پدر و مادر یاسین سه سال است که در مزرعه پرورش اسب کار میکنند و همراه با برخی اقوام خود و مالکان مزرعه، مسؤولیت مراقبت از ۵۰ اسب را بهعهده دارند.
آنطور که حامد رحیمی، مدیر مزرعه به جامجم میگوید، آنها رابطه بسیار خوبی با پدر و مادر یاسین دارند و به چشم خانواده خود به آنها نگاه میکنند.
رحیمی در مورد روز حادثه به جامجم توضیح میدهد: ساعت ۹ صبح نهم اسفندماه بود که مرضیهخانم، مادر یاسین به من گفت، یکسری لوازم نیاز دارد. در محل زندگی ما هیچ مغازه و فروشگاهی وجود ندارد و برای تامین وسایل مورد نیازمان باید به نقاط دیگر مانند غلامان که در هفت کیلومتری مزرعه است، برویم. من برای خرید رفتم و بقیه در مزرعه بودند. حوالی ساعت ۱۰ صبح بود که پدرم به مرضیهخانم گفت انگار یاسین نیست و مادرش هم گفت داخل اتاق است اما داخل اتاق هم نبود. همه حتی پدر و مادر من و اقوام یاسین هم دنبال او میگشتند اما خبری از یاسین نبود. زیر تانکر آب، محل نگهداری ۵۰ اسب و هرجا که به ذهنشان میرسید، گشتند. از من هم سراغ یاسین را گرفتند که گفتم او را همراه خودم نبردهام. موضوع گم شدن یاسین را به پاسگاه اطلاع دادیم و تا آنها بیایند، ساعت شد ۱۲ ظهر. یاسین عروسکی دارد که بهشدت به آن وابسته است و هرجا که باشد، عروسکش هم همراهش است؛ جز در مواقع تابسواری در باشگاه.
عروسکی که جان یاسین را نجات داد
همه دنبال یاسین میگشتند و هنگام جستوجو ناگهان گروه متوجه عروسک یاسین شدند که در یک کیلومتری باشگاه افتاده بود. یاسین همان حوالی بود و برای همین، محدوده جستوجو را به همان نقطه معطوف کردند. ساعت ۲ بعدازظهر بود که گروه سه نفرهای از هلالاحمر شهرستان راز هم به گروه جستوجوگران پیوست. از طریق بلندگو نیز به مردم غلامان اعلام شد که برای پیدا کردن یاسین، به آنها ملحق شوند. با اعلام آنها، تعداد زیادی از مردم با موتور و خودرو جمع شدند. همگی با هم به جستوجو ادامه دادند و حتی پنج چاهی را که در آن نقطه بود هم گشتند اما خبری از یاسین نبود.
رحیمی ادامه میدهد: همانطور که فکرم دنبال راهی برای پیدا کردن یاسین بود، ناگهان یاد یکی از دوستانم افتادم که در مرزبانی غلامان بود. موضوع را به او گفتم و دوستم هم گفت، من با خودروی شخصیام میتوانم کمک کنم اما نمیتوانم همراه خودم سرباز بیاورم. زمانی که میخواست به ما ملحق شود، موضوع را به براتعلی حاتمی، فرمانده مرزبانی شهر غلامان اطلاع داد و او هم گفت ما در منطقه مرزی هستیم و وظیفه ما حفاظت از جان مردم است. او هم همراه با سه سرباز به مردم، ما و هلالاحمر ملحق شدند و جستوجو را آغاز کردند. جستوجوها سرانجام نتیجه داد و با کمک مردم، پاسگاه و مرزبانی و هلالاحمر، یاسین ساعت ۳ و ۲۰ دقيقه بعدازظهر بالاخره پیدا شد. مادرم آنقدر خوشحال بود که از شادی پیدا شدن یاسین اشک ریخت. خانواده یاسین حکم خانوادهمان را دارند و به هر اندازه که برای خودمان دغدغه داشته باشیم، برای او و خواهرش شیدا و پدر و مادرش هم داریم.
به گفته علیرضا الهامی، رئیس جمعیت هلالاحمر شهرستان راز و جرگلان خراسانشمالی، پس از اعلام حادثه، تیمهای ارزیاب به منطقه اعزام شدند.
پس از انجام بررسیها و با توجه به شرایط و نیاز منطقه و همچنین هماهنگی با معاونت امداد، مقرر شد تیم آنست و پهپاد جستوجو از استان به منطقه اعزام شوند: «با توجه به حضور جستوجوگران محلی، نیروی انتظامی، مرزبانی و هلالاحمر، تقسیم کار صورت گرفت و سرانجام کودک پنج ساله با ردگیری از جای پا و عروسکی که در آن نقطه افتاده بود، پیدا و تحویل خانوادهاش شد.»
لیلا حسین زاده - حوادث روزنامه جام جم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد