بعضی رخدادها برای تصمیمگیری انتخاب میان واقعیت و حقیقت، جای هیچ شک و تردیدی نمیگذارد. این روزها جماعتی حتی برای حرفهای انسانی و بشردوستانه زدن هم دچار نوعی دستهبندی نژادپرستانه هستند. مثلا برای هفت سال قتلعام کودکان یمنی که در تحریم غذا و دارو جان میدهند و دائم بمب برسرشان است، یک پست ناقابل اینستاگرامی هم نمیگذارند، اما برای تصاویر برساخته از قربانیان به ظاهر غیرنظامی اوکراینی، از همان نخستین دقایق، یقه میدرند و وا انسانا سر میدهند. این نگاه که در شکل غربیاش رسما اعلام میکند خون فرد اروپایی و چشمرنگی، رنگینتر ازدیگر قربانیان جنگ در خاورمیانه است، در شکل وطنیاش هم داعیه ضدجنگ دارد، ولی در عمل این مفهوم را القاء میکند که در موضوع جنگ «همه انسانها برابرند، اما اروپاییها برابرترند!» به هیچ وجه هم از این پله پایین نمیآید؛ یعنی اگر همزمان مدرسه و بیمارستانی در یمن و... توسط مهاجمان، بمباران شود هم حاضر نیستند انساندوستیشان را بسط دهند و پستی هرچند موقت در واکنش به چنین جنایاتی منتشر کنند. در این زمان ترجیح میدهند قربانصدقه یک سرباز زن بروند که دم در ستاد جنگ اوکراین نگهبانی میدهد. این واقعیت است، اما به نظر میرسد حقیقت کاری با این مناسبات و قوانین مد روز بشری ندارد و هروقت لازم بداند، خودش را عریان در مقابل اندیشه آدمی میگذارد.
هفته گذشته شیرین ابوعاقله، خبرنگار شبکه الجزیره در حال پوشش خبری یورش صهیونیستها به شهر جنین مورد اصابت گلوله مستقیم تکتیرانداز قرار گرفت و شهید شد. او را در گوشهای بیپناه ـ شبیه لحظه شهادت محمد الدوره و پدرش ـ گیر انداختند و در حالی که کلاهخود و جلیقه ضدگلوله مخصوص خبرنگاران جنگی را بر تن داشت، او را از پای درآوردند.
این واقعه که شک و شبههای در جنایتبار بودن آن نیست، اما باعث نشد طبقه شبهروشنفکر بیشفعال در فضای مجازی ایران حتی عکسی از او منتشر کنند. یعنی این جماعت همپای الگوهای سلطهجهانی، هیچ واکنشی از خود نشان ندادند. با فاصله یک روز وقتی مستندات تازه منتشر و مشخص شد، این جنایت آشکارا تمام قوانین بینالمللی را زیرپا گذاشته، بیش از ۲۵۰ نهاد رسمی بینالمللی از جمله شورای امنیت سازمان ملل و... آن را محکوم کردند. حتی شبکه سعودی ایران اینترنشنال هم نسبت به آن واکنش نشان داد، ولی از این حضرات صدایی برنیامد که نیامد! بعد از دو روز تصاویر حمله پلیس رژیم اشغالگر قدس به مشایعتکنندگان پیکر شهید به قصد بر زمین زدن تابوت او، آن هم درست مقابل بیمارستان، عمق کینه و نفرت صهیونیستها نسبت به اطلاعرسانی از جنایاتشان را برملا کرد، اما باز هم جماعت شبهروشنفکر هیچ واکنشی از خود نشان ندادند. این میزان بیعملی حیرتآور نیست؟ آدم با خودش فکر میکند دست این جماعت زیر کدام ساتور است که وجدانشان دائم از بیراهه میرود مباد با حقیقت روبهرو شود؟! گویی غافلند از این که حقیقت در ستیغ تاریخ و زمان آنچنان عریان ایستاده که کتمان آن نادیدهگیری تمام ادعاهای مردم فریب و به ظاهر انساندوستانه است.
علیاکبر عبدالعلیزاده -عضو شورای سردبیری / روزنامه جام جم