اگرچه همواره در نمایش زنان و زندگی و دغدغههایشان کاستیهایی وجود داشته، اما نمایش کاریکاتوری زن در قالب معشوقی دلفریب یا در مقابل ابرقهرمانی با صفات مردانه یعنی نادیده گرفتن زنان حقیقی و دادن الگو و کلیشههایی محدود به تمام زنان.
در این میان فیلمهایی هم از زنان با تمام مختصات زندگیاش در مقام دختر، همسر، مادر با توجه به تغییر شرایط زندگی و کار در دنیای امروز وجود دارد و باعث میشود نگاه به زنان و زندگی و دغدغههای روز آنها شفافتر دیده شود.
زنان با استعداد و توانایی و انتخابهای متفاوت روی پرده سینما حضور دارند و این حضور کمک میکند روال پذیرش و حتی تغییر شرایط زنان در موقعیتهای شغلی و خانوادگی بهتر و با انصاف بیشتری دیده و پذیرفته شود.
سیاهنمایی در امر زنان در سینمای ایران و حتی خاورمیانه مسالهای تازه نیست و وجود چنین فیلمهایی بیش از آنکه به کمک شرایط زنان بیاید برای کارگردان و عوامل جوایز جهانی به همراه داشته است. آثار دلسوزانه سینما در حوزه زنان یعنی نمایش حقیقی شرایط، همانطور که زنان و دختران و مادران در دنیای حقیقی هستند.
به همین سادگی
شاید بهترین و جدیترین فیلمی باشد که درباره زن امروزی ساختهاند. فیلم سال ۱۳۸۶ ساخته شده اما هنوز هم حاوی دغدغههای یک زن/مادر است که در جامعه ایرانی زندگی میکند. «به همین سادگی» انتظاراتی را که از طاهره به عنوان یکمادر و همسر میرود بهخوبی نمایش میدهد اما طاهره فیلم مانند تمامی انسانها برای خود نیز مسیری در نظر دارد که به نظر در پس مادر بودن و همسر بودنش فراموش شده. ما با یک روز زندگی طاهره همراه میشویم و او را در ارتباط با فرزندان و همسر و اطرافیانش میبینیم.
مثلا پسرش به پاسخهای مادرش درباره کلمات انگلیسی اعتماد ندارد و سوالاتش را از منشی پدرش میپرسد. طاهره در پس تمام این روابط، کمبودی را حس میکند. انگار او به تمام دنیا و اطرافش، خدمات و توجه ارائه میدهد اما کسی نیست همراه و همدل طاهره باشد. طاهره، نقطه مرکزی دنیایی است که اطراف خودش ساخته و تمام افرادی که پیرامونش زندگی میکنند به او وابسته هستند و طاهره این تنهایی را حس میکند.
خانوم
ساخته تینا پاکروان، روایت سه زن در شرایط متفاوت اما نزدیک به هم است. هر سه زن حاضر در فیلم، قهرمان روایت خود هستند. در پس سختیهایی که در زندگی با آن مواجه هستند، مشکلات مالی شوهرشان، مشکلات روحی شوهرشان، مشکلات جسمی شوهرشان، زنانه ایستاده و زندگی را پیش میبرند. «خانوم» روایتی است از حل مشکلات سخت دنیا به دست زنان و به شیوه زنانه. تینا پاکروان، زنان فیلم خود را با جزئیات و دقت ترسیم کرده، مانند فیلم دیگرش «نیمه شب اتفاق افتاد» که روایت زنی میانسال است که با آشپزی زندگی خود را میگذراند. زنان حاضر در آثار پاکروان مانند خاتون سریال «خاتون» که در شبکه نمایش خانگی پخش میشود، قهرمانهایی دور از نظر نیستند، مادران و زنانی هستند که با احساسات و نگاه زنانه به دنیا مشکلات را حل میکنند و شرایط را تغییر میدهند.
زندگی خصوصی آقا و خانم میم
ساخته روح الله حجازی یکی از بهترین فیلمهای ایرانی در نمایش شرایط زن در جامعهای است که به سمت مدرن شدن پیش میرود و زن را امروزی و مدرن میخواهد اما در تقابل با ارزشهای سنتی تلکیفش مشخص نیست. در این میان، زن بازیچه این بلاتکلیفی است. خانم میم، زنی معمولی است که در شرایط گذار قرار گرفته. کار میکند، بچه دارد و دلش میخواهد فرزند دیگری نیز داشته باشد. آقای میم مردی با مختصات سنتی است که بر اثر یک پیشرفت ناگهانی شغلی به طبقه اجتماعی تازه راه یافته و به همین علت به همسر خود فشار میآورد که او نیز به ظاهر طبقه جدید درآید و تمام آنچه از گذشته با یکدیگر درباره شرایط و چارچوب زندگی اجتماعیشان به تفاهم رسیدهاند را فراموش کند. خانم میم، وسیلهای برای نمایش آقای میم میشود در طبقه جدیدی که به آن وارد شده، اگرچه ابتدا سرخوش از این عروسک زیبایی است که همه را جذب خود کرده، اما این شرایط جدید با باورهای او در تضاد است و این تقابل به مشکلات جدی در رابطه این زن و شوهر ختم میشود.
شیطان پرادا میپوشد
«شیطان پرادا میپوشد» با بازی مریل استریپ و آنا هاتاوی اثری است زنانه درباره حضور زنان در بازار کار و داشتن مسؤولیتهای جدی شغلی در شرایط زن/همسر/مادر بودن. زنان در شرایط کاری برابر باید دوبرابر بیشتر تلاش کنند تا شغل خود را نگه دارند و حتی در آن پیشرفتی مساوی مردان داشته باشند.
این در حالی است که از آنها توقع زنی آراسته، همسری کامل و مادری همیشه حاضر میرود. مریل استریپ در نقش کارفرمایی خشک و خشن اما موفق در شغل خود، زندگی خانوادگی بسامانی ندارد و آنا هاتاوی در نقش دختر جوانی که مسیر شغلی کماکان شبیه کارفرمایش را در پیش گرفته میان آنچه واقعا از شغلش میخواهد و ارزشهای شخصی و خانوادگیش و ارزشهای سخت و خشن دنیای کار جدیدش، راه شخصی خود را انتخاب میکند.
جوی
ساخته سال ۲۰۱۵ با بازی جنیفرلارنس، داستان زندگی جوی ماناگانو، کارآفرین زن آمریکایی است که کسب و کار خود را به تنهایی آغاز میکند و به یکی از بزرگترین کارآفرینان زن آمریکا تبدیل میشود.جوی زنی در مرکز شرایط به هم ریخته خانوادگی و شغلی است، دو فرزند کوچک دارد و از همسرش به خاطر بیکفایتیاش در اداره زندگی جدا شده اما هنوز همسرش در زیرزمین خانهشان زندگی میکند، چراکه جایی برای زندگی ندارد. جوی در تمام این سالها مسؤولیت مادر خود را که از نظر روحی بیمار است، به عهده دارد. پدرش مردی هوسباز است که در برهههای زمانی کوتاه با زنان دیگری وارد رابطه میشود و زمانی که روابطش به شکست منتهی میشود به خانه جوی میآید و آنجا ساکنمیشود.
میان تمام این شلوغیها، تنها مادربزرگ جوی است که پشتیبان و همراه و کمک اوست. جوی ابتدای فیلم، مادربزرگ خود را از دست میدهد و به تنهایی با تمام کاستیها و سختیهای زندگیش مواجه میشود و تصمیم میگیرد راه خود را در پیش گیرد.
اگرچه در این مسیر با موانع بسیاری موجه میشود و حتی خانوادهاش نیز برای او مشکلاتی ایجاد میکنند اما جوی راه خود را در پیش میگیرد و به موفقیتی که لایق اوست، میرسد. نگاه زنانه جوی به مسائل و تلاشش برای حل مشکل به روش خودش یکی از مهمترین نکات فیلم است. فیلم روایتی جذاب و گیرا از زندگی حقیقی این کارآفرین زن بهنمایشمیگذارد.
زهرا صالحی نیا - کارشناس سواد رسانه / ضمیمه چاردیواری روزنامه جام جم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد