ستاد تحول رسانه ملی با تاکید بر ارتقای نرمافزاری و معرفتی مدیریت سازمان، تلاش میکند اندیشهورزی در ابتدای زنجیره تولید محتوا را گسترش داده و با استفاده از ظرفیتهای معرفتی انقلاب اسلامی، همافزاییهای فکری- رسانهای را احیا کند. آنچه در ادامه خواهید خواند، ماحصل یکی از حلقههای اندیشهورزی است که از دیماه گذشته در سازمان تعبیه شده است و در خلال آن صاحبنظران و ایدهپردازان فرصت یافتهاند تا اندیشههای خود را برای اهالی رسانه تبیین کنند. این جلسات همچنان ادامه دارد و به عنوان یکی از فعالیتهای بلندمدت مدیریت جدید رسانه ملی بهمثابه حلقه وصلی بین رسانه ملی و نخبگان ایفای نقش میکند.
شهریار زرشناس
خودآگاهی تاریخی
صداوسیما در نوک پیکان و خط مقدم مواجهه تمدنی حضور دارد و عنصر اصلی این مواجهه تمدنی خودآگاهی تاریخی است. نظام جهانی از قرن هجدهم به بعد صورتبندی و عالم پیشین تاریخی ما را که عالم ایرانی اسلامی بود، دگرگون کرده و یک صورتبندی و عالم تازهای را بهصورت تحمیلی و آمرانه و بهصورتی که با ساختارهای هویتی و روحی و مؤلفههای تاریخی ما ناسازگار است بر ما تحمیل کرده است. ریز و درشت مسائل ما، ذیل این وضع تاریخی قرار میگیرد. برای شناخت این وضعیت باید به سه تا سؤال اساسی جواب بدهیم:
۱. وضع جهان امروز چگونه است؟
۲. ایران امروزی که ما در آن هستیم در نسبت با جهان و در نسبت با گذشته خودش، چه وضعی دارد؟
۳. مسائلی که ما امروز با آنها روبهرو هستیم، چه نسبتی با وضع ایران امروز و چه نسبتی با وضع جهان امروز دارد؟
صداوسیما نمیتواند بدون داشتن نگاهی مبتنی بر خودآگاهی تاریخی مواجههای درخور با مسائل امروز ایران داشته باشد؛ این مواجهه جهتها را عوض میکند.
ما معمولا در تاکتیک و در عرصه زمین گیج هستیم. این گیجی به این دلیل است که ما پشت صحنه و لایه پیشین تاکتیک، یعنی استراتژی مشخص نداریم. چرا استراتژی نداریم یا حداقل استراتژیهایمان پاسخگو نیست؟ چون لایه زیرین استراتژی یعنی تئوری را نداریم. چرا تئوری نداریم؟ مسأله فقدان تفکر است. نمیگویم ما ظرفیت تفکر نداریم، حرف این است که ما از قابلیتهای خودمان برای تفکرورزی استفاده نکردهایم. هر مواجهه روزآمد، باید تکیه داشته باشد به یک طرح کلان استراتژیک، و هر طرح کلان استراتژیک باید در لایه قبلیاش مبتنی بر یک حوزه تئوریک باشد.
موسی نجفی
انقلاب هویتی
وقتی با ملاک تمدنی و انقلاب هویتی نگاه میکنیم، باید عرصه فلسفه دیده شود و فقه و فقها را هم باید ببینید. عرفایمان را هم باید ببینید. دیگر جنگ فقه، فلسفه، عرفان و اینها به نظر من جایی ندارد، یعنی همه این شخصیتها در تمدن، کنار هم هستند. هم ادبا هستند، هم عرفا و هم فقها. الان که هژمونی تمدن غربی جلوی ما قرار گرفته است، ما باید تمام این میراث را به میدان بیاوریم. باید این ظرفیت را نشان دهیم که یکی از آنها فقه است، البته یکی هم فلسفه است و البته که عرفایمان هم در این میدان هستند. اگر شما انقلاب را هویتی نگاه کنید، یک ظرفیت عظیمی را میتوانید ببینید.
محمد حسن زورق
پاشنه آشیل صداوسیما فیلم و سریال است
موفقیت در صداوسیما با تکنولوژی تولید رابطه معکوس دارد. هر جا که فاصله بین ایده و تولید نهایی کمتر باشد، ما موفقتریم. در مرحله اول خبر، در مرحله دوم رادیو، در مرحله سوم برنامههایی از جنس میزگرد یا بعضی از برنامههایی که الان صداوسیما میسازد، مثل برنامه عصر جدید یا برنامه زندگی پس از زندگی، برنامههایی است که باید به آنها نمره عالی داد. یعنی بخشی از سازمان دارد خوب کار میکند. اما پاشنه آشیل صداوسیما فیلم و سریال است. البته فیلم و سریال ایرانی در بخش تاریخیاش مانند سریالامام علی و مختارنامه، خیلی خوب است. ولی این سریالهایی که بناست فرهنگ عمومی را بسازد، اینجا حتی با اغماض هم اگر نگاه کنیم نمره قبولی نمیتوانیم بدهیم. این حس نفرت از خود و رغبت به غرب، تصادفی در این مملکت ایجاد نشده است. ما هر فیلم و سریال خانوادگی که میسازیم تلخ است، سوژهها منفی است، چرا این قبیل فیلمها اسکار میگیرند؟ از آن طرف، هر چه که دارید دوبله میکنید، همه وظیفهشناس و همه فداکار! آنوقت انتظار دارید بچههای شما بهسمت اروپا و آمریکا فرار نکنند؟ وقتی شما میخواهید اطلاعات را از طریق ترجمه به دست بیاورید، نتیجهاش همین میشود.
حمید پارسانیا
مفاهیم محوری صداوسیما مشخص نیست
مفاهیم محوری صداوسیمای ما مشخص نیست. فیلمها و کارتونهای رسانه ما برای کودکان و نوجوانان کدام ساختار فرهنگی را القاء میکند؟ ما به سیستمی نیاز داریم که در مرحله اول ساختار فرهنگی رقیب و اثرات این تولیدات را بشناسد، بعد برای تولیدات باکیفیت فرهنگی برنامهریزی کند.
بنده گاهی کارتونها را نگاه میکنم. میبینم چه مقدار از اساسیترین و محوریترین مفاهیم مدرن در ششهفت سالگی در ذهن بچهها نهادینه میشود. شما اگر یک بروکراسی بسیار عظیم هم داشته باشید، اما یک فکر حداقلی آنجا حضور نداشته باشد، نمیتوانید جلوی اثرات مخرب این کارتونها را بگیرید.
گاهی نقد ساختار فرهنگی رقیب بسیار راحت است - البته باید اقتضائات این نوع نقد را هم رعایت کرد- و اگر صداوسیما شناخت درستی داشته باشد یک تلنگر و خودآگاهی به جامعه، میتواند بسیار مصونیتبخش باشد.
اصغر طاهرزاده
لزوم بازخوانی انقلاب اسلامی در قالب جهادتبیین
جهادتبیینی که حضرت آقا گفتند خیلی عمیق است. نباید این عرفی بشود. ما در شرایطی هستیم که انقلاب اسلامی و حضور تاریخی حضرت امام رضوانا... تعالی دچار سوءفهم و سوءتعبیر شده است. تقصیر خودمان هم بوده. وظیفه ماست که در این شرایط تاریخی به بازخوانی آن انقلاب بزرگ دست بزنیم، وگرنه با غفلت از حقیقت انقلاب اسلامی در زندگی گرفتار افراط یا تفریط خواهیم شد؛ افراط در تجدد و تفریط در تحجر. الان ما گرفتار هر دویش هستیم و فریضه جهادتبیین در اینجا حرف دارد.
در میدان فعالیت، شیطان کمتر سیطره پیدا میکند
حضرت امام به فرزندشان، احمد یک نامه فوقالعاده دارند. جملهای دارند که من را خیلی متحول کرد. میفرمایند:ای احمد، من به تجربه برایم روشن شده است آنجا که در خلوت نشستیم تا از دست شیطان فرار کنیم تا آنجا که در جلوت و میدان فعالیت هستیم، آنقدر که در خلوت گرفتار شیطان هستیم، در جلوت شیطان کمتر میتواند سراغ ما بیاید و بر ما سیطره پیدا کند.
حسن رحیمپور
تعریفتان از حقیقت و مصلحت عوض شده است
تعریفتان از حقیقت و مصلحت عوض شده است. تعریفتان از منافع اجتماعی و مصالح اجتماعی عوض شده است. چیزهایی را خطرناک میپندارید که خود آقا وقتی با ایشان صحبت میکنی، صد بار تندتر میگویند. ولی اینکه از چه جایگاهی و در چه هندسهای این را میگویی، معنایش عوض میشود.
یکی از دوستان به من گفت چه جوری است که تو همه حرفهای ضدانقلابی را میزنی، باز هم میگویند تو و امثال تو سوپاپ اطمینان نظام هستید. گفتم برای اینکه همه حرفهایی را که میزنم، همه میدانند در صدد تقویت این سیستم است، برای اصلاحش است، ولی آنکه یک صدم این حرفها را میگوید، میخواهد تخریب کند. فرق این دو تا را مردم میفهمند.
خود را به جای مخاطب بگذارید
این مذهب، مذهب حکومت است و حکومتی است یا مذهب مردم است؟ درباره این دوقطبیهایی که میسازند اگر مخاطب شما جزو خواص است، میپرسد چرا این تفسیر از مذهب؟ و از شما استدلال و برهان میخواهد و اگر جزو عوام است که به حقانیت کار ندارد، به فایده کار دارد، میگوید این مذهب به چه درد من میخورد؟ من چه نیازی به تو دارم؟ یک رسانه یا هر کسی که معلم است، مبلغ است و مدرس است وباید بتواند جواب بدهد که تو چه نیازی به من داری. یکی از اشتباهات ما این است به جای اینکه خودمان را به جای مخاطب بگذاریم، مخاطب را به جای خودمان میگذاریم و شروع به حرف زدن میکنیم.
محمدجواد نظافت
تبلیغات، مخرب فرهنگ
متأسفانه صداوسیما نیاز به درآمد دارد که واقعا خدا کند رئیسجمهورها با هر گرایشی که سر کار میآیند، به رسانه نگاه ملی داشته باشند، نه نگاه گروهی و حزبی و جناحی. رسانه را تأمین و از آن حمایت کنند که رسانه مجبور نشود با تبلیغاتی که مخرب فرهنگ است، درآمد کسب کند.
این یکی از آن تناقضهای رسانه است. فقط مانده وسط صحبتهای رهبر معظم انقلاب تبلیغات پخش شود. تبلیغات به گونهای است که هرکس که نگاه میکند از زندگیاش ناراضی میشود. در صورتی که رسانه باید مردم را راضی نگه دارد، رسانه باید به مردم امید بدهد. وقتی آدمها کالایی ندارند و میل پیدا میکنند طبیعتا ناراضی میشوند.
لزوم تبیین حقیقت شادی در رسانه
ما غمهای شادیآور را ترجیح میدهیم بر شادیهایی که توأم با غفلت است و غمهای مستمر در پی دارد. حقیقت شادی را باید رسانه توضیح بدهد. شادی فقط خنده نیست، شادی، دل باز است و وقتی مومن در پیشگاه خدا گریه میکند، دلش باز میشود. او به حقیقت شادی دست پیدا کرده است. البته خنده هم به اندازه خودش و در جای خودش اهمیت دارد.
محسن الویری
خطر غلبه تشیع مناسکی بر تشیع فقاهتی
در یک نگاه کلی ما در شرایط غلبه یافتن تشیع مناسکی بر تشیع فقاهتی و معرفتی هستیم. مراد ما از تشیع مناسکی آن است که ما دینداری را به صورت عمده بر پایه ظواهر و مناسک دینی تعریف میکنیم و دغدغه زیادی برای عمیقتر رفتن از سطح ظاهر نداریم.
اما کاری که در رسانهملی میشود کرد، چیست؟ یک راهحل، افزایش برنامههایی مثل همین برنامه سوره در شبکه چهار است. راهحل دیگر، رعایت شأن شبکههای مختلف است.
شبکههایی مانند شبکه چهار، مستند و... در ایام عزاداری فقط عزاداری پخش میکنند. درحالی که عزاداری کسی که دنبال بحثهای فکری است، این است که درباره اهداف قیام امام حسین علیهالسلام تفکر کند.
به جای یک برنامه۶۰دقیقهای ۶۰برنامه یک دقیقهای بسازید
بهجای اینکه یک برنامه ۶۰دقیقهای برای امام حسین علیهالسلام بسازیم،۶۰برنامه یک دقیقهای بسازیم و این یک دقیقه را هم در جاهای مختلف پخش کنیم. واقعا این جمله آقای قرائتی که مردم حال و حوصله غذای مفصل ندارند و غذای ساندویچی میخواهند بسیار راهبردی است.
احمد رهدار
حتی «خیال» مبارزه با اسرائیل باعث نابودی اسرائیل است
صداوسیما اگر میخواهد از طریق مدیریت افکار روی رفتار مردم تأثیر بگذارد، باید نگاهی به مقوله مدیریت خیال آدمها داشته باشد تا از این زاویه رفتار آنها را مدیریت کند.
بهلحاظ تربیتی تقریبا همه علمای اخلاق و تربیت، مُصر بودند بر این نکته که یکی از مهمترین و مقدمترین مراحل تربیت، مرحله تربیت خیال است. خیال یکی از میدانهای واقعی کنش آدمی است، میتواند منطقی بشود، میتواند قابل تعلیم و قابل کسب بشود. خیال وقتی در مسیر درستش برود، میتوانی پروازش بدهی. اگر مثلا صداوسیما بتواند خیال یکمیلیارد و نیم مسلمان در جهت حمایت از فلسطین را فعال بکند، فعل مسلمانان در آینده، اسرائیل را محو خواهد کرد.
علیرضا پناهیان
جلوی چهار تلقی از دین را بگیرید
وقت آن رسیده است که جلوی چهار تلقی از دین را بگیرید. یکم، تلقی عقیدتی از دین. دوم، تلقی اخلاقی از دین. سوم، تلقی احکام از دین و چهارم، تلقی عشقولانه از دین. وقت آن است که تلقی عقلانی از دین را در جامعه جا بیندازید.
تفسیر عقلانی و واقعبینانه امام از اشک را ببینید. امام میفرماید این که این همه ثواب برای اشک برای امام حسین نوشتند مربوط به آن جنبه عاطفیاش نیست، مربوط به تظاهرات اجتماعیاش است. آن وقت شما در محرم چه چیزی را به ذهن مردم تزریق میکنید؟ چهار نفر هم تلفن میزنند میگویند حال کردیم و شما میگویید برنامهمان موفق بوده است!
محمدجواد لاریجانی
ناموس ما در صداوسیما «قول سدید» است
ناموس ما در صداوسیما «قول سدید» است. یعنی هیچ وقت نباید از این ارزش عدول کنیم. قول سدید چهار ویژگی دارد: اول سخن حق است، یعنی به هیچ عنوان دروغ نمیگوییم. رکن دوم، نیت ما از بیان سخن حق هم باید حق باشد، اینجا حق به معنای درستی فعل است. سوم، روش بیان ما هم حقمدارانه است، یعنی نیت خوب، باید با روش خوب همراه باشد. رکن چهارم هم اینکه نتیجه سخن حق، برای راه حق مثبت باشد.
اینجا بحث مصلحت پیش میآید که بحث مفصلی است. مردم هنوز مزه جهش علمی را نچشیدهاند. علم در ایران بعد از انقلاب اسلامی جهش پیدا کرد، منتهی این جهش را بخش زیادی از مسئولان نمیدانند و مردم هم تنها لمحهای از آن را درک کردند و مزهاش هنوز زیر زبانشان نیامده است؛ این همان کار مهمی است که صداوسیما باید انجام دهد.
رهبری چشمانداز درستی از علم دارد که ۴ محور است: یکم اینکه ما در علم باید نوآوری داشته باشیم و به سمت کشفهای واقعی و نوآوری برویم و باید کلید کارهای ما باشد. دو اینکه رقابتمان باید بینالمللی باشد. این گونه نباشد که ما فقط در داخل کشور دائما برای خودمان بهبه و چهچه کنیم.
اگر مطلب علمی داریم باید عرضه کنیم تا اهل علم دنیا آن را در میدان رقابت محک بزنند. سه اینکه تاکید ایشان به سرمایهگذاری روی نسل جوان است و چهار اینکه زنجیره دانش و تکنولوژی و صنعت و سرمایه را کامل کنیم.
فواد ایزدی
نباید به بهانه «دفاع از حق» کارهای غلط توجیه شود
در دنیا رسانهای نیست که ایدئولوژیک نباشد. اتفاقا آمریکاییها ایدئولوژیکترین آدمهای دنیا در حوزه رسانه هستند. هم در حوزه تبلیغات، هم در حوزه سیاست و هم در حوزه نظامی. اما سوال این است که چگونه پیامشان را منتقل میکنند؟ این انتقال پیام در هر گفتمانی متفاوت است.
برخی سیستمهای رسانهای معتقدند کار رسانه دفاع از حرف حق است. ما هم وقتی میگوییم باید اسلام را ترویج کنیم در واقع از همین سیستم استفاده میکنیم. اما آسیبی که این سیستم پیدا کرده این است که دفاع از حق تبدیل به توجیه برخی کارهای غلط شده است. ما باید دغدغه مردم را هم داشته باشیم.
محمدرضا سنگری
لزوم ظرفیتسازی برای کربلا و عاشورا در فضای رسانهای
حضرت اباعبدا... در آغاز حرکت خودشان از مکه به سمت کربلا چند اصل را به عنوان اصول اساسی و بنیادین حرکت مطرح میکند. اولین اصل حلم است که میفرمایند «ان الحلم زینه». حلم به معنی ظرفیتسازی است. امیرالمومنین علی علیهالسلام میفرماید که از ویژگی تقواپیشگان این است که یمزج العلم بالحلم، یعنی علم و حلم را با هم در میآمیزند.
اگر قلمروی دانشی ما، پشتوانه حلم نداشته باشد ما در حوزه دانش پیشرفت نخواهیم کرد. این ظرفیتسازی در فضای رسانهای ما برای عاشورا و کربلا باید فراهم بشود. ما نیاز به یک بانک اطلاعاتی مناسب در حوزه عاشورا داریم، چون عاشورا همه هستی ماست. عاشورا عنصر و سازه هویت بخش شیعی ما و بهتر است بگویم دینی و حتی ملی ماست.
سیدمحمدمهدی میرباقری
رقیب ما، تمدن مادی است
رسانه یک ملتی را تحتتأثیر خودش قرار میدهد؛ لذا مقیاس کار، مقیاس اقامه فرهنگ باطل یا فرهنگ حق است. رسانههای مدرن متعهد به بسترسازی برای تحقق الگوی توسعه در مقیاس جهانی هستند و همه رفتارشان معطوف به آن است که بستر اقامه، حیات مادی باشند. از این طرف هم رسانه دینی باید بستر تحقق پیشرفت اسلامی و تمدن اسلامی باشد و در این مقیاس باید تلاش کند. استراتژی هدایت در سازمان صداوسیما باید استراتژی درگیری باشد.
ما در خلأ نیستیم که برای خودمان طراحی کنیم و جلو برویم و کسی هم با ما کار نداشته باشد. ما در فضای درگیری با تمدن مادی هستیم. بههیچوجه جبهه مقابل ما، هنرمندان داخلی ما حتی عرفیها و سکولارهایشان نیستند. رقبای ما امپراتوری هنری و رسانهای غرب است که جهان را به سمت آرمانهای خودشان و تصویری که از آینده دارند حرکت میدهند. درگیری انقلاب اسلامی با این تمدن مراحلی را پشتسر گذاشته و الان در مرحله جنگ شناختی هستیم.
مهمترین ابزارشان هم امپراتوری رسانهای است. جبههمقابل ما هم یک دستگاه بزرگی است که پیشانیاش بنگاههای خبری بزرگ، هالیوود و شبکههای مجازی و... است. ولی عقبهاش یک دستگاه عظیم سیاسی فرهنگی اقتصادی است. ما در حال مقابله با یک تمدن هستیم و خودمان را در این مقیاس باید تعریف کنیم.
مجید شاهحسینی
اگر کنشگری انسان محجبه و عفیفه را نشان بدهیم، بازی را بردهایم
جامعهای که محصول فضای مجازی است حوصله ندارد یک برنامه بلند معرفتی در تلویزیون ببیند که در حال دفاع از حجاب است. او نمیتواند از آغاز زنجیره استدلالی با شما همراه شود، چراکه فضای مجازی انسان را شتابزده کرده است. اما اگر نتیجه و محصول شما را پذیرفت، در یک فرآیند با شما تا عقب مبانی حجاب هم میآید. همه حرف بنده همین است که اگر بخواهید از زنجیره آخر یعنی کاملا کف میدان با مخاطب رسانه ارتباط بگیرید، باید بتوانید کنشگری انسان محجبه و مزین به فرهنگ عفاف را نشان بدهید. اگر توانستیم مردی را که غیرت و حیا دارد و زنانی را که پوشش صحیح و عفاف دارند را کنشگرانه ترسیم کنیم این بازی را بردهایم. اما اگر میخواهیم فقط تدافعی باشیم، حرفهای درست مان هم اثر ندارد. تدافعی یعنی اینکه بگوییم: زن محجبه، مرواریدی است در صدف!
نشان دادن یک فرد باحجاب و عفیف در نقشهای کاربردی، میوه ممنوعه است
در سریالهای ما چقدر از نقشهای تخصصی مربوط به آدمهای باحجاب است؟ سالها در سینما این خیانت به فرهنگ و تفکر ما شده که آدمها هر چه از نظر منطق دراماتولوژی در فیلمنامه مهمتر و موثرترند، از قواعد حجاب و عفاف دورترند. چون تهیهکننده و کارگردان معتقد است نشان دادن یک فرد با حجاب و عفاف در نقشهای کاربردی به نوعی میوه ممنوعه است، لذا اصرار دارند تا آنجا که میتوانند این اتفاق نیفتد، به صورت کلی در سپهر بازیگری کشور یک بردار منفی و مقاومتی راجع به طرح این شخصیتهای کنشگر و محجبه وجود دارد.
علیرضا شجاعی زند
دفاع از نظام مهمترین وظیفه صداوسیما
رسانهملی وظایف مختلفی دارد. مهمترین وظیفه صداوسیما دفاع از نظام است. در دفاع از جمهوری اسلامی دلایل متعددی وجود دارد که برخی ناظر به کارکردهای آن است، اما دفاع من از جمهوری اسلامی به دلیل ظرفیتها و قابلیتهایش و ناظر به ذات جمهوری اسلامی است.
سه ویژگی اساسی قابل دفاع در جمهوری اسلامی
ویژگی اول: ایدئولوژیک بودن نظام: به این معنا که نظام، مبانی و اصولی دارد و بر اساس آن مسیر و اهداف خاصی را پیگیری میکند. هیچ نظام غیرایدئولوژیکی در جهان وجود ندارد. ایدئولوژی جمهوری اسلامی دینی، آرمانخواه و تحولی است.
ویژگی دوم: ابتنا و اتکای نظام بر عقلانیت. این بنا در جمهوری اسلامی بین عقلانیت و ایدئولوژی جمع شده است. چون این دو مربوط به ساحتهای متفاوت انسان است و به هر دوی اینها هم نیازمندیم. برخلاف تصور شایع، یک ایدئولوژیست به عقل اهتمام دارد و به آن پایبند است. ایدئولوژیستها اتفاقا وفادارترین افراد به عقل و عقلانیت هستند، چون انگیزههای بالایی برای مداخله در امور و نیل به اهداف و تغییر شرایط دارند. انسان با اهداف بلند، اتفاقا باید به واقعیت درست نگاه و اعتنا کند تا بتواند به اهدافش بیشتر و بهتر دست پیدا یابد. در اصول و اهداف جای انعطاف نیست، اما در فرآیندها، راهبردها و تاکتیکها باید اهل انعطاف بود.
ویژگی سوم: داشتن رویکرد توامانی در غالب مسائل: این راهبرد در جوهره جمهوری اسلامی وجود دارد و در بسیاری از این دوگانهها رویکردش انتخاب هر دو طرف است. دوگانه خدا و انسان، دین و دنیا، دنیا و آخرت، عقل و ایمان، علم و دین، دین و دولت، معنویت و قدرت، دین و آزادی، آزادی و عدالت، آزادی و استقلال، رشد و توزیع، اخلاق و اقتصاد، اخلاق و سیاست و... که منازعات حادی در تاریخ غرب است و در مخیله شان جای نمیگیرد که چگونه اینها قابل جمع هستند.
جمهوری اسلامی برای جمع بین اینها حرف دارد. ما حاضر نیستیم به بهای موهبتهای یکی از دیگری دست برداریم. جمهوری اسلامی هیچ تنش ذاتی بین این دوگانهها نمیبیند و میخواهد از هر دو سوی ماجرا بهرهمند شود. اگر این دیدگاه تبدیل به نگاه برنامه سازان شد، باعث میشود در برنامهسازی رویکرد توامانی داشته باشند.
امیرحسین بانکیپور
ابربحران پیری جمعیت مسأله فوری صداوسیما
صداوسیما عمده کارهایش اولویتها و موضوعات اهم است، حتی از مهمها هم عبور میکند. من میخواهم بگویم چیزهای اهم هم، دو گونه است. بعضیهایش فوری است و بعضیهایش نه. الان مسأله جمعیت برایمان صرفا موضوع اهم نیست. موضوع فوری است. یعنی هر تأخیر روزانهای که پیدا میکنیم فرصت فوقالعادهای را از دست میدهیم.
انتظارمان از صداوسیما مقابله با قبحزدایی از سقط است
الان در جامعه ما طوری شده که حتی خانوادههای مذهبی فکر میکنند تا قبل از چهار ماه سقط اشکال شرعی ندارد. در حالی که سقط از همان ماه اول قتل حساب میشود و حرام است. ولی ما طوری در نظام بهداشت و درمانمان عمل کردیم که با تغییر عباراتی اسم سقط را گذاشتیم ختم بارداری و به انتخاب مادر! و میگوییم تا قبل از چهار ماه میشود سقط کرد. از سقط قبحزدایی شدهاست. اینها چیزهایی است که ما از صداوسیما انتظار داریم فرهنگسازی شود. خود همین سقط، اگر فقط نصفش را بتوانیم مدیریت کنیم، نرخ باروری ما را تکان میدهد.
هادی وکیلی
از غرب فقط فرهنگ بولواریاش را گرفتی!
رضاشاه در کل عمرش فقط یکبار رفت ترکیه. مخبرالسلطنه میگوید به رضاشاه گفتم قربان، شما نه اروپا رفتی، نه آمریکا، اما من آمریکا رفتهام، اروپا رفتهام، ژاپن رفتهام، مکه رفتهام، هرجا که بگویی رفتهام. شش سال است که نخستوزیر شما هستم. گفتم قربان به شما بگویم غرب واقعیتش چیست؟ گفت بگو، گفتم قربان غرب دو تا فرهنگ دارد، فرهنگ لابراتواری و فرهنگ بولواری. اگر غرب پیشرفت کرده است با فرهنگ لابراتواریاش پیشرفت کرده نه با فرهنگ بلواریاش. شما همه آنها را گذاشتی کنار، به علم توجه نمیکنی، درِ دموکراسی را گِل گرفتی، مجلس را تعطیل کردی، بعد میگویی ما میخواهیم مثل غرب باشیم. لابراتوارش را نمیگیری، بولوارش را میگیری؟
رضا شاه فرهنگ ملی را پای فرهنگ غربی ذبح کرد
آیا رضاشاه در سیاست فرهنگی ملیگراست یا دینگرا یا غربگرا؟ در جامعه ما مدام دارند به نسل جوان میگویند رضاشاه یک شخصیت ملیگرا بوده است. در حالی که رضاشاه فرهنگ دینی را به پای فرهنگ ملی و سپس ملی بودن و فرهنگ ملی را به پای فرهنگ غربی ذبح کرد. به مرد ایرانی گفت حق نداری لباس اسلامی بپوشی، به زن ایرانی گفت حق نداری لباس اسلامی بپوشی. به بهانه اینکه میخواهیم لباس ملی بپوشی. بعد از یک مدتی کلاه ملی ممنوع شد. لباس ایرانی ممنوع! لباس غربی الزامی و اجباری!
مجید بذرافکن
جهاد روایت نشده
ما یک جهاد روایت نشده داریم از پیوستگی ملت و دولت. در تمام تحلیلهای انقلاب اسلامی یک دوگانه وجود دارد: دولت، ملت. در صورتی که در انقلاب اسلامی کاملا این اجزا باز میشود و یک لایه جهادی به ملت اضافه میشود که یک دامنه خوب میلیونی دارد، یک دامنه بسیجگر وجود دارد که برای این جهادیهای امروز اسمش را آقا گذاشته حلقه میانی. قبل از این هم بودند، این مساجدی که مردم را تجمیع میکردند، کمیتههایی که مردم را تجهیز میکردند، حلقههای میانی بودند که توان جهادی مردم را پای کار میآوردند.
مسأله این است که ما در یک جهاد روایت نشده از جمهوری اسلامی بهسر میبریم که روایتش صرفا یک تفنن نیست، یک وضع جدید تحولی در کشورداری است. برای نمونه ما یک فصل عمدهای از - به تعبیری - فتح قله سلامت در جهان داریم که روایت نشده. مسأله ما این است که ما این خدمت را میخواهیم به بهترین نحو بدهیم و دادیم، ولی خوب نتوانستیم روایت کنیم. حقیقتا تصویرهای هماوردی کرونایی جمهوری اسلامی در تراز جهانی، مثالزدنی است و همه جهان دارد به این نگاه میکند.
منبع: روزنامه جام جم