اوجی برای مخاطبان عام سینما احتمالا بیشتر به واسطه بازی در کمدیهای شبانه، به خصوص ساختههای مهران مدیری شناخته میشود. بازیگری که از قضا اینبار در فیلم کیمیایی هم نقشی دارد و گفته میشود نخستین مشارکتش با کیمیایی، بیارتباط با حضور او در جایگاه تهیهکننده نیست! البته کسانی که شناخت بهتری از اوجی دارند، میدانند که او سالها در عرصه موسیقی، طعم تهیهکنندگی آلبوم خوانندگانی مثل رضا یزدانی، مانی رهنما و... را چشیده و در سینما نیز علاوه بر جانشینی تهیهکننده در فیلمی مانند «روزی روزگاری آبادان» در کنار عبدا... اسکندری تهیهکنندگی را هم تجربه کرده است.
«خائنکشی» را اما بی تردید باید یک پروداکشن بهشدت دشوار و آزمونی پر فرازونشیب برای اوجی قلمداد کرد.این فیلم که دکورهای عظیمی هم برایش ساخته شده، حال و هوایی تاریخی دارد و داستان آن در سالهای۱۳۳۰تا۱۳۳۱ میگذرد و نیمنگاهی نیز به ماجرای ملیشدن صنعت نفت دارد. به گفته اوجی، ساختوساز دکورهای پروژه ازجمله ساختمان بانکملی ایران سال۱۳۳۰ واقع در میدان فردوسی، هشتماه به طول انجامیده است. اوجی در پاسخ به پرسشهای جامجم به نکات جالبی از جریان ساخت «خائنکشی» و تجربه اندوزیهایش از همکاری با کارگردان سرشناسی همچون مسعود کیمیایی پرداخته و جالب این بود که در طول مصاحبه سهیل دانش اشراقی، طراح دکور این فیلم هم روی خط آمد و در خصوص طراحیصحنه و ساخت دکورهای بزرگ این فیلم توضیحاتی ارائه داد که شرح آن را در ادامه میخوانید.
از تجربه تهیه و تولید فیلم «خائنکشی» بفرمایید. کلا با توجه به شرایط تولید فیلم در دوران کرونا چه چالشهایی برای کار داشتید؟البته من امسال علاوه بر فیلم «خائنکشی»، دو فیلم «۲۸۸۸» و «بیمادر» را هم در مقام تهیهکننده همراه دیگر دوستان در جشنواره فیلم فجر دارم اما درباره فیلم «خائنکشی» باید بگویم تجربه بسیار سختی به لحاظ تولید و البته لذتبخش به لحاظ کار بود. به دلیل کرونا طی صحبتهایی که با سهیل دانش اشراقی، طراح فیلم داشتیم قرار بر این شد که هیچ سقفی در لوکیشنهای داخلی نداشته باشیم. مثلا وقتی داخل خانه فیلمبرداری داشتیم یک سقف پارچهای برای آن درنظر میگرفتیم؛ البته سرمای هوا واقعا آزاردهنده بود اما به دلیل همهگیری این بیماری تمام گروه همراهی کردند که فیلمبرداری با این شرایط انجام شود. تیمپزشکی هم سرکار حاضر بود، ضمن اینکه از سایر بچهها دائم تست کرونا گرفته میشد. به لحاظ دارویی و تغذیه هم نظارت کامل بهعمل میآمد. در کل تمام سعیام را کردم که به بهترین شکل این گروه بالای ۱۰۰نفر را هدایت کنم که خدا را شاکرم این تمهیدات موثر واقع شد و بدون هیچ مشکلی فیلم «خائنکشی» به سرانجام رسید.
آیا در دو فیلم دیگرتان هم به همین اندازه سفت و سخت دستورالعملهای بهداشتی را سر صحنه رعایت میکردید؟بله در تمام فیلمها این اتفاق افتاد و به سلامت از فیلمبرداری فیلمهای «۲۸۸۸» و «بیمادر» هم عبور کردیم و به جشنواره فجر رسیدیم.
«خائنکشی» موضوعی تاریخی دارد؛ چقدر تلاش کردید که در تولید این فیلم به ورطه شعارزدگی نیفتید؟این سوال را بهتر است خود مسعود کیمیایی جواب دهد چون این فیلم به لحاظ محتوا و سناریو از پشتوانه نامیچون کیمیایی بهرهمند است و بدون شک ایشان با تجربهای که دارند حواسشان هست که فیلم به این ورطه کشیده نشود. من صرفا میتوانم بگویم این فیلم در سالهای دهه ۳۰ میگذرد و یکی از متفاوتترین و درخشانترین آثار کیمیایی با فضایی بینظیر است.
در این فیلم بستر اتفاقات قصه بیشتر سوژههای سیاسی است یا اجتماعی؟در «خائنکشی» دکتر مصدق را داریم و فرهاد آئیش که نقش ایشان را بازی میکند و از این لحاظ به هر حال فیلم رگههای سیاسی دارد اما ترجیح میدهم قضاوت بیشتر را بر عهده مخاطبان بگذارم.
به عنوان تهیهکننده نگاهتان به ماجرای ملیشدن صنعت نفت چگونه بود؟من بهعنوان تهیهکننده صرفا سناریو را برای تهیه فیلم انتخاب کردم. یعنی پس از مطالعه فیلمنامه علاقهمند شدم یک قصه گانگستری زیبا در سالهای۱۳۳۰ را بسازم و باقی جریانها همگی مربوط به کارگردان اثر است.
از تعامل با مسعود کیمیایی بگویید؛ گویا کارگردان بسیار سختگیری هستند.کار کردن با مسعود کیمیایی بسیار لذتبخش است. ایشان در کار سختگیر است اما بهعنوان تهیهکننده فیلمشان باید بگویم همکاری با ایشان از بهترین تجربههای حرفهای من محسوب میشود. نه به این دلیل که از قدیم علاقه شخصی زیادی به ایشان داشتم. به این دلیل میگویم که مسعود کیمیایی کارگردانی بسیار منضبط است و تمام مدت با حساسیت، پویا و دقیق بر تمام ارکان پروژه از دکور و لباس گرفته تا فیلمبرداری و صدابرداری نظارت دارد. او زودتر از همه با عشق سر کار حاضر میشد و دیرتر از همه کار را ترک میکرد. این کار مرا بهعنوان تهیهکننده سخت میکرد چون وقتی نامی چون مسعود کیمیایی را در پروژهای کنار خود دارم باید به همان نسبت حواسم را جمع کنم که به لحاظ تولید چیزی کم نگذارم تا مبادا کافینبودن امکانات باعث شود که ایشان از تعریف قصهشان بهدرستی باز بماند. تعامل بسیار خوبی با کیمیایی بزرگ در این فیلم داشتم که نتیجهاش در فیلم مشهود است.
چه مدت درگیر پروژه «خائنکشی» بودید؟از مرداد۹۹ شروع به ساخت دکور کردیم و مسعود کیمیایی مشغول سناریو شدند. ۷۰ روز هم فیلمبرداری طول کشید و ۲۹ اسفند ۹۹ فیلمبرداری به اتمام رسید. از بعد تعطیلات نوروز هم شروع به تدوین و پس از آن تصحیح رنگ و صداگذاری و ساخت موسیقی را انجام دادیم که حدودا ۱۰ماه طول کشید؛ بنابراین فیلم «خائنکشی» حدودا دو سال طول کشید تا به انتها رسید.
خاطره ماندگاری از تولید این فیلم دارید؟لحظه به لحظه کارکردن با مسعود کیمیایی خاطره است. فضایی که ایشان به عنوان یک کارگردان باتجربه در کار ایجاد میکنند بهقدری دوستانه و ویژه است که نمیتوانم یک لحظه آن را بهعنوان ماندگارترین آن بازگو کنم اما مهمترین دستاوردی که این فیلم برای من داشت حضور شخص مسعود کیمیایی بود که میشد از هر دقیقه آن یاد گرفت و لذت برد. در کنار ایشان بودن برای من و تمام گروه فرصتی مغتنم بود و تجربیات بیمثالی را برای ما به همراه داشت.
به غیر از «خائنکشی» کدامیک از آثار ایشان را بیشتر میپسندید؟گوزنها، سرب، رضا موتوری، قیصر، خاک، غزل، دندان مار، ردپای گرگ، جرم، اعتراض، بلوچ و... به هر حال مسعود کیمیایی از مهمترین و تاثیرگذارترین کارگردانان تاریخ سینمای ایران هستند. او با ساختن فیلم «قیصر» سینمای ایران را به دو قسمت پیش از این فیلم و پس از این فیلم تقسیم کرد. بدون شک ایشان مهمترین کارگردان موج نوی سینمای ایران است و بسیاری از ما که امروز در سینما کار میکنیم به عشق آثار ایشان سینما را بهعنوان حرفه انتخاب کردیم. بارها دیدهام که اصغر فرهادی در مصاحبههایشان گفته که به عشق فیلمهای کیمیایی فیلمساز شده است. این نمایانگر تاثیری است که کیمیایی بر نسل خود و نسلهای پس از خود گذاشته.
از آنجا که فیلم در تاریخ معاصر رقم میخورد برای ساخت لوکیشن به کدامیک از شهرهای ایران رفتید؟اوجی: تکتک لوکیشنهای فیلم را سهیل دانشاشراقی، طراح فیلم از پنجشش ماه قبل از تولید فیلم شروع به طراحی و ساخت در لوکیشنهای مختلفی مثل شهرک سینمایی، بیابان، شهرک دفاع مقدس و... کرد.
به هر حال چون «خائنکشی» در دهه۱۳۳۰ میگذرد یکسری لوکیشنهای خاص مثل بانکملی، خیابان فردوسی، کوچه برلن، حمام زندان اوین و... داشتیم یا حتی اماکنی که هیچ ما بهازای تاریخی نداشت مثل یک آرایشگاه. برای طراحی این لوکیشن خود مسعود کیمیایی با ذهنیتی که از آن روزگار در ذهن داشت کمک بسیاری به ما کرد اما دست ما را هم باز میگذاشتند که با استفاده از تخیل خودمان طراحیهای مدنظرمان را انجام دهیم. تقریبا ۹۰درصد فیلم در دکورهای اطراف تهران کار شد.
سهیل دانشاشراقی از بهترین و خلاقترین طراحان صحنه ایران هستند و از آنجا که نقاش بسیار متبحری هستند تمام لوکیشنهای فیلم را برای من و مسعود کیمیایی نقاشی کرد و آنها را دقیق به اجرا درآورد. در واقع برای اولینبار در طول فعالیت حرفهایام میدیدم که یک طراح صحنه جزء به جزء آنچه را که با قلم نقاشی کرده در فیلم به شکلی رئال میسازد. بانک ملی ایران سال۱۳۳۰ یک مجموعه عظیم در خیابان فردوسی بوده یا دیگر لوکیشنهای این فیلم که قطعا برای مردم زمانه ما ملموس نیست اما با رهنمودهای خود مسعود کیمیایی و خلاقیت سهیل دانشاشراقی این کار به سرانجام رسید. نکته اینجاست که ما در طراحی صحنه، طراحی لباس و فیلمبرداری این فیلم با اتفاقی فراتر از سینمای ایران مواجه هستیم که قطعا مخاطب خودش به این نکته خواهد رسید.
سهیل دانشاشراقی: بدون شک اگر حمایتهای صادقانه علی اوجی نبود این کار به سرانجام نمیرسید. «خائنکشی» تجربه بسیار خوبی در کارنامه کاری من محسوب میشود و بسیار خوشحالم که در این کار در کنار مسعود کیمیاییای قرار گرفتم که با سینمایش بزرگ شدم. فیلمبرداری این فیلم باتوجه به پروداکشن عظیمی که داشت در مدت کمی انجام شد که این اتفاق میسر نمیشد اگر پشتصحنهای همدل و همراه نداشت.
طی ساخت فیلم درگیر سانسور هم شدید؟اجازه دهید دراینباره حرفی نزنم.
آیا حضور شما باعث شد که نرگس محمدی هم به پروژه «خائنکشی» دعوت شود؟لازم است در اینجا توضیح کاملی دراینخصوص ارائه دهم. فیلم «خائنکشی» شش کاراکتر زن دارد که بعضی از آنها پررنگتر و بعضی کمرنگتر هستند. نه به گفته من بلکه به گفته بسیاری از اساتید بازیگری، نرگس محمدی، بازیگر مستعد و توانمند و البته محبوبی است و بالطبع برای یکی از شش کاراکتر زن این فیلم انتخاب شد چون نقش فراخور ایشان بود و در جای خودش قرار گرفت.
یعنی اگر نقشی فراخور ایشان در فیلم نبود بهواسطه اینکه همسر شما هستند به او پیشنهاد بازی داده نمیشد؟قطعا نه. مگر در تمام فیلمهایی که تهیهکردهام نرگس حضور داشته؟ خود مسعود کیمیایی پیشنهاد داد نرگس در این فیلم بازی کند. کمااینکه من بودم که پیشنهاد بازی پولاد در این فیلم را به مسعود کیمیایی دادم و از پولاد دعوت به بازی کردم. این را هم بگویم که اتفاقا پولاد خیلی سخت به پروژه «خائنکشی» پیوست چون مشغول فیلم «گشت۳» بود.
اما میگویند که مسعود کیمیایی همیشه اصرار به ایفای یکی از نقشهای اصلی فیلمش توسط پولاد دارد...من به فیلمهای دیگر مسعود کیمیایی کاری ندارم. من در «خائنکشی» با مسعود کیمیایی همکاری کردم و در این فیلم آنچه که اتفاق افتاده را برای شما شرح میدهم. در این فیلم من پیشنهاد بازی همسرم، نرگس محمدی را به مسعود کیمیایی ندادم و خود ایشان بزرگواری کردند از همسرم برای بازی در این پروژه دعوت کردند اما ۹۰درصد دیگر بازیگران این فیلم ازجمله پولاد کیمیایی به پیشنهاد من بود یعنی من به مسعود کیمیایی پیشنهاد دادم نقش شاهرخ را به پولاد بسپاریم و ایشان پذیرفتند. پس از آن با پولاد وارد مذاکره شدیم و اتفاقا دیرترین بازیگری که به این پروژه پیوست او بود.
آقای اوجی کمیبه فیلم «بیمادر» که در آن علاوه بر تهیهکنندگی مشترک با محمدرضا مصباح بازی هم داشتید بپردازیم. چه خبر از آن پروژه؟فیلم «بیمادر» یک درام اجتماعی به کارگردانی مرتضی فاطمی است که مشترکا آن را با دکتر محمدرضا مصباح تهیه کردم. قصه فیلم را دوست داشتم و کموبیش همان تیم تولید «خائنکشی» را در اینجا هم کنار خود داشتم. حضورم در این فیلم بهعنوان بازیگر بسیار کوتاه است؛ حدود پنج پلان. این چند پلان هم اولا افتخاری است برای من که جلوی دوربین مرتضی فاطمی رفتم و بعد از آن برایم جنبه امضای کار دارد. از این جهت که در فیلمی که تهیه کردم بازی هم داشتم. ضمن اینکه در «خائنکشی» هم به لطف مسعود کیمیایی نقش کوتاه یک سکانسی به من پیشنهاد شد و با وجودیکه خیلی مقاومت کردم بازی نکنم اما بهقدری نقش متفاوت بود که در آن بازی کردم که امیدوارم مورد قبول مخاطبان قرار بگیرد؛ البته در فیلم «۲۸۸۸». در این فیلم هم در یک پلان زیر یکدقیقهای حضور داشتم.
ظاهرا برایتان کمیت نقشهایی که بازی میکنید مهم نیست؟بحث این فیلمها جداست. قطعا من در بازیگری شرایط و معیارهای خودم را دارم و اگر کارگردان یا تهیهکنندهای با من تماس بگیرد و بگوید بیا یک یا دو پلان از فیلم مرا بازی کن قبول نمیکنم اما وقتی خودم در تهیهکنندگی فیلمی نقش دارم بهنوعی فیلم خودم محسوب میشود و بازی در آن حتی در حد یک ردشدن از جلوی دوربین هم برایم لذتبخش است.
از لحظه انتخاب فیلمهایتان در جشنواره فیلم فجر، پیشبینی برندهشدن در بخشهای مختلف را هم دارید؟من اصولا پیشبینی نمیکنم و اساسا نمیدانم هیاتداوران به چه چیزهایی فکر میکنند اما کلا امیدوارم درنهایت حقبهحقدار برسد و سیمرغ به کسانی اهدا شود که شایستگیاش را دارند.
در نهایت با بررسی فیلمهای اخیر سینمای ایران به نام پنج شش تهیهکننده بیشتر نمیرسیم. بهنظر شما یکی از دلایل کیفیت پایین فیلمها همین دایره تنگ تهیهکنندهها نیست؟اتفاقا به اعتقاد من دایره تهیهکنندگی در ایران باز است. مثلا امسال ۲۲ تهیهکننده در جشنواره فجر حضور دارند اما با اینکه باید سطح تولیدات سینمای ایران را بالا ببریم و در تولید و پروداکشن نگاه ویژهتری به ساخت و تولید داشته باشیم، کاملا موافقم. دیگر وقت آن رسیده که سینمای ایران پوستاندازی داشته باشد که تولیدات سینمای ایران به لحاظ پروداکشن و تولید با سینمای جهان برابری کند؛ چرا که سینمای ما همیشه در سطح جهان به لحاظ مفهومی مطرح بوده و هیچوقت مثلا نتوانستیم یک فیلم اکشن ویژه در سطح بینالمللی تولید کنیم.