امین بیلساز - جام جم آنلاین آذربایجان شرقی؛
نوروز، لحظه تازه شدن زمین، سرآغاز بهار و هنگام تولد دوباره طبیعت است. یک بار چرخیدن این کره خاکی گرد خورشید تابان را هم که کنار بگذاریم، اتمام زمستان سرد و برفی، سبزپوشی زمین با علف تازه، آذین بندی درختان با شکوفه های رنگارنگ و پر شدن فضا از صدای خواندن پرندگان بهاری کافیست تا هر سال نوروز را جشن بگیریم.خوشا به حال ما که اجدادمان اولین روز تقویمشان را مصادف با چنین وقایع خجسته ای قرار داده اند تا در حوزه فرهنگی ایران باستان، نه تنها آدمیان، بلکه هر آنچه خالق متعال جانی به او عطا کرده، از گیاهان و حیوانات همگی این نو شدن را درک نموده و جشن بگیرند.جشن نوروز اما در هر گوشه ای با فرهنگ و جغرافیای مردمان آن منطقه آمیخته و به شکل آیین ها و خرده آیین های مختلفی در آمده که هر یک زیبایی مختص به خود را داشته و در کنار هم چنان فرش زیبای ایرانی، بافته ای است سراسر نقش و نگار و تماما رنگ و الوان. آذربایجان شرقی نیز مانند تمام نقاط کشور در ایان نوروز آیینهای مختص به خود دارد که مردمان این منطقه نوروز را با آنها می شناسند. آنچه در ادامه میخوانید بخشی از آیین نوروزی مردمان آذربایجان شرقی است.
تکم گردانی
تکم در زبان آذری به معنای بز نر است اما در آیین تکم گردانی، یک مجسمه چوبی از بز نر است که بر روی یک صفحه چوبی قرار دارد. تکم را با موی سیاه بز یا چیزی شبیه آن می پوشانند و بر روی آن پارچه قرمز می کشند و آن را تزیین می کنند. تکم به گونه ای طراحی می شود که قادر باشد بر روی صفحه به صورت عمودی حرکت نماید. تکم گردان یا تکمچی این عروسک را به حرکت در آورده و در آستانه عید نوروز، به کوی و خیابان ها می روند و با خواندن شعر و آوازهای مخصوص و حرکت تکم آیین تکم گردانی را اجرا می کنند و آمدن نوروز را بشارت می دهند.معمولا نوازندگانی نیز تکم چی را در حین برگزاری مراسم همراهی میکنند. افراد تماشاچینیز در ازای اجرای تکم چی، به او هدایایی اهدا می کنند. آیین تک گردانی یکی از فرهنگ های رایج در آذربایجان است.تکم چی ها اشعار متنوعی را در حین تکم گردانی می خوانند که میتوان به اشعار زیر اشاره کرد:
امیرالمؤمنین(ع) تخته چیخاجاق(امیرالمؤمنین(ع) بر تخت خواهد نشست)
یزیدین بوینونا نوخدا ووراجاق(و بر گردن یزید افسار خواهد زد)
شیرین شربت سو یرینه آخاجاق(پس از آن به جای آب در همه جا شربت جاری خواهد شد)
سیزین بو تازه بایرامیز موبارک(عید نو شما مبارک.)
و یا شعر دیگری که در آن آمده است:
تکم تکم ناز ایلر(تکم ناز میکند)/ چوبانا آواز ایلر(برای چوپان آواز میخواند)
ییغار قویون قوزونی(گوسفندها و برهها را جمع میکند)/ بایراما پشواز ایلر(و به پیشواز عید میرود)
شال ساللاماخ (شال اندازی)
شال اندازی یکی از رسوم دیرینه در کشور است که در آذربایجان نیز رواج داشته و به بخشی از مراسم نوروزی تبدیل شده است. این مراسم در آخرین چهارشنبه سال برگزار شده که در آن پسران جوان یا نوجوان چندین شال یا دستمال حریر و ابریشمی را به هم گره زده، ریسمانی بلند میسازند و از سوراخ بالای بام خانه (باجا) شال خود را به داخل خانه همسایه آویزان میکنند و با چند سرفه صاحبخانه را متوجه ورودشان می سازند. صاحبخانه نیز مقداری آجیل، شیرینی یا تخم مرغ در گوشه شال میبندد و تکان ملایمی به شال می دهد تا آن را بالا بکشند. همچنین در این رسم اگر پسر خواهان دختر خانواده باشد، شال را بالا نمىکشد و اگر خانواده دختر راضى به وصلت وی باشند، نشانهاى به شال پسر مىبندند. رسم شالاندازى هنوز هم در برخی نقاط آذربايجان شرقى رايج است.اصالت و اهمیت این رسم آنچنان است که شهریار نیز در شعر معروف حیدربابایه سلام به اشاره کرده است.آنجا که میسراید:
بایرامیدی ، گئجه قوشی اوخوردی (نوروز بود و مُرغ شباویز در سُرود)
آداخلی قیز ، بیگ جوْرابی توْخوردی (جورابِ یار بافته در دستِ یار بود)
هرکس شالین بیر باجادان سوْخوردی (آویخته ز روزنه ها شالها فرود)
آی نه گؤزل قایدادی شال ساللاماق !( این رسم شال و روزنه خود رسم محشری است )
بیگ شالینا بایراملیغین باغلاماق ! ( عیدی به شالِ نامزدان چیز دیگری است.)
در روزگاران گذشته صبح آخرين چهارشنبه زنان آذربایجان بر سر چشمه می رفتند کوزهها را پر مىکردند و از روى آب مىپریدند. دختران مجرد نیز هنگام پریدن از روی آب این شعر را می خوانند؛ آتيل ماتيل چرشنبه (عاطل و باطل شود چهارشنبه)/ بختيم آچيل چرشنبه (بختم باز شود چهارشنبه).
آب چهل یاسین
نزدیک تحویل سال مردم ظرف آبی را نزد روحانى محل مىبردند و او چهلبار سوره یاسین را قرائت میکرد و بر آن آب فوت مى کرد، سپس این آب متبرک شده را بر دامها، محصولات و اطراف خانه ریخته و هم خودشان می آشامیدند تا برکت و بارورى را زیاد کند و برای اعضای خانواده سلامتی به همراه بیاورد. در شکل دیگر این مراسم مردم در مسجد جمع شده و درون ظرف بزرگی آب ریخته و 40 نفر دور آن جمع میشوند. هر کس یکبار سوره یاسین را میخواند و به آب فوت میکنند. هر کسی مقداری از آن آب را برده و برای برکت به آب مصرفی خود میافزاید، یا اگر مریضی داشته باشد به او میدهد تا شفا یابد.
بایرام پایی
یکی از رسوم عیدنوروز در آذربایجان شرقی که هماکنون نیز در برخی مناطق حفظ شده است فرستادن غذا از خانه پدری به خانه دختران شوهر کرده است.این رسم به عبارتی تبریک عید مادر به دختران شوهر کرده است که نه تنها در سالهای نخست ازدواج بلکه تا زمانی که والدین در قید حیاتاند بهجا آورده میشود. مادران با پختن غذاهایی مانند پلو، مرغ، کوکو و قیمه گوشت به همراه هدایایی مانند پارچه در مجموعههای مسی بایرام پایی را روانه خانه دختر میکنند.
دیدار اصحاب خاک
برخی روزهای پایانی سال، برخی لحظه تحویل سال و برخی دیگر اوین لحظات سال جدید را مهمان عزیزانشان که در آغوش خاک خفته اند می شوند. زیارت مسافران دیار باقی و اهل خاک از رسوم ریشه دار در اقصی نقاط ایران خصوصا آذربایجان شرقی است. اینگونه است که شادی آمدن بهار را با گرامیداشت یاد درگذشتگان و خیرات برای شادی روح آنها توام میکنند تا آنها نیز از ترنم و طراوت بهار بی نصیب نمانند. این سنت نیکو تلنگری برای آدمیست که همواره در خاطر داشته باشد که آنان که در بهار شکوفه زده و از زمین سر برآورده اند، سرانجام طعمه زمستان میشوند، اما پس از هر زمستانی، بهار در راه است و آدمی باید آنچنان زیست نماید که گویی لحظه ای دیگر خواهد مرد و آن چنان زیست نماید که گویی هزاران سال خواهد زیست.این شاید مهمترین پیام زیارت اهل خاک در ترنم شروع بهار است. البته کرونا این رسم را به حاشیه برده و مردم باید نسبت به مشکلات زیارت اهل قبور در شرایط کرونایی دقت کنند.
یومورتا بویاماخ( تخم مرغ رنگی)
تخم مرغ نمادی از برکت، زایش و باروری است و پوسته آن نیز نمادی از آسمان بی انتهاست.همانگونه که خالق متعال آسمان را در طول سال به رنگهای سراسر زیبا و چشم نواز آغشته کرده و در غروب و طلوع خورشید و به هنگام نقش بستن رنگین کمان آدمی را متحیر نقوش زیبایش میکند، مردم آذربایجان شرقی نیز در نور، تخم مرغ، این نماد زایش و باروری را با رنگهای زیبا می آرایند و در کنار سفره هفت سین قرار داده و بعد از تحویل سال به کودکان هدیه میدهند. یومورتا بویاماخ از رسوم دیرینه آذربایجان شرقی است که هنوز هم در بسیاری نقاط آن به چشم می خورد.
سمنوپزون
نان هنوز هم بخش جدایی ناپذیر غذای ایرانی است و گندم از این جهت مهمترین غلاتی است که در کشور مصرف میشود و شگفت آور بود اگر اثری از این غلات محبوب مردم در آیین نوروزی وجود نداشت. سمنو پزان، نشانه این حضور در نوروز آذربایجان شرقی است. این مراسم در گذشته برای پیشبینی سال جدید به کار میرفت. اگر سمنو در حین پخته شدن به سبز خوشرنگ متمایل میبود، نشانهی فراوانی و اگر به سبز تیره متمایل بود، سال قحطی و خشکسالی در پیش خواهد بود. اما امروزه صورتی نمادین یافته و بخش جدایی ناپذیر آیین نوروزی است.
قره بایرام(عید سیاه)
مردم آذربایجان شرقی در آیین قره بایرام که علاوه بر عید نوروز در اعیاد فطر و قربان نیز برگزار میشود به دید و بازدید از خانواده متوفی که به تازگی عزیز خود را از دست دادهاند میروند. این مراسم نیز از یکسو نشانه احترامی است که به درگذشتگان صورت میگیرد و از سوی دیگر نشانه همدردی و ابراز محبت در آستانه نوروز به خانواده هایی است که به تازگی عزیزان خود را از دست دادهاند.
بایرام سوفراسی(سفره عید)
بایرام سوفراسی یا یمیش سوفراسی(سفره خوراکی) یکی دیگر از آداب و رسوم آذربایجان شرقی در نوروز است. این که به شکلی محلی و ساده تزیین میشد در واقع هم سفره پذیرایی بود و هم سفره هفت سین. زنان گل بوته هایی را در چهارگوشه پارچه ای چهارگوش با استفاده از نخهای رنگین سوزن دوزی میکردند و ملزومات سفره را به شکل زیبایی روی چیده و پای همین سفره از مهمانان پذیرایی میکردند.نخود، کشمش، مغز بادام و گردو، شیرینیهای رنگین، شیرینی نعناعی، سیب، حلوای خانگی در کنار گل بوته های سوزن دوزی شده، بایرام سوفراسی را می آراستند و اسباب پذیرایی از مهمان بودند.