از آن قدیمی ترها که با «صبح جمعه با شما» هر صبح جمعه پای رادیو می نشستند تا همین جوان هایی که امروز تمام آخر هفته ها را با صدای او در برنامه رادیویی «هفت کوچه» شروع می کنند. شاید باورش سخت باشد، اما بعد از این همه سال کار کردن در رادیو هنوز هم با شیدایی از رادیو حرف می زند و البته افتخارش این است که یک عمر لبخند را مهمان لب های مردم کرده است. 81 سالگی رادیو بهانه ای شد تا با این گوینده پیشکسوت رادیو گفت وگویی داشته باشیم که متن آن را در ادامه می خوانید.
آقای آذری، بدون تردید شما از پیشکسوتان رادیو هستید. پیشکسوتی که تعصب اش را به این رسانه با گذشت سالها حفظ کرده و عشق و علاقه ای که به آن دارد زبانزد است. از چه زمانی دلبسته رادیو شدید؟77 سال سن دارم که بیش از 50 سال آن را در خدمت رادیو بودم. 50 سال کم رقمی نیست، نیم قرن است. از هنرکده هنرهای دراماتیک که فارغ التحصیل شدم، نزد مهدی فروغ و پرویز تاییدی آموزش فن بیان و کارگردانی دیدم. جوان بودم و طالب شهرت و عاشق رادیو، فیلم و سینما، منتها در آنزمان ورود به این حوزه ها کار آسانی نبود. در آنزمان افراد قدر و صاحب نامانی در رادیو کار می کردند که نام تک تک شان در خاطرم نیست. عزیزانی که اکثرشان امروز زیر خاک هستند و کسی از آنها یادی نمی کند، اما صداهایشان، متن هایشان و تمام هنرشان هنوز و برای همیشه باقی می ماند. آنوقت ها کسانی در رادیو مشغول به کار می شدند که بسیار بسیار کتابخوان، باسواد و اهل ذوق بودند. سال 1319 که رادیو در ایران تاسیس شد، تلویزیونی وجود نداشت و مردم تنها از طریق رادیو می توانستند با دنیای بیرون ارتباط داشته باشند.
چقدر به این جمله معتقد هستید؛ «تنها صداست که می ماند»؟
اگر با تمام وجود به این جمله اعتقاد نداشتم تمام جوانی و عمرم را وقف رادیو نمی کردم.
در طی سالها فعالیت در رادیو هیچوقت به شما پیشنهاد مدیریت داده نشد؟ به عنوان مثال مدیر گروه یا بخش های دیگری که در آن تجربه دارید؟
خیر، البته یکی-دو کار کارگردانی کردم، اما مدیریت نه. مدیریت که بماند، من 6 سال در رادیو اصلا حضور نداشتم. از خانه ام، رادیو رفتم. درست از همان زمانی که پخش برنامه پرمخاطب «جمعه ایرانی» (با نام پیشین «صبح جمعه با شما») متوقف شد، دیگر در رادیو کار نکردم. برنامه «جمعه ایرانی» بی نظیر بود. غوغایی در ایران به پا کرد، دیدنی. مردم این برنامه را ضبط می کردند و کاست هایش را برای اقوام و دوستانشان در خارج از کشور می فرستادند، اما به یکباره پخش آن از رادیو ایران تعطیل شد و من از رادیو رفتم.
الان چه کاری در رادیو انجام می دهید؟
گفتم که از رادیو که خانه ام است، رفتم تا اینکه دکتر علیرضا حبیبی، رئیس رادیو فرهنگ با احترام از بنده دعوت به همکاری در رادیو فرهنگ کرد و الان نزدیک 10 ماه است با افتخار با برنامه زنده «هفت کوچه» در خدمت این شبکه رادیویی هستم. برنامه ای شاد و مفرح که از پرشنونده ترین برنامه های رادیو فرهنگ است و مخاطبانی از اقصی نقاط ایران دارد. به خصوص برنامه ای که سال تحویل با حضور خواننده محبوب مان، ایرج داشتیم با استقبال کم سابقه ای از سوی مردم مواجه شد. در این برهه از زمان مردم ما تشنه شادی و نشاط هستند و نیاز دارند که از رادیو صدای نوازنده ها و خواننده ها پخش شود و ما تمام تلاش مان را می کنیم که مردم را شاد کنیم.
همه ما می دانیم که رادیو حقوق کمی دارد. با این وجود چه چیز شما را در رادیو نگه داشت و شما در این سالها چطور زندگی کردید؟
عشق. عشق به هموطنانم، عشق به کشورم، عشق به حرفه ام و عشق به رادیو. من سالها در رادیو کار کردم و وقتی می بینم این مردم، این مردم عزیز و فهیم هنوز کارهایی که در رادیو کرده ام را به یاد دارند، هنوز تیپ های مختلفی مثل آقای کارمندیان یا آقای شوت زاده را به یاد می آورند غرق در خوشبختی می شوم. من همکارانی در رادیو داشتم که در گمنامی از دنیا رفتند، همکارانی داشتم که برای تهیه گزارش به جبهه های جنگ رفتند و شهید شدند و بیشمار کسانیکه تمام زندگی شان را برای رادیو گذاشتند. ما زندگی مان را برای رادیو گذاشتیم و هیچوقت به حقوق اندکش فکر نکردیم. چون رادیو عشق است و ما علاوه بر رادیو روی توانایی های دیگرمان در دوبله، در بازیگری، در اجرای برنامه های زنده روی استیج در سراسر کشور و... هم حساب کردیم. الان این کرونا من را محدود کرده، اما زمانیکه کرونا نبود در جای جای این سرزمین روی استیج می رفتم و مردم را شاد می کردم. افتخار می کنم که یک عمر لبخند به لب هموطنانم آوردم.
وضعیت امروز رادیو را چطور ارزیابی می کنید؟
الان مشغله و گرفتاری مردم زیاد است، اما هنوز هم رادیو گوش می دهند. فقط امیدوارم نظارت بیشتری بر روی برخی مسائل که از مهمترین آنها مجری های رادیو است، بعمل آورند. متاسفانه طوری شده که انگار هر کسی از هر جایی قهر کرده، آمده و مجری شده! در صورتیکه مثلا در زمان ما با هزار تست و آزمون و امتحان وارد رادیو می شدند. جوان هایی که وارد رادیو می شوند باید عاشق رادیو باشند. چون اگر عاشق باشند برنامه هایی تولید می کنند که حتی در این دوره هم مخاطب دارد. مثلا سال گذشته سعید توکل، تهیه کننده باسابقه رادیو بنا به درخواست شبکه رادیویی پیام مقارن با سالگرد تولد رادیو، برنامه «پرنیان صدا» را تولید کرد که در واقع یک موزه شنیداری بود. در آن برنامه، خاطره صداهای ماندگار، هنرمندان قدیمی و جدید در عرصه کلام، موسیقی، نمایش، نویسندگی و اجرا مرور و از آنها یاد میشد. برنامه بسیار خوبی بود که با پخش نوستالژیک خاطرات رادیویی مخاطبان زنده میشد و جوانانی که تا به حال آن برنامه ها را نشنیده بودند، می توانستند از آنها بهره مند شوند. سعید توکل به واقع یک در گرانبها در رادیو است که متاسفانه امروز خبری از او نیست.
فکر می کنید تا چه زمان به اجرای برنامه در رادیو می پردازید؟
تا زمانیکه نفس می کشم و هستم. فرصت را غنیمت می دانم و 81 سالگی رادیو را به مردم ایران و همچنین تمام نام آورانی که با تلاش آن را زنده نگه داشتند تبریک می گویم. همچنین به تمام علاقمندان رادیو پیشنهاد می کنم که کتاب ارزشمند «شما و رادیو» را که شاهرخ نادری، یکی از تهیه کنندگان قدر و پیشکسوت رادیو به نگارش درآورده، مطالعه کنند. این کتاب تاریخ زنده رادیو است و خواندن آن برای تمام فعالان این حوزه واجب است.
منبع: ساناز قنبری – روزنامه نگار / جام جم آنلاین