معترضان فرانسوی جنبش موسوم به «جلیقهزردها» در بحبوحه افزایش تورم بار دیگر در خیابانهای پاریس تجمع و علیه نظام سرمایهداری و سیاستهای دولت امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه اعتراض کردند. تظاهرکنندگان به تجهیزات خیابان آسیب و سطلهای زباله را آتش زدند. پلیس فرانسه بهسرعت به این تظاهرات واکنش نشان داد. جلیقهزردها در اعتراض به تورم فزاینده در نتیجه سیاستهای مکرون و دولتش، در میدان جمهوری پاریس تجمع کردند. یکی از معترضان دراینباره گفت: ما عملا همان مطالباتی را داریم که شروع کردیم. امروز مسأله قیمت سوخت، انرژی، حقوق بازنشستگی، شرایط کاری پرستاران و کارت سلامت وجود دارد. همه چیز وارونه است، متاسفم. این فقط در فرانسه نیست، در سراسر اروپا و در سراسر جهان است. همه چیز وارونه است.
پلیس و نیروهای امنیتی فرانسه بهشدت نگران شکلگیری هسته اولیه جلیقهزردها هستند. شکلگیری این هسته اولیه، میتواند مولد اعتراضات گستردهای در سراسر فرانسه باشد، دقیقا مانند آنچه در سال ۲۰۱۸ میلادی به وقوع پیوست. افسران و نیروهای پلیس ویژه ضدشورش حدود ۴۰معترض را محاصره کردند. جنبش اعتراضی جلیقهزردها سال ۲۰۱۸، در پی افزایش قیمت سوخت و عمیقتر شدن شکاف اجتماعی در فرانسه متولد شد. اعتراضات جلیقهزردها بهعنوان طولانیترین تظاهرات اعلام نارضایتی در سده اخیر برای بیش از ۵۰ هفته آنهم بهطور مداوم برگزار شد. وسعت و جدیت این اعتراضات علیه نظام سرمایهداری در فرانسه به حدی بود که خیلی زود به نقاط مختلف اروپا سرایت کرد. هرچند که پاریس در طول این اعتراضات مجبور به عقبنشینی شده، اما این جنبش همچنان بهعنوان یک نماد اصلی برای ابراز نارضایتی مایه دردسر مقامات فرانسه است.
نسبتسنجی اعتراضات جاری در فرانسه و تحولات فعلی و آتی در اروپای واحد، به یکی از اصلیترین دغدغههای تحلیلگران مسائل اروپا و نظام بینالملل تبدیل شده است. آنچه مسلم است اینکه اعتراضات جاری در فرانسه، ماهیتی بنیادین و زیربنایی دارد. به عبارت بهتر، در اینجا ما با پدیدهای سطحی و روبنایی مواجه نیستیم. نوع رفتار معترضین، شعارهایی که آنها سر میدهند و خشمی که بر فضای تظاهرات حاکم است، نشاندهنده انفجار جامعه فرانسه و تمایل ذاتی آن مبنی بر گذار از وضعیت موجود است. بیدلیل نیست که چندینبار عقبنشینی مکرون دربرابر معترضین به پایان اعتراضات منجر نشده است.
اعتراضات متفاوت
در سال ۲۰۰۷ میلادی، زمانی که بحران اقتصادی در اروپا به وقوع پیوست، شاهد آغاز اعتراضات در دو کشور یونان و اسپانیا بودیم. در آن زمان، بحران از «سطح هرم» شروع شد و به «راس هرم» یعنی تروئیکای اروپایی نرسید. همین مسأله سبب شد تا سه کشور آلمان، انگلیس و فرانسه درصدد مهار و مدیریت اعتراضات اقتصادی در درون اروپا برآیند. همچنین آنها با سادهسازی صورتمسأله، سعی کردند این اعتراضات را به «اعتراضات معیشتی» تقلیل دهند. فراتر از آن سران اروپایی به دروغ به شهروندان خود وعده دادند که با اعمال سیاستهای ریاضتی در کوتاهمدت، شاهد مهار بحران در قارهسبز خواهیم بود. هماکنون در سال ۲۰۲۲ میلادی قرار داریم و بحران اقتصادی در اروپا باقی است. سیاستهای مداخلهگرایانه کشورهایی مانند آمریکا، انگلیس، فرانسه و آلمان نقش مهمی در ایجاد و تشدید بحران اقتصادی در سراسر اروپا ایفا کرده است. بسیاری از پیشبینیها نشان میدهد که اعتراضات جلیقهزردها در فرانسه روز به روز گستردهتر و عمیقتر از گذشته خواهد شد. با نزدیکتر شدن به زمستان و ناتوانی دولت مکرون در مدیریت اوضاع اقتصادی ناشی از افزایش تورم این اعتراضات به تمامی نقاط فرانسه تسری پیدا خواهد کرد.
درحالحاضر اعتراضها از «راس هرم» آغاز شده و به «سطح هرم» در حال گسترش است. فرانسه، کشوری که دومین اقتصاد منطقه یورو و فراتر از آن یکی از رهبران اصلی اروپای واحد و منطقه یورو محسوب میشود، در کنار ایتالیا و جمهوری چک در حال تبدیل به یکی از کانونهای اصلی اعتراضی در اروپاست. همگان به یاد دارند در گذشتهای نهچندان دور، از مکرون بهعنوان رهبر جدید اروپای واحد یاد میشد. سیاستمداری که محبوبیت وی هماکنون در کشورش به کمتر از ۳۰درصد تنزل پیدا کرده است. تشدید جنگ اوکراین از یکسو و ناتوانی مقامات اروپایی در مدیریت عواقب و آثار اقتصادی آن، اروپا را با جدیترین بحران ممکن مواجه ساخته است؛ بحرانی که مدیریت آن از عهده سیاستمداران سنتی (سوسیالدموکرات و راستمیانه) خارج شده است. معترضینی که در فرانسه قصد دارند دوباره به میدان بیایند و خیابانهای این کشور را به تسخیر خود درآورند هم از طبقه فرودست جامعه هستند. فراتر از آن، تجربه نشان میدهد که این اعتراضها بهصورت دومینووار به دیگر کشورهای اروپایی سرایت خواهد کرد.
روزنامه جام جم