یادی از بازیگر جوان تلویزیون و سینما که به تازگی درگذشت

خاموشی زهره

بازنمایی معلولان و افراد توان‌یاب در تلویزیون چقدر به واقعیت نزدیک بوده است؟

این نگاه، رتوش می‌خواهد

به مناسبت هفته معلولان مجموعه های تلویزیونی را مرور کردیم که به این قشر از جامعه پرداخت کرده اند.
کد خبر: ۱۳۵۰۹۴۵

به گزارش جام جم، تعدادشان کم نیست و در یک دسته هم نمی‌گنجند که بتوان دغدغه‌هایشان را از یک نوع دانست. نابینایی، ناشنوایی، قطعی نخاع، کم‌توانی ذهنی و... هر کدام خودش قصه‌ای دارد و بسته به این‌که چنین شخصی در کدام خانواده، با چه شرایط اقتصادی و اساسا در چه جامعه‌ای زندگی کند شرایط متفاوتی خواهد داشت. پای درددل‌شان که بنشینی دوست دارند مثل دیگر اقشار جامعه، آنها هم سهمی در رسانه‌های همه‌گیری چون تلویزیون داشته باشند و علاوه‌بر برنامه‌های تخصصی و... راهی هم به سریال‌های نمایشی پیدا کنند و مثل دیگران، قصه‌های خود را در ژانرهای گوناگون شاهد باشند.

معلول هم زندگی‌اش سراسر تراژدی نیست که فقط در این‌گونه آثار شاهد روزگارش باشیم و از سوی دیگر همچنین می‌تواند نقش اصلی یک قصه باشد و نه صرفا ماجرایی مکمل خط اصلی. در این میان بازیگران یا فعالان دیگر رشته‌های هنری مرتبط با فیلمسازی کسانی داریم که می‌توانند خود یک اثر نمایشی را به ثمر برسانند. این روزها که با نام هفته معلولان نامگذاری شده‌است از میان همه سریال‌های تلویزیونی که در آنها به معلولان پرداخته شده یا شخصیت‌هایی درگیر با کم‌توانی‌های مختلف در آن حضور داشتند، به برخی از آنها نگاهی انداخته‌ایم و با لیلا برخورداری، بازیگری که ایفاگر نقش معروف کبری، شخصیتی با درجاتی از معلولیت ذهنی در سریال خواب‌وبیدار بود، گپ زدیم.

چه بود و چه باید باشد؟

اگر به آماری که از آخرین سرشماری کشور به‌دست آمده نگاهی بیندازیم، حدود ۱۵درصد جمعیت کشورمان را معلولان به خود اختصاص دادند که چیزی حدود ۱۲میلیون نفر را شامل می‌شود. این جمعیت قابل‌توجه همان‌گونه که در سایر عرصه‌های اجتماعی خواهان برقراری عدالت و حقی مشابه دیگران هستند در آثار نمایشی تلویزیونی هم سهمی طلب می‌کنند تا خود را مانند دیگر مردم جامعه به تماشا بنشینند و بیننده دغدغه‌ها و قصه‌هایی نزدیک به زندگی واقعی خود باشند. این‌که چه حد به این مطالبه پاسخ درخوری داده شده‌است، سریال‌های تلویزیونی در قصه‌های خود سراغ این افراد رفته‌اند و بازیگران در ایفای نقش آنان چقدر موفق بوده‌اند را می‌توان بررسی کرد. حاصل نگاه به بیشتر آثاری که در این سال‌ها روی آنتن رفته‌اند، این است که معلولان سهم اندکی در سریال‌های تلویزیونی دارند یا به آنها آنچنان که باید توجه نشده‌است.

بیشتر شخصیت‌های سریال‌ها که با نوعی معلولیت درگیرند، جزو شخصیت‌های فرعی هستند که صرفا قصه از بار دراماتیکی وضعیت جسمانی یا روانی معلول بهره برده‌است. از سوی دیگر حتی گاهی بیماری و ناتوانی نوعی عقوبت دنیوی برای اعمال ناصواب شخصیت منفی قصه در نظر گرفته می‌شود. در این صورت اثر این پدیده که انواع آن در همه جوامع وجود دارد و نتیجه یک حادثه یا به صورت مادرزادی است را نوعی عذاب به حساب می‌آورد و دانسته و نادانسته غمی را به دل معلولان راه می‌دهد و شاید آنها گمان کنند از پس یک گناه به این سرنوشت دچار شده‌اند!

خوشبختانه این نوع نگاه فارغ از انسانیت در آثار نمایشی در حال کمرنگ‌شدن است و نویسندگان برای پایان‌بندی سرنوشت شخصیت‌های منفور قصه کمتر سراغ چنین رویکردهای سطحی می‌روند. با مرور اجمالی آثاری که نیم‌گاهی به معلولان داشتند یا راوی قصه‌های آنان بودند، به نظر می‌رسد معلولیت‌هایی نظیر نابینایی، ناشنوایی و آسیب‌های نخاعی که به ویلچرنشینی منتهی می‌شود، بیشتر در کانون توجه نویسندگان هستند و انواع دیگر معلولیت نظیر کم‌توانی‌های ذهنی و... در بستر قصه‌ها آنچنان که باید نقشی ندارند.

با این اوصاف تعداد آثار تلویزیونی که در حیطه نمایش و قصه توانسته باشند معلول یا توان‌یاب را به‌عنوان فردی از جامعه و حتی شخصی مؤثر در اجتماع نشان دهد یا نمایشگر دغدغه‌های آنان باشد، معدود است اما همچنان می‌توان به مواردی اشاره کرد. ازجمله سریال هزاران چشم به کارگردانی کیانوش عیاری که شاید بتوان آن را یکی از نمونه‌های موفق دانست. شخصیت اصلی سریال فردی نابینا و فرهیخته‌ بود که در نشریه‌ای کار می‌کرد و زندگی‌اش با همه موانعی که در سطح شهر وجود دارد یا سدهایی که فرهنگ جامعه ممکن است مقابل راه یک معلول ایجاد کند، با موفقیت همراه بود. او ازدواج کرده، فرزند داشت و در بعد اجتماعی و شغلی هم دارای منزلت بود. درباره این مهم، تغییراتی را در برخی برنامه‌های تلویزیونی شاهد هستیم که نوید قاب‌های بهتری را می‌دهد. مثل پخش زنده مسابقات جهانی کاراته ناشنوایان که با رابط ناشنوا به‌تازگی از تلویزیون روی آنتن رفت.


گمشده‌ای نابینا

سریال: دلنوازان شخصیت: ستایش

قصه سریال دلنوازان با تلاش‌های یک خانواده برای یافتن دختر گمشده‌شان آغاز می‌شود که سال‌هاست ادامه دارد. با کش‌وقوس‌های فراوان دختری نابینا به‌صورت اتفاقی پایش به این خانواده باز و در نهایت مشخص می‌شود او همان فرزند گمشده است. گرچه ماجرای ستایش گمشده نقطه شروع سریال بود و ادامه پیدا کرد اما در مقایسه با خط اصلی قصه در مرکز توجه نبود و شخصیت ستایش جزو شخصیت‌های محوری قصه به‌شمار نمی‌رفت. آن‌قدر ماجراهای عاطفی میان جوان‌اول‌های قصه پررنگ بود که این بخش به حاشیه برده شد. ستایش در کودکی و براثر سهل‌انگاری افرادی که به آنها سپرده شده، با انفجار آبگرمکن چشمانش آسیب دیده و بینایی خود را ازدست داده بود. زهره فکور صبور ایفاگر این نقش بود و سعی داشت با نگاه‌های خیره و مستقیم به واکنش‌های فردی که از کودکی با نابینایی زندگی کرده است نزدیک شود.

عروس خانه‌نشین

سریال: روز حسرت شخصیت: معصومه / مسعود

قسمت نخست سریال روز حسرت با حادثه‌ای غافلگیرکننده به پایان می‌رسد و درواقع قصه با معلول‌شدن یکی از شخصیت‌های اصلی قصه پا می‌گیرد. معصومه، عروس خانواده حاج‌رضا براثر سانحه‌ای که بسیاری مسعود، همسر او را مقصر آن می‌پندارند قطع‌نخاع می‌شود و چند سالی را روی تختی گوشه اتاق می‌گذراند. تصویری که از این تازه‌عروس در سریال ارائه می‌شود، دختری مظلوم است که به واسطه شرایط جسمانی توجهی از سمت همسرش دریافت نمی‌کند.

او در میانه سریال از دنیا می‌رود و در پایان همسری که به او و دیگران ستم کرده است به عقوبت کار خود دچار می‌شود و دقیقا مثل معصومه به‌دلیل ضایعه نخاعی ناشی از سانحه تصادف اتومبیل روی تخت می‌افتد. شاید در دنیای واقعی هم شنیده باشیم کسی که برای دیگری بد خواسته، خود به همان حال دچار شده است اما تصویر کردن بیماری یا دچار شدن به کم‌توانی به‌عنوان عقوبت در اثری نمایشی، جاافتادن یا دامن‌زدن به فرهنگی غلط در مورد نگاه به افراد معلول و توان‌یاب را منجر می‌شود. سریال‌های دیگری هم مثل بعضی قسمت‌های «شاید برای شما هم اتفاق بیفتد» یا سرنوشت شخصیت فرزانه در فاز سوم سریال کیمیا بودند که با همین نگاه به معلولیت نگریستند.

شنوای دردها

سریال: هزاران چشم

شخصیت: آقای راوندی

هزاران چشم از معدود سریال‌هایی است که در آن شخصیت اصلی سریال یک فرد دارای معلولیت است. آقای راوندی، مردی نابیناست که در یک نشریه مشغول به کار و شنونده قصه‌های مردمی است که برای او نامه می‌نویسند. در قسمت‌هایی از سریال، مخاطبان با زندگی راوندی آشنا می‌شوند و به این پی می‌برند که او ازدواج کرده، صاحب فرزند است و مانند خیلی‌های دیگر در زندگی روزمره از وسایل حمل‌ونقل عمومی مثل مترو استفاده می‌کند و بی‌نیاز از سایربن با شرایط خود کنار آمده است.

این شخصیت که گره‌گشای زندگی دیگران است، در قسمتی از سریال با ماجرای پسری معلول به اسم حمید با بازی ناصر شهریاری روبه‌رو می‌شود. حمید برخلاف راوندی به‌عنوان معلول جسمی - حرکتی که در بیان هم با مشکلاتی روبه‌روست در خانواده و همچنین پذیرش شرایطش چالش‌هایی دارد. شاید بتوان گفت این سریال با نشان دادن دو طیف از افراد معلول بر این باور خط بطلان کشید که همه معلولان در شرایط توانمندی یا ناتوانی کامل به‌سر می‌برند و آنها هم مثل گروه‌های دیگر، دارای تفاوت‌هایی با همدیگر هستند و بسته به شرایط خانوادگی، شخصیتی و دیگر بسترهایی که در آن رشد کردند متفاوت خواهند بود.

عشق ناشنوا

سریال: شرایط خاص

شخصیت: آسیه

یکی از شخصیت‌های اصلی سریال شرایط خاص،‌ آسیه دختری ناشنواست که پسری دلباخته او می‌شود. این نقش را سوگل قلاتیان بازی کرده و برای ایفای آن حتی زبان اشاره فراگرفت. هرچند در زمان پخش انتقادهایی نسبت به نمایش زبان اشاره در این سریال مطرح شد اما عاطفه‌ای که میان شخصیت پسر قصه و این دختر ناشنوا اما توانمند - که کارگر یک کارخانه بود - وجود داشت مخاطبان را با خود همراه کرد.


آقا ناصر

سریال: وضعیت‌سفید

شخصیت: ناصر

ناصر شهریاری از هنرمندان دارای معلولیت است و در چندین فیلم و سریال به ایفای نقش پرداخته و سابقه کارگردانی و نویسندگی هم دارد. این بازیگر در سریال وضعیت‌سفید هم نقشی با نام ناصر بر عهده داشت که از جایی به بعد در قصه به‌عنوان یکی از شخصیت‌های مکمل راه پیدا کرد و در بسیاری از سکانس‌ها همراه امیرمحمد، نوجوان محبوب وضعیت‌سفید بود. به‌کارگیری یک بازیگر معلول در این نقش، سهم بسزایی در باورپذیری آن داشت.

عزلت‌نشینی یک ورزشکار

سریال: مشق عشق

شخصیت: امید

امید با بازی کورش تهامی در سریال مشق عشق یک ورزشکار بود که بر اثر سانحه باید تا آخر عمر روی ویلچر بنشیند. او جزو آن دسته از معلولان به نمایش درآمد که با شرایط خود کنار نمی‌آید و در این راه هر دستی که به کمکش می‌شتابد را رد می‌کند. او گمان داشت همه در حال ترحم به او هستند و به همین دلیل حتی با همسرش در ادامه زندگی دچار مشکل می‌شود، اما در نهایت به خود می‌آید و با شروع زندگی تازه و پیوستن به تیم والیبال نشسته، زندگی را دنبال می‌کند. مشق عشق به کارگردانی بهرام بهرامیان و نویسندگی فلورا سام سال ۱۳۸۳ از شبکه یک سیما روی آنتن رفت.

معلولیت الزاما محدودیت نیست

لیلا برخورداری، ایفاگر نقش کبری در سریال خواب‌وبیدار است که با این شخصیت به شهرت رسید. کبری، دختری با درجاتی از معلولیت ذهنی بود که البته توانمندی‌های خاص خود را هم داشت و در پیشبرد قصه کمک زیادی می‌کرد. برخورداری درباره پرداختن به معلولان و نگاه به آنان در آثار نمایشی به جام‌جم می‌گوید: هر چند متاسفانه در برخی آثار معلولیت با عنوان عاقبت یک شخصیت منفی نشان داده می‌شود اما همیشه هم این نگاه نادرست وجود نداشته است. ما در سینما و تلویزیون آثار درخور توجه و ارزشمندی داریم که به معلولان پرداختند. مثل فیلم رنگ خدا اثر آقای مجید مجیدی که بیان می‌کند برای نابینایی در جهان هستی دریچه تازه‌ای باز شده است و ما در آن فیلم به گونه دیگری به نابینایی نگاه می‌کنیم. معلولیت به معنای ناتوانی نیست. اتفاقا گاهی آدم‌های معلول چه به صورت مادرزادی و چه آنها که بر اثر حادثه به معلولیت دچار شدند، قدرتمندتر هستند.

آنها در بخش‌های دیگر می‌توانند خودشان را بهتر نشان دهند و توانمندتر از دیگران جلوه کنند. به نظر من گویی برای آنها دریچه دیگری در جهان هستی باز می‌شود که می‌بیند می‌تواند کارهایی را با قدرت بیشتری انجام دهد. انگار اگر یک حواس از آنها گرفته می‌شود، در سایر حواس و از نظر دیگر بخش‌های زندگی قدرت بیشتری می‌یابند. معلولان بسیاری داریم که در جهان برای ما افتخارآفرینی کردند و زندگی آنها حتی به صورت مستند درآمده است. این نشان می‌دهد آنها گاهی بیشتر از افرادی که سالم هستند می‌توانند خود را بروز دهند و حتی عملکرد بهتری داشته باشند. به همین علت از نگاه من معلولیت، محدودیت نمی‌آورد.

خانم پوران درخشنده هم در این زمینه چند اثر دارد و همواره نگاهش معطوف به این قشر از جامعه بوده است. پس می‌شود گفت کارهایی انجام شده است، اما برای پوشش همه نوع نگاه به این قشر و همچنین افرادی با معلولیت‌های خاص که کمتر مورد توجه قرار می‌گیرند، جا دارد بیشتر آثار نمایشی در رسانه‌های گوناگون ساخته شود. فیلم‌هایی که نشان دهد معلولیت، لزوما برای آن فرد و جامعه محدودیت به حساب نمی‌آید. اثری که نشان دهد اگر فرد یکی از اعضای بدن خود را از دست می‌دهد، همچنان می‌تواند مفید باشد و از دیگر اعضای خود با قوت بیشتری استفاده کند. نمونه این افراد در جامعه کم نیستند؛ مثلا نابینایانی هستند که شنوایی خیلی قوی دارند و.... در زندگی واقعی و فیلم‌ها با معلولان بسیاری برخورد داشتم که از صد تا آدم به اصطلاح سالم، قوی‌تر، پرانرژی‌تر، باانگیزه‌تر و کارآمدتر بودند و خوب است زاویه دیده آنها به زندگی به عنوان الگو استفاده شود.

نوشین مجلسی، فاطمه عودباشی/روزنامه جام جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها