سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
همین روحیه این هنرمند باعث شده که گزیده کار باشد و هر نقشی را نپذیرد و مخاطبان با تغییر هر کانال او را در یک سریال تلویزیونی ببینند.
او تا به امروز در تئاتر، سینما و تلویزیون نقش های متفاوت و تاثیرگذاری را تجربه کرده است و هنوز هم بی ادعا و بی آنکه درگیر حباب بازیگری شود، علاقه مند است تجربه های تازه کسب کند.
آخرین فعالیت این هنرمند بازی در سریال گاندو بود که با چهره ای جدید در نقش آیدین ستوده ظاهر شده بود. قبل از آن هم در سریال بانوی عمارت نقش پسر عمو را بازی کرد که در انتهای قصه مشخص شد او حضرت والا بوده و همه را فریب می داد.
معمولا سریال هایی که میرزاآقایی بازی کرده، جزو سریال های موفق بوده که با اقبال مخاطبان رو به رو شده است. یکی از نقش های تاریخی این هنرمند ایفای نقش یکی از پسران زبیر بود که با مختار به چالش می رسد و به عهدی که می بندد، عمل نمیکند.
خیلی از مردم این نقش را دوست داشتند و او در مصاحبه هایش تاکید کرده بود که کار کردن با یک کارگردان اندیشمند مانند داود میرباقری فرصتی برای او بوده و سوای سختی های کارهای تاریخی به لحاظ نوع گریم و پوشش بسیار لذتبخش بود.
با میرزاآقایی درباره فعالیتهای بازیگری اخیرش و نقطه نظرش نسبت به تلویزیون گپ زده ایم که در ادامه میخوانید.
برخی بازیگران به خاطر كرونا قید فعالیت هنری را زده و سلامتیشان را ترجیح دادهاند. شما چطور؟
من سعی كردهام با حفظ پروتكلهای بهداشتی به كارم ادامه دهم، چون واقعا معلوم نیست بالاخره واكسن كرونا چه زمانی به ما میرسد و اینكه بخواهیم زندگی حرفهای را تعطیل كنیم، ممكن است بهشدت اوضاع معیشتی ما را به مخاطره بیندازد.
اخیرا كار تلویزیونی هم داشتهاید؟
بهتازگی مشغول بازی در دو سریال بودهام؛ یكی سریال جشن سربرون به كارگردانی مجتبی راعی و دیگری سریال روزهای ابدی به كارگردانی جواد شمقدری؛ دو كارگردانی كه هر دو تجربیات خاص خود را دارند و حالا در مدیوم تلویزیون كوشیدهاند تا بخشی از دانستههای خود درباره روشهای جلب مخاطب را در جهت ایجاد ارتباط با مخاطب نسل جدید به كار بندند. البته همانطور كه شنیدهام سریال روزهای ابدی در نوبت پخش قرار داد.
فضای كاری جشن سربرون و نفوذ چقدر متفاوت از هم است؟
این دو سریال خیلی تفاوت دارد، در دو گونه مختلف بوده و پرداختهای داستانی آنها مجزا و متفاوت است. اینكه دو كارگردان باتجربه بالای سر هر دو كار بود، خیالم را راحت میكرد كه با استانداردهای تصویری قابل قبولی روبهرو هستم، چون تلویزیون با كسی شوخی ندارد.
یعنی از منظر مخاطب میخواهید بگویید تلویزیون شوخیبردار نیست؟
بیننده روزگار ما دیگر عجولتر از این حرفهاست كه از او بخواهید 10 قسمت از یك سریال را ببیند و بعد تازه از قسمت یازدهم برایش شگفتی ایجاد كنید. در واقع مخاطب دلش میخواهد از همان قسمت اول، از سریال لذت ببرد و طوری درگیر شود كه تا قسمت بعد مدام حواسش به این باشد كه بالاخره سرنوشت فلان كاراكتر چه میشود یا بهمان شخصیت چه اتفاقاتی را تجربه خواهد كرد.
به عنوان بازیگری كه در مدیومهای مختلف حضور داشته، فكر میكنید مزایای كار در تلویزیون نسبت به دیگر حوزهها چیست؟
مزیت اصلیاش آن است كه بالاخره حداقلی از مخاطب برای هر كاری وجود دارد، مگر آنكه كار خیلی بیكیفیت باشد. تلویزیون خدمات رایگان به مخاطب میدهد و لازم نیست برای تماشای محصولاتش پول بدهیم، ولی به هر حال این دلیلی بر آن نیست كه چشممان را بر بدحسابی برخی تهیهكنندگان تلویزیون ببندیم. تهیهكنندگان برخی سریالها بهخاطر عدم تامین مالی از سوی تلویزیون، قادر به پاس كردن چكهای بازیگران و سایر عوامل نیستند و این هم یكی از مشكلات است. خودم در حال حاضر از چند سریال مختلف طلبكار هستم و به نظرم در برخی از این سریالها با یك مدیریت رهاشده، مواجهایم، یعنی اینكه نتوانستهاند برای بودجهای كه داشتهاند، مدیریت دقیقی كنند كه گرفتار بدحسابی نشوند.
پس مشكل اصلی بدحسابی را فقدان مدیریت میدانید؟
به هر حال تهیهكننده باتجربه میداند چگونه برای سریال برنامهریزی كند كه حتی اگر اقساطش با تاخیر واریز شد، باز هم نزد عوامل خوشقول بماند. ولی تهیهكننده كمتجربه نمیتواند مدیریت مالی درستی داشته باشد و درنتیجه ابتدا به فكر برداشتن سهم خود و شركاست و درنهایت پول عوامل را نمیدهد و دلخوری ایجاد میكند. اینگونه تهیهكنندگان باید به این فكر كنند كه آنها نمایندگان تلویزیون هستند و نباید برای تلویزیون بدنامی ایجاد كنند. در سوی دیگر مدیران تلویزیون نیز باید یك ارزیابی دقیق بر عملكرد اینگونه تهیهكنندگان داشته باشند و از ادامه كار آنها جلوگیری كنند.
از بحثهای اقتصادی كه بگذریم، ارزیابی شما از كیفیت عملكرد تلویزیون در ماههای اخیر چیست؟
تلاشهای مناسبی شده برای اینكه تلویزیون بهروز و شاید بهلحظه، درباره كرونا اطلاعرسانی نماید. ولی در حیطه تولید برنامههای سرگرمكننده، هنوز باید كار كرد. به نظرم مسوولان تلویزیون باید با حساسیت و وسواس بیشتری در تولید و پخش عمل كنند، چون شرایط ایران و كلا جهان شرایط خاصی است و با افعال روتین نمیتوان مخاطب جلب كرد.
بهخصوص كه مردم هم ناراضیتر از همیشه هستند و این عدم رضایت اقتصادی بیش از همه فشارش بر رسانههای عمومی است.
واقعا خیلی خیلی كار دشواری است كه در این اوضاع اقتصادی مردم، بتوان آنها را به دیدن برنامههای تلویزیون جلب كرد و باید یك سریال یا برنامه خیلی ویژه باشد كه یخها زود آب شود و اقشار مختلف مردم را به دنبال خود بكشاند. ایكاش اوضاع اقتصادی مردم روزبهروز بهتر شود تا با حوصله بیشتری به تماشای تلویزیون بنشینند.
در حیطه مسائل اقتصادی چطور میتوان مرهمی گذاشت بر زخمهای مردم؟
تثبیت قیمت اقلام ضروری تنها چاره است. مردم در سالهای اخیر با رشد بیسابقه همه چیز، از قیمت نان، ماست و شیر تا گوشت، میوه و... مواجه بودهاند و حتی اگر قناعت هم كنند، باز ممكن است كم بیاورند. تلویزیون و در كنار آن رادیو، یك كار مهم میتواند انجام دهد و آن هم اینكه از یك طرف گزارشهای مستقیمی از مردم و بازار داشته باشد و از آنطرف با طرح مسائل اقتصادی در برنامههای تحلیلی و دعوت از كارشناسان، واقعا سیاستگذاران را به پاسخگویی وادارد.
البته دعوت از مدیران و وعده و وعیدها را بارها در تلویزیون دیدهایم، ولی باز هم حل مشكلات با تاخیر همراه است!؟
تلویزیون باید یك نقش نظارتی ویژه داشته باشد، یعنی همچون یك ناظر بیطرف، بازتابدهنده وضع زندگی مردم باشد و در عین حال كاری كند كه مدیران مسوول به جای وعده و وعید، مشكلات را تا انتها پیگیری و حل كنند و عملكرد خود را شفاف كنند. اینكه مدیری به تلویزیون میآید و از آگاهی نسبت به مشكلات میگوید، واقعا كافی نیست. تلویزیون در سریالهای داستانی خود هم میتواند درباره مشكلات مردم و بهخصوص آنها كه در بخش خصوصی كار میكنند داستانپردازی كند. چون خودم سابقه فعالیت غیرهنری در بخش خصوصی را داشتهام میدانم كارآفرینان مستقل چه دردسرهایی دارند.
عدم حمایت از كارآفرینان مستقل و دردسرهای آنها را در برخی سریالها چه با لحن جدی و چه با لحن طنز دیدهایم ولی همچنان مشكلات باقی است ...
ساختار دولتی در حیطههای مختلف چنان رشد كرده كه از بروز هر رقیبی در هر حیطهای واهمه دارد و تا چنین نگاهی در ساختار دولتی است، یقینا بخش خصوصی نمیتواند تنفس كند.
رادیو و تلویزیون باید تریبون در اختیار كارآفرینان مستقل بگذارند كه حرفشان بیكم و كاست مخابره شود و البته مدیران هم وادار شوند به پاسخگویی رسانهای درباره مشكلات. رسانه ملی در این حیطه خیلی میتواند كار كند.
آرشام خدادوست - رسانه / روزنامه جام جم
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگوی «جامجم» با نماینده ولیفقیه در بنیاد شهید و امور ایثارگران عنوان شد