در ۲۴ ساعت گذشته نقدهای زیادی به عملکرد مربیان استقلال و پرسپولیس وارد آمده اما من نمیخواهم در مقام قیاس محمود فکری را در کار یحیی گل محمدی بگذارم. در واقع این کار عادلانه نیست، چون در یک نیمکت مربیای داشتیم که ابزارهای لازم را برای این بازی بزرگ در اختیار داشت اما در سوی دیگر مردی بود که گلایههایش را در پایان بازی همه شنیدند.
وقتی در یک بازی گل زودهنگام به ثمر میرسد هر دو تیم از شرایط عادی خود خارج میشوند. اینجا استقلالی را داشتیم که باید هیجان خود را کنترل میکرد و پرسپولیسی که باید از شوک گل ثانیه ۶۷ بیرون میآمد. پرسپولیس کارش را خوب انجام داد اما استقلال نه. البته این روند تا زمانی بود که بازی دو بر یک شد. بعد از آن این پرسپولیسیها بودند که هیجان خود را کنترل نکردند و نتیجه اش شد آن چند موقعیت مسلم گلزنی که
از دست رفت. دست آخر هم بازی برده برای تیم یحیی در ثانیههای پایانی تبدیل به تساوی شود.
در مورد محمود فکری حرف دارم. اول اینکه او به عنوان سرمربی، دربی اولش را تجربه میکرد. فکری همچنین نخستین فصلی است که روی نیمکت استقلال مینشیند. پس برای سنجش عیار او حداقل باید تا نیم فصل صبر کرد. اما چند نکته:
صحبت درباره تیم حریف در مصاحبههای بعد از بازی کار خوبی نیست. یک مربی بهتر است درباره تیم خودش حرف بزند یا اگر میخواهد از تیم حریف یاد کند، از جملاتی استفاده کند که توام با احترام بیشتر باشد.
اگر یک مربی نتواند به اعصاب خودش مسلط باشد در آینده دچار مشکل میشود. محمود فکری متاسفانه زود به هم میریزید. او در این بازی کوچکترین آرامشی
در کنار خط نداشت و چیزی نمانده بود در همان نیمه اول، با وجود برتری استقلال اخراج شود. من نمیخواهم بگویم تعویضهای فکری اشتباه بوده یا نه. خودم در دوران فوتبالم روی نیمکت تیمهای بزرگی نشستهام و میدانم چقدر تصمیم گیری در لحظات حساس بازیهای بزرگ دشوار است.
از طرفی ما بارها دیدهایم که حتی مربیان بزرگ هم اشتباه میکنند. اما مهم این است که یک مربی به اعصاب خودش مسلط باشد. این موضوع به قدری اهمیت دارد که بسیاری از مربیان برای خودسازی از روانشناس استفاده میکنند.
حال برسیم به یحیی گل محمدی و حرف هایش در پایان بازی. این بازی یک پیام بزرگ برای فوتبال ایران داشت و آن اینکه ما در بحثهای مدیریتی به شدت با مشکل مواجه هستیم. هر مربی اندیشههایی دارد اما ابزاری که برای پیاده کردن آن اندیشهها دارد بازیکنان هستند. وقتی یک بازی در جریان است یا شما از شرایط مسابقه راضی هستید یا ناراضی. اما در هر دو حالت، مربی اگر بخواهید نتیجه را حفظ کند و یا به دنبال تغییر نتیجه باشد، نیاز به بازیکن است. یحیی به دلیل سوءمدیریت در پرسپولیس این ابزار را در اختیار ندارد. در واقع آنها به دلیل چهار سال قهرمانی در لیگ برتر و حضور در ۲ فینال آسیا به یک اتحاد و انسجام خوب رسیدهاند که ضعفهایشان را پوشش میدهد اما این همیشه کارساز نیست. این انجام و اتحاد در استقلال کمتر دیده میشود اما نقطه قوت آنها تیمی است پر از ستاره و بازیکن. آنقدر که حتی فکری میتواند کل تیم اصلی را با نیمکتنشینها تعویض کند. با این حال از دل مصاحبههای بازیکنان استقلال در پایان همین دربی میشود فهمید که آنها
هم از شرایط مدیریتی تیم راضی نیستند و این خیلی بد است. شما نگاه کنید در همین ۲ سال گذشته چند مدیر به دو باشگاه بزرگ پایتخت آمدند و رفتند. اینها درد این فوتبال است و به کیفیت آن لطمات اساسی وارد میکند. با وجود همه این مشکلات ما یک دربی زیبا را شاهد بودیم که ۴ گل داشت و کلی صحنههای زیبا که هر تماشاگری را به اوج هیجان و لذت میبرد. از این بابت باید از بازیکنان هر دو تیم تشکر کرد.
امیر حاجرضایی - کارشناس فوتبال / روزنامه جام جم