بااینحال اگر اروپا برای استقلال از واردات انرژی روسیه جدی باشد، به توسعه منابع تامین دیگر نظیر آسیایمرکزی نیاز دارد. برای تحقق این هدف، ترکیه باید به قطب ترانزیت گاز طبیعی تبدیل شود و تامینکنندگان در غرب و آسیایمرکزی را به بازارهای اروپا متصل کند، اما آیا آنکارا میتواند به هاب گازی اروپا تبدیل شود؟ مهمترین خط لولههایی که میتواند ترکیه را به هاب گازی تبدیل کند در ادامه میآید.
۱- خط لوله پرشین
این خط لوله برای اولینبار سال ۲۰۰۸ میلادی برای تامین گاز از میدان گازی پارسجنوبی/ گنبد شمالی (سمت ایرانی) برای خریداران اروپایی مطرح شد. از نظر اقتصادی، عملیترین پروژه در میان چهار پروژه پیشنهادی است. ایران دارای مرز مستقیم با ترکیه است که ترانزیت به اروپا را فراهم کرده و درحالحاضر گاز طبیعی را از طریق خط لوله تبریز-آنکارا به ترکیه میفروشد. بااینحال، تحریمهای تنبیهی آمریکا علیه ایران در چند دهه گذشته، این امر را برای اروپا تقریبا غیرممکن میکند. علاوهبر این، صادرکنندگان الانجی ایالاتمتحده از افزایش قیمت گاز منتفع شده و کاهش تحریمها علیه ایران به تسهیل انتقال گاز به اروپا به این تجارت آسیب میزند.
۲- خط لوله قطر - ترکیه
قطر همراه با ایران، مالکیت میدان گازی پارسجنوبی/ گنبد شمالی، بزرگترین میدان گازی جهان را در اختیار دارند. بااینحال، برخلاف ایران، قطر مانعی برای تحریمها ندارد و توانسته ذخایر گاز خود را بهطور کامل توسعه دهد. از سال ۲۰۰۶ تا ۲۰۲۰ میلادی، این کشور بزرگترین صادرکننده گاز طبیعی مایع در جهان بود و اکنون در رتبه دوم بعداز استرالیا قرار دارد. اتصال به بازار بزرگ گاز اروپا با ساخت یک خط لوله منطقی بود، اما برای قطر، این به معنای ترانزیت از طریق عربستانسعودی، اردن، سوریه و ترکیه بود که آن را از نظر ژئوپلتیکی پیچیده میکرد. از سال ۲۰۱۷ تا ۲۰۲۱ میلادی، قطر همچنین با همسایه بزرگ خود، عربستانسعودی، شکاف دیپلماتیک بزرگی داشت که باعث شد این کشور تمام روابط خود را با قطر قطع کند و مرزها را ببندد. ساخت این خط لوله گروگان چنین شکافهایی خواهد بود.
۳- کریدور گازی جنوبی
آذربایجان یک منبع کلیدی گاز طبیعی برای اروپاست. کریدور گازی جنوبی در سال ۲۰۲۰ میلادی، سالانه ۸.۱میلیارد مترمکعب گاز طبیعی را از دریایخزر (سرزمین آذربایجان) به اروپا صادر کرده است. این کریدور دارای سه بخش است: خط لوله قفقاز جنوبی که از آذربایجان به ترکیه میرود، خط لوله ترانس آناتولی در سراسر ترکیه و درنهایت خط لوله ترانس آدریاتیک که به ایتالیا ختم میشود. این خط لوله احتمالا با توسعه میدان گازی شاهدنیز ۲ در دریایخزر، ظرفیت خود را دوبرابر خواهد کرد و به ۲۰میلیارد مترمکعب خواهد رساند. اتحادیه اروپا اخیرا تفاهمنامهای را با دولت آذربایجان برای افزایش عرضه گاز از این مسیر امضا کرده است، اما افزایش حجم گازی که روسیه درحالحاضر به اتحادیه اروپا عرضه میکند بیش از ۱۰درصد نخواهد بود.
۴- خط لوله گاز ترنسکاسپین
خط لوله پیشنهادی ترنسکاسپین، میادین گازی ترکمنستان را به شبکه خط لوله در آذربایجان و سپس از طریق گرجستان و ترکیه به اروپا متصل میکند. چنین پروژهای میتواند از نظر تئوری جایگزین بخش قابلتوجهی از عرضه فعلی روسیه شود. بااینحال، این کریدور میتواند توسط خط لوله ترانس خزر برای انتقال گاز به اروپا نیز استفاده شود. بااینحال، دریایخزر یک آبراه بینالمللی نیست و چنین اقدامی را پیچیده میکند. کنوانسیون ۲۰۱۸ میلادی رهبران همسایه دریایخزر اجازه میدهد خطوط لوله بر بستر دریا گذاشته شود، اما ممکن است خلأهایی مانند ایمنی محیط زیست توسط همه کشورهای ساحلی ازجمله روسیه وجود داشته باشد که پروژههای جدید را پیچیده میکند. روابط قوی ترکمنستان با روسیه (پوتین در ژوئن امسال از ترکمنستان بازدید کرد) همچنین میتواند مانعی برای این پروژه باشد.
۵- خط لوله اسرائیل - ترکیه - اتحادیه اروپا
رژیم صهیونیستی در سالهای ۲۰۰۹ و ۲۰۱۰ میلادی، اکتشافات گازی بزرگی را در میدانهای گازی تامار و لویاتان انجام داد که بسیار فراتر از نیازهای فوری این رژیم بود. رژیم صهیونیستی درحالحاضر به اردن و مصر گاز صادر میکند و بهطور بالقوه میتواند به اتحادیه اروپا نیز گاز صادر نماید. این به یک خط لوله زیر دریایی ابتدا به ترکیه و سپس به اروپا نیاز دارد. یک راهحل بالقوه با بدتر شدن روابط میان رژیمصهیونیستی و ترکیه در سالهای اخیر پیچیده شده است.
منبع: روزنامه جام جم