اگر تا اینجای کار با همین خلاصه کارکردی که برای نقد بیان شد، موافق باشیم؛ آنچه برای گفتن باقی میماند و باید به آن پرداخته شود، شیوه بیان نقد است. نقد اگر منصفانه و بدون غرض تخریب و از ریشهزدن باشد؛ میتواند زبانی گویا و حتی برنده داشته باشد اما همچنان در چارچوب ادب باقی بماند.
این اصل در مورد آثار تلویزیونی به عنوان آثاری که به دست اهالی فن و هنر برای رسانهای با گستره وسیعی از مخاطبان ساخته میشوند هم صدق میکند. در این مورد باتوجه به گستردگی مخاطبان از منظر فراوانی و توزیع جعرافیایی، نقد خوب است با ادبیاتی طرح شود که شعور و علاقه این دسته نادیده گرفته نشود. همچنین نباید فراموش کرد که هر اثری تلویزیونی صرفا متعلق به یک شخص نیست. تعدادی از آدمها به عنوان بازیگر، نویسنده، کارگردان، تهیهکننده، تدوینگر، طراح لباس و... پای کار میآیند تا آنچه روی کاغذ است را جان ببخشند و به تصویر بکشند. به همین دلیل در جریان نقد، اگرچه محافظهکاری جایز نیست، اما در نظرگرفتن حقوق و احترام به شعور این گروه هم لازم به نظر میرسد.
با در نظرداشتن این تعاریف، اگر مخاطبان به مصاحبه اخیر آتیلا پسیانی، بازیگر و کارگردانی که در تئاتر، سینما وتلویزیون مویی سپید کرده، نگاهی بیندازند، دچار دوگانگی میشوند و احتمالا پرسشهای زیادی به ذهنشان متبادر میشود. او در بخشی از گفتوگویش با فریدون جیرانی که در یکی از پلتفرمها انتشار یافته، بیان میکند با اینکه در سریالها بازی میکند؛ سالهاست به تماشای تلویزیون ننشسته و نمیتواند میان این آثار تفاوتی قائل شود! با پخش این گفتهها در فضای مجازی و پرداخت کوتاه خبر ۲۰:۳۰ به آن، برخی حرفهای پسیانی را دور از انصاف میدانند و بیان میکنند این سبک اظهار نظر کلیگویی است که نه سودی دارد و نه در دایره نقد جای میگیرد. حتی به نوعی در نظرنگرفتن اعتبار نام کسانی است که با او در این آثار همکاری داشتند. همچنین مخاطبانی که تاکنون بیننده پسیانی در قاب جادو بودند را به فکر وامیدارد که این بازیگر که خود نسبتا یکی از بازیگران پرکار تلویزیون بوده است، چندان اهمیتی برای نگاه مخاطبانش قائل نبوده که در این سریالها حضور یافته است.
با این رویکرد میتوان گفت اگر نقدی هست به صورت جزئیتر و حتی با نامبردن از یک یا چند اثر و طرح دلیل، میتواند بیان شود ولی پشتکردن به نیمی از کارنامه هنری خود بدون در نظرگرفتن تمایل و شعور مخاطبان یک هنرمند در این سالها و مخاطبان آثار بعدی او در این قاب، نه برای فرد، نه برای مخاطبان، نه برای گروه سازنده آثارش و... آوردهای نخواهد داشت و مصداق کلیگویی و شانهخالیکردن از پذیرش مسوولیت انتخاب است.
نوشین مجلسی - رسانه / روزنامه جامجم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد