روزنامه بهعنوان یک رسانه مکتوب کار خودش را میکرد و تا جایی که به ماهیت اصلی سازمان صدا و سیما لطمهای وارد نمیشد، مستقل عمل میکرد.
بیژن مقدم جدای از این که مدیرمسؤول روزنامه بوده و ماموریتهای کاری مشخصی برایش تعریف شدهبود اما به عنوان یک انسان با همکارانش در کل موسسه جامجم رابطه بسیار خوبی داشت.
برخی میگویند آن دوره اوضاع مالی روزنامه بهتر از امروز بود و روزنامههای چاپی با چالشهایی که امروزه با آن درگیرند، مواجه نبود.
با توجه به همه اینها در بیست و یکمین سالروز انتشار روزنامه جامجم، سراغ این مدیر کهنهکار رسانه رفتم و با او درباره روزنامه جامجم و چالشهای پیش رویش همصحبت شدم.
بیژن مقدم چند سالی است از جامجم رفته اما هنوز به این روزنامه دلبسته است و آن را پیگیری میکند و میگوید: خودم را عضو خانواده جامجم میدانم، حس خوبی نسبت به جامجم دارم،راستش را بخواهید من در جامجم کار نکردم بلکه زندگی کردم. بیست و یکمین سالروز تاسیس روزنامه را به همه همکاران قدیم و جدید تبریک میگویم. میدانم در شرایط سختی کار میکنید و برای همه شما آرزوی توفیق دارم.
تعصب را کنار بگذاریم
مدیر مسؤول سابق روزنامه جامجم درباره چشمانداز این روزنامه در شرایطی که روز بهروز انتشار روزنامه های چاپی سختتر میشود، میگوید: درباره روزنامه های چاپی واقعیتهایی در کشور ما و دنیا وجود دارد که نمیتوان آنها را نادیده گرفت. زمانی که ما در روزنامه جامجم تصور میکردیم شرایط خیلی خوبی داریم و از تیراژ بالایی برخورداریم، پژوهشها نشان میداد کشور ما از نظر مطالعه و خواندن روزنامه شرایط خوبی ندارد. این رویکرد همه دههها را شامل میشد بهجز مقطع بعد از پیروزی انقلاب و بعد از انتخابات سال 76 که اوضاع روزنامهخوانی بهتر از دیگر دورهها بود. پدیده پایین بودن مطالعه و روزنامه نخوانی الان با پدیدههای جدیدی گره خورده که با عنوان فضای مجازی و شبکههای اجتماعی و سایت های اینترنتی و خبری معرفی میشوند و هر روز چهرهای جدید به خود میگیرند. این پدیدههای جدید شرایط را برای انتشار رسانههای مکتوب سختتر کرده است. روزنامههای چاپی شرایط بسیار سختی را میگذرانند. چه از نظر لوازم پایه و اساسی مانند کاغذ به دلیل شرایط سخت اقتصادی و چه از نظر مخاطب که اگر در گذشته بخشی از نیازهای رسانهای خود را از روزنامهها میگرفت اکنون همه آنها را از شبکههای اجتماعی میگیرد. ساختار روزنامهها به گونهای است که فردا منتشر میشود و در دنیای سریع امروزی مردم دیگر به خبر نیازی ندارند چون در لحظه آنها را دریافت میکنند.در گذشته مطرح میکردند برای حفظ مخاطب روزنامه باید به سمت روزنامهنگاری تحلیلی حرکت کرد. اما الان این روش هم جواب نمیدهد و موضوعیت خود را از دست داده چون شبکههای اجتماعی، ذائقه مردم را تغییر دادهاند به این ترتیب که هرقدر کوتاهتر، خواندنیتر.مخاطب امروز حوصله ندارد.میخواهد سریع و در یک نگاه، هم خبر را بخواند و هم تحلیل را دریافت کند.پس در این شرایط تحلیل به روش سنتی جواب نمیدهد.روزنامههای چاپی برای ارزیابی موفقیت دو پارامتر دارند؛ تیراژ و فروش.کرونا که آمد هر دوی اینها را تحتالشعاع قرار داد، مردم برای دوری از ویروس حتی به روزنامه هم دست نمیزنند که آلوده نشوند.اما تصور کنید کرونا هم تمام شده و شرایط عادی شود؛ آیا مردم باز به سمت خرید روزنامه میروند؟ به نظرم بهتر است با واقعیتها مواجه شویم، صاحبان روزنامهها و نشریات مکتوب آمار تیراژ، فروش و مخاطب را دارند و بر اساس آن باید سرمایهگذاری کرده و متناسب با این دادهها در فضای جدید خود را رشد دهند و توسعه پیدا کنند.روزنامه جامجم از همان اول این بستر و فضا را با جامجم آنلاین آماده کردهبود. به نظرم الان وقت آن است که مدیران روزنامهها تصمیم بگیرند بنا به آماری که در اختیار دارند، چه مقدار از قابلیتهای خود را در قالب روزنامه چاپی منتشر کنند و چه بخشی از آن را به فضاهای جدید ببرند. برای یک رسانه قالب مهم نیست بلکه انتقال پیام و مخاطب اهمیت دارد. نباید در شرایط فعلی تعصب ویژهای روی روزنامه چاپی داشت و گفت میخواهم همه انرژی و قابلیتم را روی بخش چاپ متمرکز کنم. باید از فضاها و قالبهای مختلف استفاده کرد. مهم جذب و نگهداشتن مخاطب است، هر جا که مخاطب حفظ میشود باید به همانجا رفت و به او خوراک مناسب داد.
از مقدم میپرسم رویکرد اجتماعی و فرهنگی جامجم به چه میزان در جذب مخاطب اهمیت دارد چه در قالب روزنامه چاپی چه در فضاهای دیگر که میگوید: فضای عمومی کشور ما غالبا سیاستزده است و بخشی از آن درگیر احزاب سیاسی است اما اگر بخواهیم نظر عموم مردم را در نظر بگیریم، به همین دو حوزه فرهنگ و اجتماع میرسیم که روزنامه جامجم همیشه داشته و از رویکردهای سیاسی گریزان بوده. البته نه اینکه به سیاست و اقتصاد و... کاری نداشتهباشد اما آنچه برایش مهم بوده فرهنگ و اجتماع است که به نظرم مزیت روزنامه جامجم است.چون اکثر مردم در همین حوزهها هستند. معتقدم باید همین رویکرد را حفظ کند حتی اگر در فضاهای دیگر فعالیت میکند یا تصمیم دارد در آنجاها سرمایهگذاری بیشتری کند. روزنامه جامجم از اول رویکرد خوب و برندهای داشته و به نظرم بهتر است تغییر نکرده و تقویت شود.
از مقدم درباره تحلیل در شرایط امروزی میپرسم و این که مخاطب چه نوع تحلیلی را بیشتر میپسندد و با آن همراه میشود، میگوید: تحلیلها امروزه کاملا تغییر کرده. قبلا اگر کارشناسی قرار بود تحلیلی بنویسد، نصف صفحه نیاز داشت چون تصور میکرد مخاطب از ماجرا اطلاع چندانی ندارد اما الان مردم در جریان همه اتفاقات هستند؛ بنابراین تحلیل هم باید بر مبنای ذائقه جدید مخاطب نوشتهشود. باید فرض را بر این گذاشت مخاطب اطلاعات زیادی دارد و از شما خیلی جلوتر است.لازم نیست دیگر به او اطلاعات پایه داد.
باید جمعبندی خود را به مخاطب داد آنهم صریح، بیپرده و کوتاه. دیگر دوره در لفافه حرف زدن تمام شده و اگر در پرده حرف زد و نوشت، مخاطب میگوید: خب آخرش چی شد؟ من اصلا نظر شما را متوجه نشدم. باید سریع به جمعبندی رسید و از کلی نوشتن پرهیز کرد. باید در تحلیلنویسی یک قدم از مخاطب جلوتر رفت و چیزی را به او گفت که برایش تازگی دارد. نوع بستهبندی تحلیل بسیار اهمیت دارد و نوع نوشتار مهم است. باز هم تاکید میکنم کوتاهنویسی و جمعبندی درست و تازه یکی از راههای جذب مخاطب است و گرنه تبدیل میشود به مطلبی خنثی که مردم تمایلی به خواندن آن ندارند.
طاهره آشیانی - روزنامه نگار / روزنامه جام جم
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد