هرچند دامنه انتصاب این مکانها به بزرگان دین نیز از خاتم اولیا(ص) تا خاتم اوصیا(عج) را در برمیگیرد اما با توجه به قطعی بودن سفر امام رضا(ع) به ایران بیشترین قدمگاهها منتسب به ایشان است البته از حدود ۳۱قدمگاه شناخته شدهای که در سطح کشور به سلطان توس منتسب است فقط ۱۶قدمگاه مورد تایید کارشناسان قرار گرفته و بقیه به دلایلی چون تطبیق نداشتن تاریخ ایجاد آنها با دوران زندگی ثامنالحجج(ع) یا دور بودن بیش از حد از مسیر سفر آن حضرت به خراسان و توس مورد تایید قرار نگرفتهاند.
در بین قدمگاههای منتسب به امام رضا(ع) برخی چون شلمچه و قدمگاه نیشابور نزد عموم مردم شناخته شده هستند و برخی چون توران پشت یزد یا دیلِ گچساران از شهرت چندانی برخوردار نیستند. در این بین داستان دهسرخ با دیگر قدمگاهها اندکی متفاوت است.
ده سرخ تاریخی
دهسرخ روستایی کوهستانی نزدیک مشهد است که هرچند ردپایی چون قدمگاه ارجان بهبهان یا قدمگاه نیشابور در آن وجود ندارد اما آخرین قدمگاه رسمی امام رضا (ع) در مسیر سفر به توس محسوب میشود.
براساس آنچه علامه مجلسی، صاحب بحارالانوار در صفحه ۱۲۵ جلد ۴۹ این کتاب به نقل از گفتار شیخ صدوق در صفحه ۱۳۶جلد دوم کتاب «عیون اخبار الرضا» نقل کرده، حضرت رضا(ع) هنگام حرکت در مسیر نیشابور به توس از این روستا گذشته است.
شیخ صدوق ماجرای حضور ثامن الحجج(ع) در این روستا را این گونه در کتاب خود ثبت کرده است: «کاروانیان وارد روستای قریه الحمرا شدند. به آنجناب عرض شد ظهر شده آیا نماز میخوانید؟ حضرت از مرکب فرود آمد و فرمود:آبی برایم بیاورید. گفتند:یا ابن رسول ا... آبی با ما نیست. حضرت با دست خویش زمین را بسود، آبی پدید آمد که خود و اصحابش که با او بودند، بدان وضو ساختند و در تختگاهی کنار آن نماز گزاردند.»
ناگفته نماند شیخ صدوق در ادامه برای اینکه حتمی بودن این واقعه را به خوانندگان کتابش گوشزد کند، به معرفی راویان آن پرداخته و آورده که این اتفاق را از قول تمیم بن عبدا... قرشی که او از پدرش و پدرش از احمدبنعلی انصاری و او از عبدالسلام بن صالح هروی روایت کرده، درکتاب خود نقل کرده است. شیخ سپس تاکید میکند«آثار آن آب اکنون و تا این روزگار باقی است.»
برای روشنتر شدن فضای ذهنی شما درباره این روایت باید به دو نکته اشاره کنم، نخست اینکه شاید بپرسید این گفتار درباره محلی به نام «قریه الحمرا» بود و نه دهسرخ که در پاسخ باید گفت این دو مکان یکی است و قریهالحمرا ترجمه عربی دهسرخ است.
دیگر اینکه شاید عنوان شود هرچند شیخ صدوق نام سلسله روایتکنندگان این واقعه را در کتاب خود نوشته اما هیچکدام از این اسامی در جمع یاران نزدیک امام رضا(ع) قرار ندارد که در پاسخ باید گفت راوی نخستین این واقعه یعنی عبدالسلام بن صالح هروی، کسی نیست جز همان اباصلت معروف، صحابی وفادار و شناخته شده ثامنالحجج(ع) که مقبرهاش نیز در نزدیکی مشهد قرار دارد.
درباره این چشمه که به گفته شیخ صدوق در زمان او جاری بوده باید اشاره کرد که سفرنامهنویسان بسیاری پس از گذر از این ده و دیدن چشمه آن، بخشی از نوشتار خود را بهآن اختصاص داده و حداقل اشاره کوچکی کردهاند که شاید شناخته شدهترین آنان کسی نباشد جز سلطان صاحبقران قاجار. ناصرالدین شاه در سفرنامهاش درباره این چشمه که به گفته وی به «چشمه رضا» مشهور بوده است، مینویسد: «الحال هشت زوج ملک را مشروب مینماید. آبچشمهاش زمستان و تابستان گرم است. مردم هر سال در آنجا قربانیها میکنند و هر کس مرضی داشته باشد از برکت امام رضا(ع) شفا مییابد. رعیتش ۲۰خانوار و املاکش هشت زوجست.»
ده سرخ امروزی
همانگونه که پیش از این اشاره کردیم ده سرخ روستایی کوهستانی نزدیک مشهد یا دقیقتر بگویم در کیلومتر ۴۵ جاده مشهد ـــ نیشابور است.
برای رفتن به روستا که از نظر جغرافیای سیاسی زیرمجموعه شهر ملکآباد شهرستان مشهد است، باید ۱۷کیلومتری از میدان اصلی این شهر به سمت شمال غرب به پیش رفت.
جاده کم عرض بوده و پستی و بلندی و پیچ و خمهای خاص یک جاده روستایی در دامنه کوههای بینالود را دارد. هرچه به روستا نزدیکتر میشویم با کوهها، تپهها و زمینهای بیشتری مواجه میشویم که خاک آنها قرمز رنگ است. امری که ناخودآگاه دلایل انتخاب چنین نامی را برای روستا بازگو میکنند. البته بعدتر و در گفتوگو با یکی از اهالی روستا روایتی دیگر را درباره این نامگذاری میشنویم. روایتی که از قتلعام مردم روستا به دست خوارج در دوران هرجومرج ناشی از تغییر حکومت از امویان به عباسین حکایت دارد.
قتلعامی که به گفته پیرمرد روستایی به حدی شدید بوده که خاک منطقه رنگ خون گرفته و هنوز هم بدان رنگ باقی مانده است. تابلوهای طول مسیر نشان میداد که این روستا کممسافر نیست و خیلیها میآیند برای متبرکشدن به چشمهای که با اشاره امامرضا(ع) شروع به جوشش کرده و هنوز هم میجوشد و خشکسالیهای چند سال اخیر کوچکترین تاثیری در مقدار و کیفیت آب آن نداشته است.
پس از یک رودخانه بدون آب فصلی، به اول روستای دهسرخ رسیدیم. خیابان ورودی دهسرخ سرازیری تندی دارد. خانههای روستایی در دو طرف خیابان درحالیکه کوچههای باریک خاکی میان آنها خودنمایی میکنند بهصورت پلکانی ساخته شدهاند. نمای اغلب ساختمانهای روستا، کاهگل قرمزی است که با خاک زمینهای اطراف و مقداری آب و البته کاه باقیمانده از محصولات ساختهشده تا ضمن ایجاد نمایی یکنواخت و زیبا سرخی دهسرخ را به رخ کشد.
انتهای سرازیری وسط روستا یک رودخانهای با دو دیوار ساحلی که یک پل بتنی روی آن بسته شده بود روستا را زیباتر کرده است. کمی پس از عبور از بالای پل رودخانه دو تابلو نظرمان را جلب کرد. روی یک تابلو نوشته شده، چشمه و مصلای امامرضا(ع) و دیگر تابلو مسیر بقعه مبارکه امامزاده سیدعبدالعزیز(ع) دیگر مکان مذهبی روستا را نشان میدهد.
خودرو را کمی بعد از پل پارک کردیم و به سمت مکانی که تابلو آن را چشمه و مصلای امامرضا(ع) اعلام میکرد، رهسپار شدیم. کمی که راه رفتیم و درست در کنار یک قطعه زمین یکدست، ساختمانی ساده قرار داشت که بر بالای آن عبارت «چشمه حضرت» حک شده بود. فضای ساختمان، انسان را یاد آبانبارهای قدیم میانداخت خاصه آنکه برای رسیدن به چشمه فرد باید تعدادی پله را به سمت پایین طی میکرد. حدود ۱۰ پلهای پایین رفتیم تا به یک محوطه کوچک حوضمانند یعنی همان مکان کاویدن زمین با دستان مبارک امام رئوف(ع) رسیدیم. آبی سرد با فشاری قوی از دو قسمت دیوار به بیرون میریخت و دو مکان دیگر نیز در دل دیوار وجود داشت که آب جاریشده از آن دو چشمه جوشیده و با زلالی خاصی در این دو جایگاه کاسهمانند به آرامی وارد میشد و زائران برای نوشیدن از آنها استفاده میکردند.
آنگونه که دقایقی بعد و پس از خروج از ساختمان چشمهحضرت یکی از اهالی روستا عنوان کرد، این چشمه به مرور زمان در گودی افتاده و مردم برای حفاظت، خانهای استوانهایشکل با آجر و سیمان، دور آن ساختهاند. همچنین برای استفاده افراد ناتوان توسط پمپ، بخشی از آب را به سطح آوردهاند که لوله آب قرارگرفته در کنار ساختمان چشمه بازگوکننده این مطلب بود.
از ساختمان چشمه که خارج شدیم تازه متوجه فضای مسطح مجاور آن شدیم. ارتفاع این مکان حدود یکمتر بیشتر از زمینهای مجاور بوده و بهصورت یک فضای باز مورد استقبال زائران واقع میشود و آنان در آنجا نماز خوانده و طلب حاجت میکنند.
در باور اهالی دهسرخ زمین حدود ۶۰۰ مترمربعی تخت امام همان مکانی است که حضرترضا(ع) با یاران خود در آنجا نماز بهپای داشتند. آنان معتقدند براثر کرامت ثامنالحجج(ع) این قطعه زمین حرکت کرده و بهصورت پشتهای برجسته از زمینهای اطراف متمایز گردیده است. مردم روستا به همین دلیل در لیالی متبرکه، ایام عزاداری و اعیاد مذهبی به توزیع غذای نذری در این مکان میپردازند. آنان همچنین برای جلوگیری از ورود احشام و حیوانات به این مکان مقدس، دور و بر آن را دیوار سنگی و نرده کشیدهاند.
دیگر دیدنی های ده سرخ
همانطور که پیشتر اشاره کردیم، دهسرخ مکان زیارتی دیگری هم دارد. امامزاده عبدالعزیز(ع) که به روایتی برادرزاده امامرضا(ع) و به روایتی دیگر از نوادگان حضرتسجاد(ع) است، دیگر مکان زیارتی این روستا محسوب میشود که برای زیارت آن پس از بازگشت به کنار پل از یک شیب بهنسبت تند حدود ۵۰۰ متر بالارفتیم.
بقعه این امامزاده چند سالی است که بازسازی و ضریحی جدید بر بالای قبر وی نصب شده بود. قرار گرفتن این بقعه مطهر در بلندی باعث شده تا چشمانداز بسیار زیبایی به طبیعت داشته باشد.
زیارتی مختصر انجام داده و برای خروج از روستا و بازگشت به مشهد به سمت خودرو روان شدیم که در راه یکی از اهالی از کشف غاری تاریخی در روستا طی سالهای اخیر خبر داد.
بر اساس گفتههای او، ارتفاع این غار حداکثر ۶۰ سانتیمتر است و دارای حفرهای بسیار تنگ و تودرتویی است که موجب تعجب بازدیدکنندگان میشود.
همزمان با خروج از روستا بقایای قلعهای قدیمی را هم مشاهده کردیم. قلعهای که وقتی به مشهد بازگشته و در کتب درباره آن جستوجو کردیم، دانستیم که نام آن «قلعه نو» بوده و از آثار دوران صفویه است که با خشت، گل و لاشهسنگ ساخته شده و حصارهای اولیه آن به پنج متر میرسیده است.
آنچه از معماری این بنا برجای مانده، نشان میدهد شش برج دایرهایشکل بر پیرامون قلعه بهصورت دو اشکوبه وجود داشته و گویا ورودی آن از ضلع شمالی و میان برج وسط بارو بوده است.
اینگونه سفر ما به دهسرخ به پایان رسید. مکانی که هرچند میتوان آن را قطعهای از بهشت لقب داد اما به دلیل دور بودن از مسیر اصلی و نزدیکی به مشهد، مظلوم واقع گردیده و کمتر شناخته شده است.
رضا سلیمان نوری - ایران / روزنامه جام جم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد