اگر سیونهمین جشنواره فیلم فجر را با همین دو سه دوره گذشته مقایسه کنیم، در نگاهی کمی بدبینانه به فیلمی نمیرسیم که اجماعی در بهترین بودن آن وجود داشته باشد. هرچند ممکن است به دو سه فیلم نسبتا خوب و پرسروصدا بتوانیم اشاره کنیم، اما بهنظر میرسد با دوره بیرونقی طرف بودیم. فکر میکنید کیفیت این ۱۶ فیلم بخش سودای سیمرغ، حکایت از جشنوارهای خوب داشت؟
تا حدودی با شما موافق هستم. به هر حال هر دورهای از جشنواره، چنین حرف و حدیثهایی دارد. قبل از شروع همین دوره میگفتند بعضی فیلمها به دلیل اسامی سازندگانشان، احتمالا کارهای خوبی هستند اینکه همیشه حتی در دورههای اخیر هم، تنها چهار یا پنج فیلم خوب وجود داشت و در میان باقی آثار، فیلمهای خیلی ضعیف هم بود. آثار تا حدودی خوب و متوسط هم وجود داشتند. یعنی یادم نمیآید تقریبا در هیچ سالی، جشنوارهای داشته باشیم که ۱۰ فیلم خوب در آن حاضر باشد. تا حدودی موافقم که امسال، یک فیلم جامع و کامل نداریم که همه روی آن اتفاق نظر داشته باشند و بگویند این فیلم، بهترین فیلم جشنواره است. واقعا من هم نمیتوانم بطور مطلق از یک فیلم به عنوان بهترین فیلم جشنواره امسال نام ببرم، یک مقدار سخت است و سلیقه درباره انتخاب بهترین فیلم وجود دارد. اما به نظرم اتفاقا برخلاف برخی انتقادها، ما در این دوره با جشنواره ضعیفی روبهرو نبودیم. درست است که یک فیلم خوب مطلق نداشتیم ولی فیلم خیلی خوب و خوب داشتیم. مطلقا در این دوره، فیلم بد نداشتیم درصورتی که در دورههای قبل واقعا آثاری بود که اصلا شانیت حضور در جشنواره را نداشتند. این دوره، یک یکدستی در فیلمها بود و هر فیلم چیزی برای کشف کردن داشت. حتی فیلمهایی مثل گیجگاه، خط فرضی و روشن هم باوجود انتقادهایی هم به آنها وارد است، آثار خوبی بودند. حتی فیلم شیشلیک که این همه به آن انتقاد میکنند، از یک زاویه دیگر میتوان به آن نگاه کرد و حضورش در جشنواره را پذیرفت.
وضعیت فیلمهای این دوره از نظر تنوع ژانر چطور بود؟
این دوره از حیث تنوع ژانر، دوره خوب و جذابی بود. امسال فیلم کمدی داشتیم از جمله شیشلیک و گیجگاه، فیلم در ژانر ترسناک داشتیم که در این چند سال اخیر در جشنواره وجود نداشت و یکی از حسنهای جشنواره حضور فیلم خوب زالاوا در این فضا بود، سینمای جنگ را با دو فیلم تک تیرانداز و یدو داشتیم، سینمای انقلاب را با فیلمهای مصلحت - که حتی میتوانیم آن را فیلمی در ژانر معمایی و پلیسی هم درنظر بگیریم- و منصور داشتیم، مثل همه دورهها تعدادی هم ملودرام و فیلمهایی در سینمای اجتماعی داشتیم. اما حتی در سینمای اجتماعی این دوره هم تنوع موضوعی زیادی داشتیم، یعنی هم فیلم ابلق را با آن سبک و سیاق درباره زنان داشتیم و هم فیلم تی تی را با یک نگاه دیگر به زنان و یک فیلمنامه خیلی جذاب.
تنوع اقلیمی فیلمها چطور بود و چقدر کارگردانها قصهها را خارج از تهران و در لوکیشنهای مختلف تجربه کردند؟
در بحث اقلیم هم تنوع زیادی داشتیم، از یدو که قصهاش در جنوب کشور میگذرد تا تک تیرانداز که صحنههای جنگی و اشاره به جنوب کشور داشت تا تی تی که در شمال فیلمبرداری شد و زالاوا که در کردستان ساخته شد تا روشن که در حوالی تهران روایت میشد و ابلق که قصهاش را در بافت حاشیه تهران روایت میکرد. حتی بخشهایی از فیلم مامان در اصفهان میگذشت.
با توجه به این تنوع ژانری و اقلیمی که به آن اشاره میکنید، چقدر فیلمسازان مخاطب عام را درنظر گرفتهاند؟ اگر شرایط کرونایی از بین برود، کدام فیلمهای جشنواره اکران موفقی خواهند داشت و ظرفیت ارتباط بیشتر با تماشاگران را دارند؟
سوال خیلی درستی است و اساسا به نظرم مساله سینما، مساله فروش است. هرکس بخواهد به مسیری غیر از این اشاره کند و فاکتور فروش را ملاک قرار ندهد، بیراهه است. فروش در این مقطع زمانی، مساله خیلی جدی و مهمی است، کما اینکه همیشه این طور بوده و بنای هالیوود هم بر فروش فیلم و استقبال مردم گذاشته شده است. اتفاقا باز به نظرم در این دوره، فیلمسازان شاید به دلیل کرونا و ضعیفتر شدن صنعت سینما، نگاه بیشتری به سمت مخاطب داشتند. فیلمهایی در همین دوره داشتیم که میتوانستند مخاطب عام را درنظر نگیرند و فیلمساز صرفا روی همان مسیر آرت و جشنواره متمرکز شود، اما با لحاظ کردن نگاه مخاطب، اتفاقا فیلم بهتر شده است. بهترین مثال در این زمینه فیلم تی تی است که مستعد یک فیلم هنر و تجربهای بود- کما اینکه آثار قلبی کارگردان مثل ناهید و اسرافیل هم با طیف خاصی از مخاطبان ارتباط برقرار میکرد- اما قصه خاصش را مخاطبپسند به تصویر کشید. این اتفاق در انتخاب بازیگران ستاره، انتخاب فیلمنامه، کارگردانی و موسیقی و ... افتاده است. تی تی فیلمی است که میتوانست مخاطب را کنار بگذارد، اما این کار را نکرد. ابلق هم همینطور و با وجود اینکه فیلمی هنری و جشنواره پسند داخلی و خارجی محسوب میشود، اما اثری خوشساخت است و کاملا مخاطب را هم درنظر میگیرد. حتی مهدویان که همیشه نگاه هنری و آرتیستی داشت، شیشلیک را در ژانر کمدی میسازد و اینجا چیزی جز فروش برایش ملاک نیست. فیلمهای گیجگاه و حتی روشن (بیشتر به دلیل انتخاب رضا عطاران) هم نیمنگاهی به مخاطب و فروش دارند. درمجموع امسال فیلمی در جشنواره حضور ندارد که مخاطب را درنظر نگرفته باشد.
فیلمهایی که با محوریت انقلاب و دفاع مقدس در جشنواره حضور دارند، کیفیت قابل دفاعی دارند؟ به هرحال در این چند سال اخیر برخی تماشاگران با پیشفرضهای ذهنی و بازدارنده، با این آثار روبهرو میشوند.
در این مورد هم نگاهم مثبت است و فیلمهایی که نهادهای انقلابی در این دوره ساختهاند هم مخاطب را درنظر گرفتهاند. سالهای قبل برخی فیلمهایی که این نهادها میساختند، حد کیفی چندان خوبی نداشتند و چه در کارکرد جشنوارهای و چه در ارتباط با مخاطب ناموفق بودند، اما امسال فیلم خوبی مثل منصور را داشتیم که میتوان از آن به عنوان یکی از غافلگیریهای جشنواره نام برد. مصلحت هم فیلمی بسیار خوشساخت و تر و تمیز بود. دلیل موفقیت این فیلمها هم این بود که با یک ایدئولوژی از قبل تعیینشده، قصه را روایت نکردند، بلکه داستانهایشان را کاملا در ارتباط با مخاطب تعریف کردند. فکر میکنم همه مخاطبان ایرانی با هر گرایش فکری و سیاسی، با این فیلمها ارتباط برقرار کنند، مگر اینکه با یک عناد با این آثار روبهرو شوند. فیلمهای یدو و تک تیرانداز هم تا حدود زیادی در اجرا توانستند روایتی ساده و بیآلایش داشته باشند، بهویژه یدو. یکی از ایرادهایی که در برخی فیلمهای اینچنینی وجود دارد، نگاه امروزی به گذشته و آن سالهاست، اما نگاه فیلم یدو متعلق به همان سالهای جنگ است. تک تیرانداز هم تلاش خوبی کرد تا مخاطب را در یک فضای اکشن با خود همراه کند.
منبع: محمدرضا پارسا / روزنامه جام جم