوچ و سفر جاهل برتر است. خداوند هیچ رسول و پیامبری را مبعوث نکرد، مگر وقتی عقل او کامل گردید و عقل او از عقل تمام امّت وی فراتر رفت و آنچه پیامبر بزرگوار ص در دل دارد، از دستاورد تمام تلاش­گران بالاتر است. هر خردمندی که فرایض الهی را به پا داشته از آن بزرگوار گرفته است. تمام عبادت کنندگان در پاداش عبادت به جایگاه "عاقل" نمی­رسند. به راستی عاقلان همان "اولوالألباب" هستند که خداوند فرموده است: إنّما یتذکّر اولوالألباب؛ تنها خردمندان یادآور می­شوند.
خدا و پیامبران الهی از انسان انتظار دارند؛ که وی از نیروی عقل خویش استفاده کند و راه زندگی بهتر را بجوید. فعالیت­ های خویش را با دستورهای آسمانی هماهنگ سازد، و از جاده سعادت نلغزد، و در بیراهه گام برندارد. و سلامت و سعادت خویش را با خطر مواجه نسازد. نرده­ های عقل و وحی در دو سوی صراط مستقیم نصب شده است. بشر با تعطیل و تخریب عقل و تکذیب وحی، جهنم را به روی خویش می­گشاید. عقل و وحی دوگوهر آسمانی است که آفاق زندگی انسان را روشن می­کند.
از حضرت موسی­ بن جعفر ع نقل شده که به هشام­ بن حکم فرمود:
یا هشامُ! إنَّ لله علی­النّاس حجّتین، حجّةً ظاهرةً و حجّةً باطنةً؛ فامّا الظّاهرةُ فالرّسلُ والأنبیاءُ والائمةُ: و أمَّا الباطِنةُ، فَالعقولُ؛ ای هشام خدای را بر مردم دو حجّت و راهنماست. حجتی آشکار و حجتی پنهان؛ حجّت آشکار الهی رسولان، انبیا و ائمه: هستند، و حجّت پنهان عقل­ هاست.
نقش عقل در زندگی انسان نقشی بی­ بدیل است. شناخت خدا، شناخت صفات الهی، شناخت نعمت­ های خدا، شناخت آیات و نشانه­ های پروردگار، شناخت حق و باطل، شناخت معروف و منکر، شناخت اولیای الهی و دشمنان خدا و خلق، شناخت دنیا و آخرت، شناخت قرآن و معارف آن همه و همه در پرتو عقل و اندیشه به دست می­ آید.
امیرالمؤمنین علی(ع) فرموده است:
صدرُالعاقلِ صُندوق سِرِّه، لاغِنی کالعَقلِ ولافَقْرَ کالجَهْلِ ولامیراثَ کالأدب و... لامال اعودَمِنَ العقلِ ولاعقلَ کالتَدّبِیرِ؛ سینه خردمند، صندوق اسرار اوست، هیچ بی­نیازی بسان خرد و روزی نیست، هیچ فقری مانند نادانی نیست، هیچ میراثی همانند، تربیت نیست، و هیچ ثروتی چون عقل ثمربخش نیست و هیچ خردمندی چون آینده­ نگری و تدبیر نیست.
نیروی عقل از دیدگاه­ های مختلف مورد توجه است:
گاهی آن را زیور انسان دانسته­ اند؛ زینةُ الرّجل عَقْلُه.
گاهی آن را ثروت و مایه­ ی بی­ نیازی بشر شمرده­ اند؛ لاغنی کالعقل.
گاه آن را ذخیره زندگی شمرده­ اند؛ لاعُدة أنفعُ مِنَ العقل.
گاه آن را ستون زندگی مؤمن و مرکب راه­وار انسان شمرده­ اند.
گاه آن را دوست نزدیک و یار و یاور انسان دانسته­اند.
بی­ تردید، مهم­ترین سرمایه فرهنگی جامعه­ ی بشری، عقل و اندیشه و قدرت تفکر و تحلیل و شناخت حق و باطل و راست و دروغ و نیک و بد و سود و زیان فرد و جامعه در شرایط و حوادث مختلف اجتماعی است.
شناخت ارزش­ها و ضدارزش­ ها، شناخت نیازها و اولویت­ بندی آن­ها، شناخت خودی و غیر خودی، شناخت دوستان و دشمنان، شناخت مبدأ و معاد، شناخت منابع فرهنگی زلال و آلوده و شناخت وظیفه در شرایط گوناگون؛ نماد خردورزی و عقل مداری است.

جایگاه خردورزی در قرآن
در قرآن کریم واژه­ های هم­ خانواده عقل 49 بار به کار رفته است. واژه تفکر و مشتقات آن 18 بار مورد استفاده قرار گرفته است.
کلمه­ ی تدبّر با تأکید بر تدبّر در قرآن 4 بار آمده است.
تعبیر اولوالألباب 16 بار در قرآن عظیم به کار رفته است.
دعوت به تعقل و تفکر، میادین تفکر و تعقل، آثار تعقل و تدبر، و پیامدهای دوری از این گوهر آسمانی، و راکد گذاشتن آن و کمیت عاقلان و جاهلان یادآوری شده است.
شاید این آیه شریفه: ) إِنّ شَرّ الدّوَابّ ِ عِنْدَ اللّهِ الصّمّ الْبُکْمُ الّذینَ لا یَعْقِلُونَ؛ قطعاً بدترین جنبندگان نزد خدا کران و لالانی اند که نمی­اندیشند؛ یکی از تندترین انتقادهای قرآن از اقدامات جاهلانه و غیرعاقلانه باشد. آن­ها که از شنیدن حق کر و از گفتن آن لال­ اند و با وجود دو پیامبر درونی و برونی از آن بهره نمی­برند؛ انسان نیستند، بلکه جانورند. آن­هم از نوع بدترین جانوران! خلقت آسمان و زمین، تحولات شب و روز، آیات الهی در جهان و قرآن و حوادث عالم، بهترین راه­های تفکر و تذکّر و شناخت جهان و وظایف انسان است. رابطه عقل و ایمان، عقل و تقوا و عقل و جهل و بسیاری معارف دیگر در قرآن شریف آمده است. برای شناخت بهتر موضوع عقل و خرد در قرآن باید به تفسیر راهنما و دایرة المعارف موضوعی قرآن کریم مراجعه کرد، تا ابعاد مختلف آن روشن گردد.

واژه­ شناسی عقل
واژه­ های عقل، لُبّ، حِجا، نُهیَه، قلب، فؤاد، شعور، فطانت، فهم، حفظ، حلم، علم، فکر، حِجر، هدایت، رشد و معرفت که با اندکی تفاوت مسأله خردورزی و ابعاد و آثار و موانع و دستاوردهای بهره­ گیری از این گوهر الهی را نشان می­دهد. گاهی اضداد عقل و پیامدهای عدم تعقل با واژه­ های: جنون، سفه، حمق، بلاهت، جهل مورد نقد و هشدار قرآن و حدیث قرار گرفته است. جست­ وجوی دقیق این کلمات در قرآن و روایات می­تواند، جایگاه تعقل و تفکر و آثار سوء بی­ توجهی به این سرمایه­ ی بزرگ الهی را نشان دهد.
ایمان کامل جز در پرتو عقل کامل پدید نمی­ آید. اسحاق­ بن عمار از امام صادق(ع) نقل کرده است که آن بزرگوار فرمود: من کان عاقلاً کان له دین و من کان له دین کان له الجنّة [دخل الجنّة]؛ هرکس خردمند باشد، دین­دار است و هرکس دین­دار باشد، بهشت از آن اوست [وارد بهشت می­شود].
عقل با ایمان، تقوا، و عدالت پیوندی ناگسستنی دارد. عقل و علم، عقل و وحی، عقل و ایمان، عقل و توحید، عقل و پیامبران، عقل و عدل، عقل و امامت، عقل و اتحاد و برادری تفکیک ناپذیرند. دفاع از تعقل؛ دفاع از دانش، دفاع از پیام آسمانی، دفاع از یکتاپرستی، دفاع از پیام­آوران الهی، دفاع از عدل و امامت و دفاع از برادری و اخوت اسلامی است.
از سوی دیگر شبهه پراکنی پیرامون این حقایق، تلاش برای غبارآفرینی و تیره­سازی فضای عقل و اندیشه است.
امروز همه­ی جهان، ضرورت اتاق فکر، هسته­ های مشورتی، مجالس شور و مشورت، هم­ اندیشی و هم­فکری را باور دارند و در این­که فکر فردی و رأی و نظر یک فرد، یا افراد محدود راه­ گشای بشر در مسایل بزرگ و مهم زندگی نیست، تردید ندارند. روزانه هزاران، بلکه میلیون­ ها، نشست هم­ فکری و مشورتی در سراسر جهان برگزار می­شود و هرچه انسان از عقل بیشتر بهره می­گیرد به بهشت نزدیک­تر می­شود.
در منیة المرید، شهید بزرگوار از زبور نقل کرده است که خداوند به داوود فرمود: به احبار و رهبان بنی­ اسراییل بگو:
1. با پارسایان هم سخن شوند. اگر پارسایی نیافتند با دانشوران گفت­ وگو کنند، اگر دانشوری پیدا نشد، با عاقلان هم صحبت گردند؛ زیرا تقوا و علم و عقل سه درجه و پایه­ ی بلند است که هر کدام را به آفریدگانم دهم او را هلاک نمی­کنم.
عقل، راهی به سوی خداشناسی و نعمت­ شناسی و آیه شناسی، و شناخت صفات جمال و جلال ربوبی است.
عقل، ابزاری برای شناخت خود و دیگران و سرمایه­ های فراوان فرد و جامعه است.
عقل، در اداره­ ی بهتر زندگی اجتماعی بهترین یار و یاور مدیران و مسؤولان اجتماعی است.
عقل، در تمام مباحث اصول دین حاکم و داورنهایی است و در مباحث اعتقادی پرتوی مطمئن­ تر از این نور الهی و آینه­ای زلال­ تر از آن وجود ندارد.
در برخی مباحث اصول فقه عقل تنها منبع نور و معرفت است و در مستقلات عقلیه تنها عقل است که ظلم و عدل و حسن و قبح را می­فهمد و به علاوه فهم مسایلی، چون: اجتماع ضدین، ارتفاع نقضین و برخی مباحث دانش منطق تنها در سایه­ی عقل، قابل فهم و توضیح برای مخاطبان دیگر است.
بخشی از مسایل اصول فقه در پرتو عقل روشن می­شود. بدون مباحث حکمت الهی، و سیره عقلا، دانش منطق، فلسفه، و اصول فقه و مبانی حقوق بی­ پایه است.

تکریم خردمندان
آنچه به عنوان حرمت­گذاری به پیران، تکریم بازنشستگان و احترام و احسان بر والدین در فرهنگ اسلام مورد توجه قرار گرفته، بخشی از آن به پاس خردورزی، دانش تجربی و خدمات قبلی است و خود ساختاری اجرایی برای بهره­ گیری از اطلاعات و تجارب نسل­ های قبلی محسوب می­شود.
جامعه­ای که به کهن­سالان خویش حرمت ننهد و از تجارب نسل­ های قبلی بهره نگیرد، مجبور است همیشه از صفر آغاز کند و امکانات فراوان را از دست بدهد.
تأکید این قلم است که آدم­ های قدیمی میراث فرهنگی راستین­ اند، باید به جای صرف هزینه­ های کلان برای ساختمان­ها و سنگ نبشته­ ها، خاطرات و اطلاعات نسل­ های قبلی محفوظ بماند.
و بیش از تشویق خاطر بر ویرانه­ ها و کاخ­ ها و آثار باستانی، باید دغدغه انتقال آگاهی­ ها، اطلاعات، تجربیات، عواطف و هنر نسل پیشین را داشته باشیم.
عقل در انتقال و حفاظت از دانش­ها، تولید علم و هنر، تبادل تجارب و روش­ها نقش نمادی دارد. در فلسفه و کلام، در اصول دین، در فروع دین، در مدیریت، در جامعه­شناسی، در بیان حقوق، در اصول فقه، و حتی در فهم درست علوم قرآن و حدیث جایگاهی بلند دارد. عقل هم چراغ است و هم ترمز، هم عامل حرکت است و هم اهرم جهت بخش­، عقل، سلطان عادل کشور جود انسان است، چراغ راهنمای هوشمند در چهارراه زندگی است.
نه تنها معارف نظری انسان مدیون و مرهون عقل فطری و اکتسابی انسان است، بلکه تمام دانش­ های تجربی و کاربردی بدون بهره­ گیری از نیروی عقل و اندیشه مشکلی از زندگی انسان حل نمی­سازد. اندیشه و تفکر عاقلانه، بخش مفید در زندگی اجتماعی است. البته خیال­ پردازی و فیلم­ های دروغین بحث دیگر دارد. در دنیای اخلاق فقط آداب و اخلاق منطبق بر عقل و روش عاقلان گره از زندگی بشر می­ گشاید. سازمان­ ها و نهادهای اجتماعی به میزانی که با عقل هماهنگ باشد، دارای ارزش و ماندگاری است. رفتار غیر عاقلانه در هر سطح و هر حوزه، و به هر میزان، ظلم و بیداد شناخته می­شود. و هرچه شدّت و حدّت وسعت آن بیشتر باشد، ظلمی بزرگ­تر است.

جایگاه عقل در فرهنگ سازی

عقل معاد و عقل معاش
فعالیت­ های انسان به سه دسته تقسیم می­شود:
1. فعالیت­ هایی که در سعادت جاوید و آخرت انسان نقش دارد و همچون عبادات، کارهای ارزشی، انفاق، ایثار و خدمت­ رسانی به بندگان خدا، برای رضای خدا و به قصد قربت انجام می­شود.
2. فعالیت­ هایی که در جهت تأمین منطقی و منصفانه حوایج دنیوی انسان است و نیازهای طبیعی و غریزی انسان را برطرف می­سازد.
3. کارها و اقداماتی که دردی از دنیا و آخرت انسان درمان نمی­کند، بلکه به دلیل فخر فروشی و امتیاز طلبی، عادت و سرگرمی، یا کم­رویی و هم­رنگی با جماعت انجام می­گیرد.
نوع اوّل از فعالیت­ها کاملاً منطقی است و از پشتوانه عقل قوی برخوردار است. و انسان باید بیش از هرچیز به فکر سعادت جاودانه خویش باشد، این تلاش­ ها مولود عقل معاد است.
نوع دوّم از فعالیت­ ها در حدّ تأمین نیازهای واقعی خود و وابستگان، کارهای مشروع و اقتصادی و اقداماتی عاقلانه است؛ زیرا انسان بدون تأمین روزی حلال، حتی از عبادات و خدمت­ کردن به دیگران هم باز می­ماند.
نوع سوّم که گاهی به بهانه تفریح و ورزش صورت می­گیرد، اگر پس از تأمین نیازهای واقعی دنیا و آخرت و با هزینه مشروع و حاصل دستاورد خویش و در حدّ معقول انجام شود، تلاشی عقلانی و منطقی است.
امّا بدون پرداختن به نیازهای اخروی و دنیوی و رسیدگی به وظایف الهی و اجتماعی، فقط به فکر تفریح و شادی و ورزش بودن و به آتش بی­کاری و مصرف­ گرایی و وقت­ گذرانی و مسابقات ورزشی داخلی و خارجی دامن زدن کاری عاقلانه نیست.
اشتباه بزرگ سیاست گذاران ما این است که امکانات بیت­المال را به نیازهای نوع سوم اختصاص داده­اند، در شرایطی که هنوز نیازهای علمی، ایمانی، عبادی برآورده نشده و نیازهای دفاعی، درمانی، امنیتی و نیازهای اولیه جامعه بدون بودجه و بی سرو سامان و ناقص رها شده است، امروز تربیت بدنی و ورزش بخش عظیمی از اموال محرومان و اکثر اوقات صدا و سیما را آگاهانه، یا ناآگاهانه تصاحب می­کند و بیت­ المال صرف بازی­ های مترفان می­شود که با توجه به دیگر نیازهای اقتصاد و تندرستی و درمانی هیچ اولویتی ندارد.
به این گونه فعالیت­های بشری سوره جمعه چنین پرداخته است:
فَإِذا قُضِیَتِ الصّلاةُ فَانْتَشِرُوا فِی اْلأَرْضِ وَ ابْتَغُوا مِنْ فَضْلِ اللّهِ وَ اذْکُرُوا اللّهَ کَثیرًا لَعَلّکُمْ تُفْلِحُونَ ?
وَ إِذا رَأَوْا تِجارَةً أَوْ لَهْوًا انْفَضّوا إِلَیْها وَ تَرَکُوکَ قائِمًا قُلْ ما عِنْدَ اللّهِ خَیْرٌ مِنَ اللّهْوِ وَ مِنَ التِّجارَةِ وَ اللّهُ خَیْرُ الرّازِقینَ؛ و چون نماز گزارده شد، در [روی] زمین پراکنده گردید و فضل خدا را جویا شوید و خدا را بسیار یاد کنید، باشد که شما رستگار گردید ? و چون داد و ستد، یا سرگرمی­ ای ببینند، به سوی آن روی آور می­شوند، و تو را در حالی که ایستاده­ای ترک می­کنند. بگو: "آنچه نزد خداست از سرگرمی و از داد و ستد بهتر است، و خدا بهترین روزی دهندگان است.".
سال­هاست که به بهانه تفریح و بازی و مسابقه، استادیوم­ های چند ده هزار نفری، حتی روزهای جمعه و شب­ های ماه رمضان، نسل جوان و نوجوان را از پرداختن به نیایش و عبادت و نماز باز می­دارد. و این منکر بزرگ و فراگیر از صدا و سیما تبلیغ و تشویق می­شود.
سال­ هاست برخی دانشگاه­ ها در روزهای جمعه و هم­زمان با ساعت نماز جمعه در سراسر کشور کلاس برگزار می­کنند و به تدریس و تجارت مشغولند و به نماز جمعه و فرهنگ جمعه بی­ توجهی می­شود.
تجارت فردی و بازی­ های افراد، چندان مشکلی ایجاد نمی­کند، ولی برنامه­ریزی برای کشاندن جوانان به کلاس­ ها و اختصاص مساجد به پیران، یا خلوت کردن آن و برگزاری کلاس­ ها هم­ زمان با نماز جمعه و برگزاری بازی­ هایی با عنوان جام رمضان، خطا و خیانت به فرهنگ اسلامی است.

علل مظلومیت فرهنگی
اگر بودجه فرهنگ اسلامی، صرف میراث تاریخی سلاطین جبّار قبل از اسلام گردد، اگر امکاناتی که باید صرف انسان­ ها شود در خدمت ویرانه­ ها و خانه­ های سلاطین و خوانین ظالم قرار گیرد، بودجه­ ای که باید صرف مردم بم شود به بازسازی بی­ منطق ارگ تاریخی بم اختصاص ­یابد؛ طبیعی است که فرهنگ به معنای ایمان و اخلاق و دانش مظلوم و محروم خواهد ماند. سال­هاست که به جای حمایت از تولید، امکانات کشور صرف بازی و سرگرمی و مسابقات و آمد و شد تیم­ها به کشورهای خارجی و آوردن مربی و مشاوران ورزشی بیگانه با فکر و فرهنگ اسلامی می­شود. و روز به روز بر دامنه­ی آن افزوده می­گردد. اگر تابه حال این اسراف و ولخرجی­ بر مردان اختصاص داشت، هم­اکنون مسابقات ورزشی بانوان و اخبار ورزشی آنان پی­گیری می­شود. وندالیسم و اتفاقات غیر عاقلانه و ویران­گرانه و تخریب و شکستن شیشه­ های وسایل نقلیه عمومی و خصوصی که پس از هر برد و باخت تیم­های ورزشی اتفاق می­افتد، برای یک بار کافی بود که مدیران کشور در بودجه ورزش و تبلیغات ورزشی صدا و سیما تجدید نظر کنند، ولی تکرار آن نشان می­دهد که خردورزی کافی بر بودجه ­ها، بر صدا و سیما، و بر تربیت بدنی حاکم نیست؛ و حال­ آن­که امام صادق(ع) می­فرماید: لایلسَعُ العاقلُ من جُحْرِ مَرَّتین؛ عاقل از یک سوراخ دو بار گزیده نمی­شود. امروز صدا و سیما آن­قدر ورزش و مسابقات ورزشی گوناگون را بزرگ کرده که از آن حق پخش تلویزیونی را مطالبه می­کنند.
اگر امروز از فقر اخلاق و ضعف حاکمیت ارزش­ها در زندگی عمومی گله­مندیم، ریشه­ی این مسایل به عدم بهره­گیری فردی و اجتماعی از نیروی عقل باز می­گردد. تولید و ترویج بی­اندازه کالا و برنامه ­های تبلیغاتی و فاقد منطق و پخش موسیقی و ورزش­ های بی­ ثمر از یک سو، فقر و مشکلات اقتصادی مردم از سوی دیگر، زمینه خردورزی را از میان برده است. گروهی از فقر و ناداری فرصتی برای اندیشه و تعقل ندارند و گروهی به دلیل اتراف و اسراف و شرکت در مسابقات بی­مرز و مداوم تجمّل فرصتی برای تعقل و تفکر پیدا نمی­کنند. برای برخی فقر عامل اقدامات غیر عاقلانه است و در زندگی برخی ثروت بی­اندازه عامل گوشه نشینی عقل و اندیشه شده است.
تبعیض و فاصله­ ی شدید طبقاتی، هر دو گروه را به سوی اقدامات فاقد پشتوانه عقلی سوق می­دهد. آمار بالای جرایم و معاصی در گروه­ها و طبقات بالای اقتصادی و به گونه­ ای در میان محرومان و فقیرترین اقشار اجتماعی به نوعی دیگر نشان می­دهد، که عقل و خرد بر رفتار مترفان و مستضعفان حاکم نیست. این گروه­ها کمتر فرصت تفکّر و تعقل و بهره ­گیری از این گوهر ملکوتی را دارند؛ و حال آن­که امروز کل جامعه به تقویت خردورزی نیاز دارد:
1. حفظ تجارب و نشر و گسترش آن از طریق صدا و سیما
2. تکیه بر عقل جمعی و تأکید بر مشاوره در کلیه­ی امور زندگی،
3. تحقیق و تأمّل و خودداری از اقدامات تندخویانه و عجولانه،
4. مردم دوستی و ارتباط صمیمانه با مردم.
در این زمینه رسول اکرم9 فرموده است: رأسُ العقلِ بعد الإیمان التودّد إلی النّاس؛ سرچشمه عقل پس از ایمان به خداوند، دوستی با مردم است.
5 . معاشرت با خردمندان، عامل اصلاح اخلاق و رفتار عاقلانه است.
امیرالمؤمنین(ع) نیز فرمود: فسادُ الأخلاق معاشرة السّفها و صلاح الأخلاق معاشرة العقلا؛ فساد اخلاقی ریشه در معاشرت سبک مغزان دارد و اصلاح اخلاق در پرتو هم­نشینی با عاقلان به دست می­ آید.

6 . گسترش عدالت اقتصادی و اجتماعی
عدالت هم فرزند عقل و خرد است، و هم پدر و مادر رفتار عاقلانه در دیگران. به هر نسبت که امکانات الهی عادلانه در جامعه توزیع شود، زمینه رشد فکری و فرهنگی پدید می­ آید و بخش فرهنگ از اقتصاد و سیاست آزاد می­شود.
در فضای عدالت­ محوری، عقل و وحی بر زندگی بشر فرمان می­راند، ولی در محیط استثمار و بی­داد عقل و وحی به اسارت شیاطین و سلاطین در می­آید.
به امید روزی که در دولت مبارک حضرت مهدوی عقل هر فرد برابر با عقل چهل انسان عاقل باشد. إن­ شاءالله مباحث خردورزی را در شماره­ های آینده پی­ خواهیم گرفت.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۱ انتشار یافته: ۰
افسانه کوهنوردی ایران

گفت‌وگو با افسانه حسامی‌فرد، اولین کوهنورد زن تاریخ‌ساز ایرانی در مسیر باشگاه هشت ‌هزاری‌ها

افسانه کوهنوردی ایران

جا مانده از نسل هوش مصنوعی

در گفت‌وگو با یک جامعه‌شناس، تهدیدات و فرصت‌های هوش مصنوعی برای خانواده‌های ایرانی را بررسی کرده‌ایم

جا مانده از نسل هوش مصنوعی

نیازمندی ها