انقلاب اسلامی، تسخیر لانه جاسوسی، دیوان داوری دعاوی ایران و آمریکا (دیوانی که تقریبا ۴۰سال است در حال حل و فصل اختلافات آمریکا و ایران است)، رای دیوان بینالمللی دادگستری (دادگاه لاهه) در پرونده کارکنان دیپلماتیک و کنسولی ایالات متحده در تهران، جنگ تحمیلی، نبرد دریایی ایران و آمریکا در اواخر جنگ و پرونده سکوهای نفتی در دادگاه لاهه، حمله به هواپیمای مسافربری ایرانی، مراجعه ایران به دادگاه لاهه و ثبت شکایت علیه آمریکا، مذاکرات صلح ایران و عراق در ژنو، قطعنامههای آژانس بینالمللی انرژی اتمی، قطعنامههای تحریمی و ذیل فصل هفتمی شورای امنیت، برنامه جامع اقدام مشترک و قطعنامه ۲۲۳۱ و دو پرونده اخیر علیه آمریکا در دادگاه لاهه و نهایتا مذاکرات وین؛ فهرست بلند بالایی است از مواردی که ایران در ۴۳سال گذشته در تدوین یا توسعه حوزههای مختلف حقوق بینالملل از دیپلماتیک، کنسولی و اقتصادی نقش داشته و از آن مهمتر تلاش کرده در چارچوب قواعد و هنجارهای بینالمللی گام بردارد.
این رویکرد در حالی است که حقوق بینالملل را برخی با توجه به نقش قدرتهای بزرگ در شکلگیری و توسعه آن، ابزاری برای تحقق اهداف این قدرتها خصوصا با عنایت به راهبرد رئالیسم سیاسی و روایت متفاوت آنها از قدرت که درنهایت به صیانت از منافع ملی ابرقدرتها ازجمله آمریکا منجر میشود، بهشمار میآورند.
غربیها در تلاشی بیوقفه اند تا نظم حقوقی بینالمللی را به سمت نهادینهسازی بیشتر عدم برابری دولتها و همچنین پذیرش دیپلماسی غیررسمی با رویکرد قدرت محور سوق دهند. روند موصوف، این نظم را بیشازپیش قدرت محور ساخته و میتواند منافع ایران را در میان مدت تحت تاثیر قرار دهد. زیرا نظام سلطه، با توسل به نهادسازی، شکل دادن به معاهدات، تفسیر قوانین و هنجارسازی نقش کلیدی در تحقق این راهبرد دارد.
به همین دلیل ضرورت دارد در عرصه ایجاد، تغییر و استیفا بازتعریفی از راهبردهای کشورمان داشتهباشیم. برای مقابله با این هژمونی حقوقی ناخوشایند، همانگونه که در ایجاد قواعد حقوقی از طرق کلاسیک باید ظهور و بروز داشت و در اجلاسها و کنفرانسهای بینالمللی با برنامه حضور موثر داشت و ائتلاف سازی کرد و به تبع هنجارسازی و تولید ادبیات مبتنی بر منافع ملی داشت و منتظر اتفاقات نماند تا واکنشی برخورد کرد.
عزم جدی برای به سرانجام رساندن پروندههای مفتوح، بازنگری در قوانین داخلی کشورمان برای امکان تعقیب جنایتکاران به استناد صلاحیت جهانی،تبدیل حقوق بینالملل به ابزاری واقعی برای تامین منافع ملی و نه ذهنی و تئوری و بازنگری در قوانین و مقررات (وضعیت اجرای آرای صادره در محاکم ایران و محکومیت آمریکا با آرای دادگاهها آمریکایی به ادعاهای واهی علیه ایران و مقامات ایرانی)، میتواند به تحرک گسترده حقوقی بینالمللی منجر شود. نقش رسانهها، خصوصا صدا و سیما در این میان مهم و سترگ است. چه در بعد داخلی و چه در بعد برونمرزی.
مستندسازی، مطالبهگری و به خصوص مفهومسازی رسانه نشان داد مذاکرات وین با برنامه و عقبه مطلوب حقوقی بینالمللی و ارائه صحیح مطالبات خود و نشان دادن تخلفات و بدعهدیهای دیگران، میتواند تامین کننده منافع ملی کشورمان باشد.
دکتر علی فهیم دانش - پژوهشگر حقوق بینالملل / روزنامه جام جم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد