مثلا در مورد کتاب رویای نیمهشب که مربوط به امام زمان(ع) است واقعا مورد استقبالخوبی قرارگرفتهاند و حتی در کتابهای ناشران دیگر، از کتابهای کشتی پهلوگرفته و آفتاب در حجاب بگیرید تا نامیرا و مانند آنها هم همین اتفاق میافتاد و تلقی من این است که هر کتابی در مورد ائمهمعصومین(ع) نوشته میشود، صلهاش را خود ایشان میدهند و به قول بعضی از علما که میفرمودند ائمه مدیون کسی نمیمانند و اگر کاری برای ایشان انجام شود، صله و نتیجهاش را به فرد خواهندداد.
تاریخ به بیان داستانی
اما مورد مهم دیگری در مورد کتاب حیدر وجود دارد که به وضعیت نشر کشور حوزه معارف اهلبیت(ع) باز میگردد. چیزی که باعث شد کتاب حیدر بیشتر به چشم بیاید، این است که در مسیر جدیدی گام برمیدارد. عموم تولیدات نشر کشور، در مورد معارف اهلبیت(ع) تقریبا در دو مسیر تاکنون حرکت کرده است:
اول) پژوهشهایی که توسط مورخان و متکلمان انجام شدهاست.
دوم) کتابهایی که در قالب داستان و رمان نوشته شدهاست.
این که یک اثر تلاش کند این دو حرکت را به هم نزدیک کند و در کنار این که مبتنی بر پژوهش است، با نوعی افکت داستانی به شرح تاریخ و معارف بپردازد، اتفاق کمتر تجربه شدهای است. البته داستاننویسی قواعد خاص خودش را دارد و با تعلیق و کشش و شخصیتپردازی و چارچوبهای دیگر رقم میخورد که «حیدر» را نمیتوان مصداق دقیقی از آن دانست. در واقع کتابی داریم که مبتنی بر پژوهش است اما نوعی افکت داستانی در کنار آن گذاشته تا آن را برای مخاطب روان و خوشخوان کند. به نظرم اتفاقی که در حیدر افتاده همین حرکت در مسیر جدید است که برای مخاطب جذاب بودهاست.
تاریخ به قلم صمیمی
طبق بازخوردهای رسیده از مخاطبان، آن چیزی که در رضایت مخاطبان بسیار نقش داشته در درجه اول قلم صمیمی این کتاب است در درجه بعد هم، خواننده احساس میکند در صحنه به صحنه کتاب، همزمان تاریخ هم میخواند. یعنی هم خوشخوان بودن اثرگذار بوده و هم گویی در ضمن این قلم روان، محتوای چند کتاب تاریخی هم دارد عرضه میشود.
اعتمادسازی تبلیغات فردبهفرد
اتفاق دیگری که در مورد این کتاب رخ داد، افزایش اقبال مخاطبان بود که باعث شکلگیری جریان تبلیغات فرد به فرد شد. از مداحان اهلبیت(ع) مانند آقایان محمود کریمی، هلالی، بنیفاطمه، پویانفر گرفته تا شخصیتهای موثر دیگر چون خانم فضهسادات حسینی به معرفی کتاب پرداختند. از طرف دیگر مجموعهها و کتابفروشیهای اصلی هم وقتی دیدند کار نو و مورد استقبالی در این حوزه صورت گرفته، پای کار آمدند.
شخصا در حوزه تبلیغات معتقدم اگر کتابی در رسانههای شخصی تبلیغ شود و اشخاص آن را معرفی کنند، باعث میشود اعتماد مخاطب به آن کتاب بیشتر شود تا این که این اتفاق در رسانههای رسمی بیفتد. البته رسانههای رسمی هم کارکرد خودشان را دارند اما در مورد کتاب، این مبنا که مخاطب فکر میکند شخص تبلیغکننده منفعت و مناسباتی با جایی ندارد، بیشتر برای او اقناعکننده و اعتمادساز است.
ناشنیدههای تاریخ بهگوش آشنا
نکته جدی دیگری در این اثر به پسزمینههای عمومی ما در مورد نحوه شناخت اهلبیت(ع) بر میگردد. ما در شناختمان تا حدی زیادی مبتلا به مشهورات هستیم یعنی یک سری صحبتها مدام تکرار میشود.
به همین خاطر منِ مخاطب اگر حرف مشابهی ببینم ممکن است برای مطالعه چندان جذبم نکند. اما حیدر کتابی است که مخاطب با خودش میگوید واقعا من این حرفها را تا به حال نشنیدهام که این اتفاق هم در این کتاب، محصول دیدگاه کسی است که مدتها کار پژوهشی کردهاست. در خطابهها و منابر هم ما چندان این رویکرد تاریخی را نمیبینیم و منابر ما اکثرا موعظهمحور و حکمتمحور هستند و منابری که پایگاه اصلیشان بر تاریخ باشد، بسیار انگشتشمارند. اما «حیدر» از دل ۱۲۰کتاب تاریخی بیرون آمده و مخاطب کاملا این مساله را دریافت میکند که بسیاری از حرفهایش را تاکنون نشنیده است.
تجربه کشف
در مطالعه، مخاطب باید با تجربه کشف روبهرو شود تا برایش لذتبخش باشد و اگر این تجربه کشف محقق شود، خواننده بیشتر با متن انس میگیرد. البته این تجربه میتواند در قالب حظ ادبی محقق شود و مثلا مخاطب حس کند با چه تصویرپردازی منحصر به فرد و بدیعی روبهروست اما در این دست کتابها، این تجربه همان شنیدن حرفهای جدید است.
منبع: محمد حقی - ناشر / روزنامه جام جم