به گزارش
جام جم آنلاین به نقل از روزنامه جام جم، استدلال ایران به منطق نزدیکتر است. در ضمن دولت قبلی رفته و یک دولت با سیاستگذاری جدید روی کار آمده و طبیعی است نخواهد مبدا خود را متون نهایینشده دورهای قبلی قرار دهد. مبنای مذاکرات وین برای ایران، فقط برجام ۲۰۱۵ است، اما ظاهرا شش دور قبلی به کشاکش جدیدی تبدیل شدهاست، البته نه در وین بلکه در زمین جنگ رسانهای و در همان جنگ روایتها که قبلا هم از اقتضائات آن حرف زدیم.
از سوی دیگر هم رسانههای غربی همزمان با پایان مذاکرات مدعی شدند، ایران از مواضع خود عقب نشسته درحالی که اساسا یک وارونهنمایی در حال اتفاق است. چون این ایران بود که در دور هفتم دو سند به طرف مقابل داد، یکی مربوط به جزئیات رفع تحریم و دیگری در مورد اقدامات هستهای ایران و باز هم این ایران بود که در واپسین روزهای شروع دور هشتم اعلام کرد اروپا با دست پر به وین بیاید.
این یعنی ما هم پیشنویس اول را دادیم و هم آنها شروط را پذیرفتند و با این ابتکار عمل در سیاستگذاری ایران، غربی ها مجبور شدند روی سند کشورمان مشغول مذاکره شوند. این اولین پیروزی ایران در نبرد وین بود. اما این گزارش میخواهد در یک نگاه لانگشات نشان دهد ایران در مذاکرات چه کرده و الان دقیقا کجای مسیر هستیم. قبل از آن باید نگاهی گذرا به وین در روز گذشته بیندازیم.
میزانسن ایران و ۱+۴ در مذاکرات وین
پنجشنبه و جمعه هفته قبل، مذاکرات روی دور هشتم تنظیم شد و نشست کمیسیون مشترک برجام با حضور هیأتهای ایران و ۱+۴(چین، روسیه، فرانسه، انگلیس و آلمان) به ریاست علی باقری، معاون سیاسی وزیر خارجه و انریکه مورا، معاون مسؤول سیاست خارجی اتحادیهاروپا از سر گرفته شد. آنها از بعدازظهر(پنجشنبه) ۱۸ آذر در هتل کوبورگ شهر وین برای لغو تحریمها و نحوه ادامه گفتوگوها تبادل نظر کردند و نهایتا هم مقرر شد گفتوگوها در خصوص متون در سطوح مختلف ادامه داشته باشد.
البته این فقط خبرهای رسمی از وین است و اخبار غیررسمی کمی بیشتر از چند کلمه دیپلماتیک، وضعیت را روایت میکند، مثلا محمد مرندی مشاور تیم مذاکره ایران بعد از مذاکرات دور هشتم، تغییر موضع اروپاییها را نشانه خوبی دانسته و گفته اروپاییها مواضع خود در مورد دو پیشنویس را کمی تغییر دادهاند، هرچند این تغییر موضع نشانه خوبی است اما سند نهایی باید همه حقوق ایران را به رسمیت بشناسد.
علی باقری، رئیس هیأت مذاکرهکننده ایران هم توییت زده و تاکید کرده رفتار مسؤولانه ایران توافق را زنده نگهداشتهاست. او البته این را هم گفته که فضاسازی دروغین خارج از اتاق مذاکره نمیتواند در جدیت مذاکرهکنندگان در رسیدن به توافقی که از حقوق و منافع ملت ایران صیانت کند، خللی وارد کند.
سیاستورزی چند بعدی ایران
ایران در فاصله مذاکره هفتم و هشتم بیکار نبود و تیم ایران و مشخصا رئیس تیم مذاکرهکننده کشورمان چهار اقدام مهم انجام انجام داد تا با ایجاد یک جریان همسو، دست اروپاییها را کوتاه کند و آنها نتوانند مثل دور هفتم کشورمان را در استوریهای خود به اسم سختگیر و زیادهخواه تگ کنند.
اقدام اول این بود که ایران به توجیه کشورهایی پرداخت که پتانسیل خوبی برای همکاری با ایران دارند. علی باقری با همین رویکرد، دو روز قبل از مذاکرات راهی مسکو شد و با سرگئی ریابکوف، معاون وزیر خارجه روسیه دیدار کرد و با چینیها هم به صورت تلفنی رایزنی داشت.
راهکار دوم تیم ایرانی جلسه مشترک با مورا، معاون اقدام خارجی اروپا بود، چون او در مذاکرات نسبت به سه کشور فرانسه،انگلیس و آلمان معتدلتر بود، پس بهتر میشد با او کار را بست و طرف اروپایی را توجیه کرد.
اقدام سوم هم این بود که پیش از آغاز رسمی کمیسیون مشترک برجام،مورا دیداری با روسای هیاتهای چین و روسیه در مذاکرات ترتیب داد تا مواضع ایران را برای آخرین بار با دو کشور حاضر در میز وین نزدیک کند.
البته دایره توجیه و رایزنی فقط محدود به کلونی کشورهای ۱+۴ نبود،زیرا اقدام چهارم ایران این بود که سعی داشت در زمان مذاکرات نشان دهد با همسایگانش ارتباط خوبی دارد به همین دلیل سیاست همسایگی از همیشه فعالتر بود، مثلا هفته قبل مشاور امنیت ملی امارات به تهران آمد و رئیس مجلس هم که راهی استانبول شده بود، با رئیس مجلس این کشور و اردوغان دیدار داشت.
نتیجه عملگرایی ایران
این سیاست ورزی پویا و چند لایه چند خروجی مهم داشت؛ اول اینکه برنامه آمریکا را برای همراه سازی کشورهای منطقه مثل ترکیه و امارات و بهویژه چین و روسیه یعنی دو شریک همسوی ایران در مذاکرات به شکست کشاند و دوم اینکه دیپلماسی فعال و همه جانبه ایران، درنهایت خود را در میز مذاکرات نشان داد، چون بعد ازشکست آمریکا در افزایش فشار تحریمی و تأثیرگذاری بر ایران از طریق معتبرسازی تهدید، خروجی مذاکرات نشان میداد طرفهای غربی دیگر با قطع امید از بیرون میز بیشتر به میز مذاکره فکر میکنند و حالا فقط رژیم صهیونیستی مخالف تداوم مذاکرات و حصول توافق احتمالی است و پیوسته در سفرهای اروپایی و تماس با آمریکا از سر عصبانیت به تندروی بیحاصل برای تشدید تنش روی آوردهاست اما چه شد که اروپا کمی واقعگراتر شد؟
وقتی دور هفتم تمام شد، (مذاکرات ۸ آذر) اروپا مجبور شد به درخواست آمریکایی، میز مذاکره را ترک کند و به پایتختهای خود بروند تا درباره پیشنهادات غافلگیرانه و رو به جلوی ایران مشورت کنند. این فرصت باعث میشد وقتی آنها به میز وین برگشتند در مقابل عملگرایی ایران، واقعگراتر رفتار کنند، چون از اول هم قرار همین بود. ایران میگفت اگر قرار است برجام احیا شود باید منافع ایران تامین شود، نه منافع عجیب و دور از دسترس بلکه همان منافع ذیل برجام که چهار سال نادیده گرفته شده اما اروپا سر ناسازگاری داشت.
ساز مخالف تروئیکای اروپایی
تروئیکا در لغت به معنی سورتمه یا درشکه سه اسبه است ولی در واژگان سیاسی به معنای مذاکرات سه جانبه است. حالا این تروئیکا در مذاکرات ۱۸آذر کار دست اروپا داده و مناقشه جدیدی راه انداخته است.
بهصورت دقیقتر قضیه از این قرار بود که تروئیکای اروپایی (فرانسه، انگلیس و آلمان) فشار بسیار زیادی برای تغییر و تخریب ریل مذاکرات در دستور کار قرار داده بودند و برنامه تخریبی آنها یک پلن سه لایه با سه هدف مشخص بود، امتیازگیری از چین و روسیه، امتیازگیری از ایران و امتیازگیری از اتحادیهاروپا. این رفتار تروئیکای اروپایی حتی مأموریت جوزپ بورل، مسؤول سیاست خارجی اتحادیهاروپا و انریکه مورا ،معاون و نماینده او در کمیسیون مشترک برجام را هم با اختلال و کشورهای اتحادیهاروپا را با نارضایتی مواجه کرد.
اما شاید این پرسش پیش بیاید که چرا ضلع غربی مذاکرات به سمت بازی خرابکنی برای فشار و کسب امتیازات بیشتر رفته. پاسخ آن در پلن ایران است: وقتی پیشنهادات ایران که عینا مبتنی بر تعهدات پذیرفتهشده همه طرفها در برجام تنظیم و ارائه شد و مسیر رسیدن به یک توافق در دسترس را برای چشم آبیها روشن کرد، این به مذاق تروئیکا که دیگر دست برتر را نداشتند، خوش نیامد.
البته این رویکرد تخریبی تروئیکا فعلا به دلیل حمایت چین، روسیه و نماینده اتحادیهاروپا از طرح ایران خروجی خاصی برایشان نداشتهاست اما ایران در مقابل آنها فقط هم نظارهگر نبوده، چون این جدایی طلبی و ساز ناکوک سه کشور اروپایی علیه مذاکرات از سوی ایران کارت زرد گرفته و کشورمان قبلتر هم بارها به تروئیکا گفته بود تا زمانی که اراده مستقل از واشنگتن نداشته باشند، فضای مذاکرات به سمت حصول یک توافق خوب پیش نمیرود.
پس با این دست فرمان مقصر اصلی شکست احتمالی مذاکره این سه کشور هستند، نه ایران. با وجود فضاسازی کدر و تیره و بیانیههای منفی غربیها مخصوصا انگلیسیها در هفته قبل، همانطور که در چند سطر بالاتر هم مطرح شد، پس از بازگشت هیاتهای اروپایی از پایتختهایشان و بعد از بررسی دقیق متون پیشنهادی ایران، فضایی واقعبینانهتر بر گفتوگوها حاکم شد و زمینه برای ورود به گفتوگوهای جزئیتر پیش آمد.یک منبع مطلع در مذاکرات هم در این خصوص تاکید کردهاست سه کشور اروپایی عضو برجام که بعد از ارائه پیشنهادهای ایران واکنشهایی منفی اتخاذ کردهبودند، از مواضع خود عقبنشینی کرده و وارد مذاکره درباره پیشنهادهای ایران شدند.
دست پایین آمریکا در مذاکره
حالا مساله آمریکا جالب شده آن هم به دو دلیل، نخست اینکه واقعگرا شدن اروپاییها باعث میشود آمریکا دیگر نتواند از اهرم مقصر نمایی ایران استفاده کند یا با استفاده از جملاتی مثل مذاکرات تا همیشه ادامه ندارد، خود را محق نشان دهد و تنش بینالمللی علیه تهران ایجاد کند. حالا طوری ورق برگشته که این علی باقری است با قاطعیت بهطرف اروپایی میگوید پنجره دیپلماسی برای همیشه باز نیست این رویکرد برای آمریکاییها خیلی سنگین است؛ آنها عادت دارند دست برتر را داشتهباشند.
دلیل دوم هم این است که آمریکا برای اجرای سیاست توجه به شرق و مشخصا چین، به پایان مناقشات خود در غرب آسیا و به تبع آن توافق با ایران نیاز مبرم دارد؛ یعنی برای آمریکا هم توافق هستهای با ایران طوریاست که این مساله را از حالت تنش و التهاب خارج کند و هم با کم کردن تنش در منطقه غرب آسیا راحتتر به سمت سیاست شرق خود برود، مهم و ضروری است؛ پس این هم دومین برگ برنده تهران در میز وین است.
لطفا قرارداد عوامانه نبندید
حقیقت این است که چشم تیم مذاکرهکننده از توافق قبلی و وضعیت «توافق برای توافق» در دولت قبلی اصطلاحا ترسیده و به همین دلیل سعی دارد بدون تعجیل یا تاخیر، سند پیشنهادی خود را پرزنت و مینگذاریهای طرف غربی در متن توافق احتمالی را هم خنثی کند. وقتی همزمان با مذاکرات دور هشتم، امیر عبداللهیان وزیر خارجه به دیدار علما از جمله آیتا... جوادی آملی رفت، ایشان یک نکتهای را متذکر شد که دقیقا همان حرف و دغدغه مردم هم بود؛ مذاکره با جهان، یک فهم و سواد بالغ سیاسی بینالمللی میخواهد. باید طوری توافقات را نوشت که کسی نتواند زیر آن بزند و از آن خارج شود و از تعهد خود شانه خالی کند؛ اگر کشوری توانست یکطرفه و یکجانبه از توافق و قرارداد صورت گرفته خارج شود، این یعنی این قرارداد عوامانه نوشته شدهاست. این یعنی اگر یکی از طرفین بهصورت یکجانبه از توافق خارج شود و آن را فسخ کند، چه عواقبی دارد.
تغییر بازی به نفع ایران
حالا در این وضعیت، رافائل گروسی مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی هم به دنبال روشن کردن دوربين های آژانس و مشخصا توافق با ایران برای نصب مجدد دوربینها در تاسیسات کرج آمده و گفته عدم اطلاع از آنچه در تاسیسات کرج روی میدهد ما را از ارائه اطلاعات به مذاکره کنندگان در وین باز میدارد. از سوی دیگر در حالی آمریکا و دوستان اروپایی آن به دنبال نسخه ۲۰۲۱ برجام هستند و به ازای واگذاری حداقل امتیازها به تهران، میخواهند منافع حداکثری خود را تأمین کنند، ایران در مذاکرات جدی است و تنها کشوری در وین بوده که با پیشنهادهای مشخص پای میز مذاکره آمدهاست. این در حالی است که انتظار دارد طرف مقابل با واکنش فنی و عملی و پرهیز از کلیگویی و تخریب و ایجاد جو مقصرنمایی جدیت خود را در مذاکره نشان دهد. شاید حالا بهتر درک کنیم که دلیل این همه تقلا و روایتهای غلط و عجیب و غریب از وین برای چیست. همه این بازیها برای این است که حرف ایران نشود و موضع برتر تروئیکا و آمریکا از رسمیت نیفتد. اما تیم جدید مذاکره کننده آمده این بار بازی را به نفع ایران تغییر دهد.