میدانیم که شرط حضور یک فیلم در این رقابت، اکران آن در آمریکا (البته بهجز فیلم خارجی زبان) است، یعنی اینکه مخاطبان سینما به طور طبیعی یا آن فیلم را دیدهاند یا درباره آن شنیدهاند و وقتی وجهی از فیلمی انتخاب میشود مخاطب از قبل درباره آن ارزیابی و نظر دارد. ضمن اینکه انتخاب بهترینها در هر بخش توسط اهالی متخصص در آن رشته صورت میگیرد و این نگاه تخصصی دارای اعتبار است و این اعتبار باعث میشود فیلم در اکرانهای عمومی و جشنوارهای، شانس بیشتری برای فروش و موفقیت داشته باشد. از سوی دیگر، استمرار اهدای این جایزه طی نزدیک به ۹دهه، بهرغم برگزاری جشنوارههای متعدد و مختلف سینمایی در سراسر دنیا آن را به یکی از معتبرترین جوایز سینمایی در جهان تبدیل کرده و البته که این اعتبار و استمرار مدیون سیطره سینمای آمریکا (هالیوود) بر جهان است.
مروری بر حضور ایران در اسکار
یکی از بخشهای مهم اهدای این جایزه، بخش فیلمهای خارجی زبان است. سینمای ایران از سال ۱۹۵۶ با فیلم «دایره مینا» ساخته داریوش مهرجویی و سال ۱۹۵۷ با فیلم «باد صبا» ساخته آلبر لاموریس تا سال ۱۹۹۴ با فیلم برنده نخل طلای کن «زیر درختان زیتون» ساخته عباس کیارستمی، فیلم دیگری را به این آکادمی یا نفرستاد یا اگر هم فرستاد به آکادمی راه پیدا نکرد، اما از اواخر دهه ۹۰میلادی و خصوصا ۲۰۰۰ و به یمن شناخت سینمای ایران در جهان، تعداد زیادی فیلم به این آکادمی فرستاده شده تا با دیگر فیلمهای خارجی زبان رقابت کند.
تا امروز مجید مجیدی با فیلمهای «بچههای آسمان»، «رنگ خدا»، «باران»، «آواز گنجشکها»، «محمد رسولا...» و «خورشید» پیشتاز حضور و اصغر فرهادی با دریافت دو جایزه برای فیلمهای «جدایی نادر از سیمین» و «فروشنده» پیشتاز دریافت جایزه اسکار هستند. طی تقریبا دو دهه گذشته انتخاب فیلم برای معرفی به آکادمی اسکار یکی از بحثبرانگیزترین و پرمناقشهترین موضوعات سینمای ایران بوده و اهالی سینما از سینماگر و مدیر سینمایی و منتقد را درگیر خود کرده است، اما هیچ بحث و گفتوگویی طی این سالها بههیچ راهکار و معیار و شاخصهای برای انتخاب فیلم نرسید. البته این مسأله نیز تابعی از دیگر مباحث در سینماست و پیدا کردن شاخصه برای آن تحتالشعاع موضوعات سینمایی و البته دیگر حوزهها از جمله سلیقه مدیران سینمایی و مسائل سیاسی داخلی و خارجی قرار دارد.
ولی اگر میخواهیم به این حضور جهانی ادامه بدهیم و خصوصا اگر میخواهیم شانسی در این رقابت سخت داشته باشیم بالاخره باید جایی به یک جمعبندی برای تعیین شاخصه و پیدا کردن راهکار برسیم.
فارغ از شرایط آکادمی اسکار برای راهیابی یک فیلم مثلا اکران آن فیلم تا تاریخ معینی در کشور مربوط و احیانا حضورها و اکرانهای دیگر به نظر میرسد مسئولان و دستاندرکاران سینمایی باید به یک محدوده مشخص از شاخصهها برسند.
مثلا با بررسی فیلمهای ایرانی و دیگر فیلمهای خارجیزبان شرکتکننده و برگزیده در این بخش، میتوان به طرح چند سؤال اصلی و فرعی رسید که با پیدا کردن پاسخ این سوالها میتوان شاخصههای لازم را به انتخاب فیلم برای معرفی به آکادمی اسکار بهدست آورد، مثلا آیا فیلمهای جشنوارهپسند ایران (که تعداد آنها در فیلمهای معرفی شده به اسکار کم نیستند) توانستهاند در اسکار شانسی داشته باشند؟ آیا فیلمهایی که در جشنوارههای خصوصا اروپایی برگزیده یا نامزد دریافت جایزه شدهاند، توانستهاند در اسکار شانسی بیاورند؟ چقدر فیلمهایی با موضوعات اجتماعی و خصوصا ملی کشورها توانستهاند در اسکار شانس داشته باشند؟ آیا فیلمهای برگزیده در بخش فیلمهای خارجیزبان به لحاظ تکنیکی شاخص بودهاند؟ آیا نگاه سیاسی به کشورها باعث انتخاب فیلم خاصی شده است؟
چقدر حمایتهای پشت پرده از فیلمی باعث انتخاب و برگزیدگی آن شده است؟ و...
هدف، شناساندن هویت ایرانی
از سوی دیگر، لازم است تاکید شود یکی از مهمترین محورها و شاخصهها توجه به موقعیت استراتژیک ایران در جهان بهویژه غرب و بهخصوص آمریکاست.
از آنجا که فیلم ارسالی در این بخش توسط همه اعضای حق رأی آکادمی و بدون تخصص خاص در یک رشته دیده میشود میتوان از این فرصت نه فقط با هدف برگزیده شدن، بلکه با هدف شناساندن هویت و تفکر ایرانی اقدام به انتخاب فیلم برای معرفی به اسکار کرد. تعداد اعضای آکادمی اسکار بیش از ۶۰۰۰ نفر است و این یعنی دیده شدن یک فیلم با هویت و تفکر ایرانی توسط تعداد زیادی از اهالی سینما در جهان. حال در این شرایط معرفی کدام فیلم به نفع امنیت ملی کشور است؟ فیلمی که مؤلفههای هویت ملی و تفکر برآمده از تفکری شیعی ایرانی دارد یا معرفی فیلمی با مؤلفههای تکراری جهانی.
کوروساوا را فراموش نکنیم
فراموش نکنیم اگر کوروساوا در جهان امروز برای سینماگران و سینمادوستان شناخته شده است به دلیل ساخت فیلمهایی با هویت ملی ژاپن بوده، هویتی که مختص این جغرافیاست و در جای دیگری از جهان وجود ندارد. این خاص بودن باعث دیده و برجسته شدن آثار کوروساوا در جهان شد. پس باور کنیم اگر تلاش کنیم هویت ملی و تفکر ایرانی را که خاص این جغرافیاست و در جای دیگری نمیتوان آن را پیدا کرد به جهانیان نشان دهیم، برای رسیدن به هدف، یعنی شناساندن هویت و تفکر ایرانی، گام اول را درست برداشتهایم و قطعا موفقیت در این گام میتواند موفقیت در گام دوم، یعنی برگزیده شدن را نیز در پی داشته باشد.
روزنامه جام جم