اگر بنویسم «مطالعه کتاب باعث میشود مهارت های بنیادین در ذهن و مغز ما شکل بگیرد و کمکمان میکند تا در زندگی و شرایط چالش برانگیز، تصمیمات درستتری بگیریم و بلد شویم که فرد عملگرایی باشیم تا یک قربانی که مدام نق میزند و همه تقصیرها را به حساب دیگران مینویسد» شاید کمی منعطفتر شوید و تصمیم بگیرید برای بچهها کتاب بخوانید و آنها را به کتابخوانی تشویق کنید تا شاید آنها در بزرگسالی آدمهای کارآمدتری شوند و انتخابهای بهتری انجام دهند. حتی شاید در کنار کتاب خواندن برای بچهها خودمان هم اطلاعات تازهای پیدا کردیم و نگرشمان تغییر کرد و کتابخوان شدیم! اگر کمی تا قسمتی متقاعد شدهاید که کتابخوانی باید به یک مهارت تبدیل شود، امیدوارم تشویق شوید و گفتوگو با منصوره مصطفیزاده را بخوانید.این نویسنده و مترجم کتاب کودک، یکی از کارشناسان برنامه کتابباز هم هست و در این برنامه، کتابهای مختلف را که مناسب سن کودک و نوجوان است، معرفی میکند.
فیلم نمیتواند جای کتاب را بگیرد
به مصطفیزاده میگویم در دورهای که فیلم و کارتونهای زیادی برای بچهها تولید میشود و کارشناسان میگویند تصویر، تأثیرگذاری بیشتری دارد برخی والدین میگویند، چرا وقتی فیلم و کارتون و کتابهای گویا هست، باز هم برای بچهها کتاب بخوانیم؟
میگوید: «کتاب خواندن، محدودیتهای ذهنی بچهها را برمیدارد. در بازی(گیم)، فیلم و کارتون جهان برای بچهها ساخته شده و همه چیز برایش آماده است و او نیازی به فکر یا خلاقیت ندارد و صرفا بیننده است اما در کتابها و داستان، تصویر همه چیز را به کودک نمیگوید و او مجبور است با استفاده از قوه تخیل و خلاقیت در ذهنش کلمات و جملات را تصویرسازی کند. هر کودکی بنا به ذهنیتی که دارد از یک کتاب و اتفاقات قصه، تصویر منحصر به فرد خود را میسازد که با کودک دیگر کاملا متفاوت است و این نشان میدهد دنیای کودکان چقدر با هم متفاوت است و جهان خلاقیت آنها هم با یکدیگر فرق دارد.درباره کتاب گویا نیز همین اتفاق میافتد و قوه تخیل بچهها محدود میشود.مهارت کتابخوانی اگر به بچهها آموزش داده شود در بزرگسالی کتابهای پیچیدهتری برای مطالعه انتخاب میکنند که به آنها مهارتهای مهمتری آموزش میدهد. فیلمها و سریالها دانش و آگاهی محدودی را به ما یاد میدهد.حتی یک فیلمساز متفکر که میخواهد فیلم تاثیرگذاری بسازد باید کتابهای مهمی را خوانده باشد تا آگاهیاش بیشتر شود، پس فیلم و کارتون نمیتواند جای کتاب و آگاهی عمیق را بگیرد و در هیچ سنی این اتفاق نمیافتد.»
حرف کافی است، وقت عمل است
به مصطفی زاده میگویم، برخی بر این باورند که کتابخوانی مهارت تمرکز را به بچهها آموزش میدهد، چون نمیتوان همزمان با کتاب خواندن چند کار دیگر هم انجام داد به نظرتان در دورهای که حواسپرتی زیاد شده، کتابخوانی راهی برای بالا بردن تمرکز میتواند باشد؟
میگوید:«کتاب فایدههای زیادی دارد که یکی از آنها بالا بردن تمرکز است، دیگری گسترش دایره خلاقیت است و افزایش دایره لغات و فکر کردن دیگر مزیتهای کتابخوانی است.فواید کتابخوانی خیلی زیاد است و همه آدمبزرگها از آن خبر دارند و همه میدانیم کتابخوانی خوب است اما قسمت سخت ماجرا این است که همه این خوبیها را میدانیم اما کتاب نمیخوانیم. تئوریهایمان در همه موارد و کتابخوانی خیلی زیاد است اما کسی این خوبیها را عملیاتی نمیکند.شاید به این دلیل که ما میخواهیم نتیجه را زود ببینیم.مثلا اگر به تغذیه فرزندمان دقت کنیم بعد از یک ماه نتیجه آن را میبینیم. مثلا با چشم میبینیم که او چاق شده اما اثر کتابخوانی شاید 30سال بعد خودش را نشان دهد و ما آدم اینهمه صبر نیستیم!
ذهن، چرخیدن در گوشی را انتخاب میکند این روزها بیشتر ما سرمان توی گوشی است تا مثلا کتاب یا مجله. بچهها میبینند و یاد میگیرند، اگر بچهای مدام مادرش را گوشی بهدست ببیند دیگر علاقهای به کتابخوانی پیدا نمیکند (حالا به این هم کار نداریم که مادر با این گوشی چت یا شبکههای اجتماعی را چک میکند یا حتی کتاب الکترونیک میخواند) این شرایط را چگونه میتوان تغییر داد؟
مصطفیزاده میگوید: «همه میدانیم باید چه کنیم! اما کار درست را انجام نمیدهیم. مثل همین که همه میدانیم اگر صبح یکربع ورزش کنیم چقدر حالمان خوب میشود اما ورزش نمیکنیم. همه میدانیم اگر شبها که دور هم هستیم مثلا نیمساعت کتاب بخوانیم چقدر حال خودمان و خانوادهمان بهتر میشود اما این کار را نمیکنیم و ترجیح میدهیم سرمان توی گوشی باشد چون این کار سادهتر است. چرخیدن در شبکههای اجتماعی نیاز به هیچ پیشزمینهای ندارد نه تمرکز میخواهد نه قوه تخیل و خلاقیت. همه چیز را آماده در اختیارم میگذارد و اگر ذهن قرار باشد بین کتاب خواندن و گوشی تلفن یکی را انتخاب کند مسلما گوشی را انتخاب میکند چون سادهتر است و مرا به زحمت نمیاندازد !»
بچهداری در کنار کتاب
کتابخوانی برای بچهها حُسنهای زیادی دارد. والدینی هستند که کتابخوان نیستند و این مهارت را یاد نگرفتهاند اما بنا به دلایلی تصمیم میگیرند برای فرزندشان کتاب بخوانند و در همین مسیر است که خودشان هم به مطالعه علاقهمند میشوند. الان پرفروشترین کتابها، آثاری هستند که به پدر و مادرها یاد میدهند که والدین خوبی باشند. بزرگترها زمانی که با چالشهای تربیت و بزرگ کردن فرزند مواجه میشوند، مطالعه را شروع میکنند و بهنظرم این اتفاق خوبی است. والدین زیادی را دیدهام که با همین روش مطالعه را شروع کردهاند. برای بچه خردسال مهم نیست که مادر یا پدرش چه میخوانند اما همینکه آنها را در حال کتابخوانی و مطالعه میبیند این کار را از آنها تقلید میکند و چه تقلیدی بهتر از مطالعه و کتاب خواندن.
طاهره آشیانی - روزنامه نگار / روزنامه جام جم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد