به گزارش جام جم آنلاین به نقل از روزنامه جام جم ، میگوید: «کشتی و وزنهبرداری را دوست داشتم اما خب زندگی سخت بود. شرایطش نبود...» زادگاهش میانکوهِ اردل است، در جنوبیترین نقطه چهارمحال و بختیاری، هممرز با خوزستان. تأکید میکند به محض رسیدن، چند روزی میرود روستا. با همین جملهها، انگار تماس صوتی تهران- تفلیس ما، میشود تصویری. تصویر دراماتیک سیمای جوانی از یک خانواده بختیاری که حدود ۲۰ سال پیش در جستوجوی کار و اندکی آسایش، از درختان بلوط و زالزالک و بادام کوهی و چشمهها و طبیعت دل کندند و به شیراز کوچ کردند. سال ۱۳۸۰، با یک سقوط تلخ از ارتفاع، هنگام کار دچار آسیب نخاعی میشود و در روزی که روز او نبود، شیراز با وجود آن وضع بیمثالش، لذت و خوشی دویدن، کوه رفتن و فوتبال بازی کردن را از علیاکبر دریغ میکند... «با ویلچرنشینی خجالتی و اجتماع گریز شدم. شش سال خانهنشینی را انتخاب کردم.» هیچکاری محال و هیچ زمانی برای آغاز دیر نیست. حتی اگر به ۳۰ سالگی رسیده باشی. علیاکبر غریبشاهی، همین دو روز پیش در ۳۹ سالگی به طلای رقابتهای دسته ۱۰۷ کیلوگرم قهرمانی جهان پاراوزنهبرداری رسید و رکورد آسیا و جهان را شکست. او در بازگشت از گرجستان، از فراز و فرودهای زندگی و ورزش حرفهای خود به جامجم میگوید.
تبریک برای رسیدن به اولین طلای جهانیات.
خیلی ممنونم. خدا را شکر که اتفاق افتاد.
به تعبیری ۱۴ آذر روز شما بود و بالاخره حریف مغولستانی را پشت سر گذاشتی.
واقعا روزم بود. میدانستم طلا را میگیرم. من سه بار نقرهای شدم و او طلایی. در آسیا، اقیانوسیه و جاکارتای ۲۰۱۸ و نورسلطان ۲۰۱۹.
آسیا، اقیانوسیه ۲۰۱۸ اولین اعزام برونمرزی شما بود.
بله آنجا در ۱۰۷کیلو، من ۲۳۸ زدم و او ۲۳۹. بیست روز بعد در بازیهای پارا آسیایی جاکارتا ۲۳۹ را پرس کردم اما انخبایار ۲۴۰ را بالا برد. به رکورد جهان هم حمله کردم که ناموفق بود. در قزاقستان هم او طلا گرفت. پارالمپیک توکیو هم او قهرمان شد و من اصلا نبودم.
اتفاقا سوال بعدی همین بود. چه اتفاقی افتاد که پارالمپیک نرفتی؟
گفتند سهمیه و شرایط اعزام نداری.
چرا سهمیه نداشتی؟
کادر فنیِ چند سال قبل، من را به یکی از درگاههای ضروری پارالمپیک توکیو اعزام نکردند.
افت رکورد داشتی؟
خیر.
سال ۱۳۹۸ هم آسیبدیدگی داشتی.
سال ۱۳۹۸ یک تصادف و آسیب دست داشتم. مدام در پی درمان بودم. با این وجود، رکوردهای من هنوز هم خوب بود. اما در مجموع کادر فنی وقت، آنطور تصمیم گرفتند.
برگردیم به قبلتر. سال ۲۰۱۶. به اردوهای پارالمپیک دعوت شدی اما نرفتی. در واقع ریو اولین پارالمپیکی بود که از دست دادی.
من ۲۰۱۵ به اردوهای تیم ملی و پارالمپیکدعوت شدم. آن روزها تازه کار بودم. میگفتند تکنیکم ایراد دارد.
تکنیکت را اصلاح کردند؟
در واقع شرایط آسیبدیدگی نخاعیام را مناسب وزنهبرداری نمیدانستند. برای همین هم کسی خیلی دنبال اصلاح تکنیکم نبود.
همانطور که گفتی هم پارالمپیک ریو و هم یکی از درگاههای توکیو را از دست دادی. کارشناسان هم که نظرشان در مورد شرایط شما منفی بود. چطور ادامه دادی و دلسرد نشدی؟
بعد از حادثه معلولیت ۶ سال ناامیدی را تجربه کردم که ثمره نداشت. برخی از آشنایان و دوستان هم میگفتند پارا وزنهبرداری ورزش سنگینیاست و موفق نمیشوم. اما از یک جایی به بعد، حرفهای منفی در من تأثیر مثبت میگذاشت. در پی اثبات قضاوت اشتباه دیگران بودم. سخت تلاش میکردم. مرحوم گلبارنژاد هم خیلی تشویقم میکرد و اجازه نا امیدی نمیداد. من اردیبهشت ماه امسال، یک هفته بعد از خط خوردنم از اردوی توکیو در کیش، تمریناتم را برای گرجستان شروع کردم.
با زندهیاد گلبارنژاد چطور آشنا شدی؟
من در ۳۰ سالگی پاراوزنهبرداری را شروع کردم. اولین مربی وزنهبرداری و حامیام بود. همه میگفتند، برای شروع دیر است ولی او، از همان اوایل میگفت: «از حالا روزی را میبینم که تو قهرمان جهان میشوی.»
و متأسفانه ندید این روزهای خوب را.
روحش شاد. بله متاسفانه. بسیار به من محبت داشت. بعد از آن حادثه تلخ ریو و درگذشت او، خانواده گلبارنژاد هم باز من را تنها نگذاشتند.
در جاکارتا با عکس او روی سکوی نایبقهرمانی رفتی.
بله. میخواستم همه، به ویژه خانوادهاش بدانند او در یادم است ولی خجالت کشیدم مدال نقرهام را به او تقدیم کنم. اما حالا این طلای جهان و رکوردشکنیام را به روح او تقدیم میکنم که زندگیام را دگرگون کرد.
در شخصیت زندهیاد گلبارنژاد چه چیزی وجود داشت که اینقدر تو را تحت تأثیر قرار داد؟
او فقط اولین مربیام نبود. اولین فردی بود که با ایمان، از توانستن من حرف میزد و به قهرمانیام اعتقاد داشت.
فکر میکنی در این قهرمانی چه کسانی سهیم هستند؟
خانوادهام، دوستانم، کادر فنی جدید و به ویژه سرمربی، حسین توکلی.
در نورسلطان هم با حسین توکلی نایب قهرمان شدی.
بله. در مورد آقای توکلی لازم است همه بدانند؛ او یک مربی کامل است. قهرمان المپیک بوده و خیلی حرفهای ما را نگفته میداند. هم از نظر تکنیکی و هم ذهنی خیلی کمک میکند. طرز تفکر ما را نسبت به پاراوزنهبرداری تغییر داد. قبلا ارزش روزی دو نوبت تمرین کردن را نمیدانستیم. تمرینات فقط عصرها بود و نسبت به نوبت صبح مقاومت میکردیم اما حالا همه چیز فرق کرده، حتی نگرش ما. از آقای توکلی و کادر فنی سپاسگزارم.
وقتی داوران حرکت سوم را نپذیرفتند، به فاصله کمی برای ۲۵۱ روی تخته آمدی. قبل از پرس، حسین توکلی داشت چیزهایی میگفت. دقیقا در آن ثانیههای پیش از رکوردشکنیات چه جملههایی بین شما رد و بدل شد؟
تأکید کرد وزنه سختی نیست، نترسم. اینکه باید قبول کنم در بهترین لحظه زندگیام قرار دارم و این بار میتوانم طلا را از حریفم بگیرم.
چه آرزویی داری؟در پارالمپیک رکورد جهان را بشکنم.
بابک محمدی، مربی تیمملی پاراوزنهبرداری:
غریبشاهی مزد صبر خود را گرفت
شناسایی استعداد، حفظ و پرورش آن از ارکان مهم سیستم مربیگری است. استعدادیابی حلقه مفقوده سیستم ورزش ما به نظر میآید. غالبا به جای تلاش برای شناخت، استعدادها تلاش میکنند خودشان را معرفی کنند. خدا رحمت کند مرحوم بهمن گلبارنژاد را، متولد آبادان و ساکن شیراز بود. همانجا علیاکبر را شناسایی کرد و ما هم بعد از بررسی به همان نتیجه او رسیدیم و راهش را ادامه دادیم. اما شرایط آدمها با یکدیگر فرق دارد؛ زمان به ثمر رسیدن، نحوه دستیابی به نتیجه و نیازهای ورزشکاران با هم متفاوت است. برخی نیاز به همراهی بیشتر و برخی کمتر دارند. پرورش قهرمانها، به ویژه در گروه ورزشکاران معلول، زمان، صبر و حوصله بیشتری نیاز دارد که گاهی غافل میشویم.
در رقابتهای قهرمانی جهان ۲۰۱۷ مکزیک متأسفانه ورزشکار مصدومی به جای علیاکبر اعزام شد. در واقع با این جابهجایی، ورودی لازم توکیو برای او از دست رفت. ما سال ۲۰۱۸ که مسؤولیت تیم را بر عهده گرفتیم برای ورودی از دست رفته یک سال قبل نمیشد کاری کرد. با این وجود علیاکبر را به سایر درگاههای لازم اعزام کردیم. او در جاکارتا و نورسلطان نایب قهرمان آسیا و جهان شد. بعد از ۲۰۱۹ با تغییر کادر فنی، غریبشاهی هم از اردوها خط خورد. در نهایت به توکیو هم نرسید. پس از پارالمپیک ۲۰۲۱ و دعوت دوباره ما به کادر فنی، غریبشاهی را برای اعزام به مسابقات تفلیس آماده کردیم. از زمان بازگشت ما تا رقابتهای گرجستان فقط یک ماه و نیم وقت داشتیم. او از اردیبهشت تمریناتش را برای گرجستان شروع کرده بود ولی مصدومیتی هم از یک تصادف در سال ۹۸ داشت. حتی در ۱۰ روز آخر اردوی اعزام، شش جلسه فیزیوتراپی انجام داد. با این وجود، تمام تلاش کادر فنی و سرمربی تیم برای آمادگی ذهنی او و سایر وزنهبرداران بود که خوشبختانه پاسخ خوبی گرفتیم. در مجموع علیاکبر غریبشاهی وزنهبردار با ارادهای است که هیچگاه هدفش را فراموش نمیکند. او سالها برای رسیدن موفقیت و قهرمانی زحمت کشید و مزد صبر خود را با رکوردشکنی تفلیس گرفت و جای هیچ حرفی را باقی نگذاشت.
آرزو قنبری - گروه ورزش / روزنامه جام جم