بهعنوان سؤال نخست، اساسا چه نسبتی بین اقتصاد و پدافند غیرعامل وجود دارد؟!
همه کشورها باتوجهبه اینکه در معرض مشکلات، اختلالات، مخاطرات و ریسکهای زیادی هستند، ممکن است روند اداره امور اقتصادی و غیراقتصادی آنها دچار اخلال شود و چالشهای فراگیری برای زندگی مردم ایجاد شود. مثلا فرض کنید ممکن است شبکه برق یا شبکه اطلاعات مالی و بانکی کشورها یا هر موردی شبیه به این دچار اختلال فراگیری شود که زندگی اقتصادی را دچار وقفه کند. این اتفاق فراگیر بهطور خاص درباره خیلی از کشورهای دیگر ممکن است روی دهد اما در کشور ما که درگیر دشمنیهایی است، احتمال بروز این اختلالات را بهصورت عامدانه افزایش میدهد. مثلا شاهد اقدامات مخرب هکرهایی باشیم که میخواهند سیستمهای سوخترسانی یا شبکه اطلاعات اقتصادی یا تمام دستگاههای خودپرداز را دچار اخلال کنند. کشوری که در برابر مخاطرات عادی، عمومی و هم مخاطرات خاص که دشمنهای ویژه برایش ایجاد میکنند، بتواند مقاوم، آسیبناپذیر و تابآور ادامه فعالیت اقتصادی خود را انجام دهد و کمتر دچار اختلال شود یا اگر هم در زندگی اقتصادی دچار مشکلی شد، بتواند سریع به زندگی عادی خود برگردد نشانههای یک سیستم تابآور و پایدار است. ما در سال گذشته در مورد پمپبنزینهای کشور واقعا در یک هجوم خارجی دیدیم بخش زیادی از شبکه سوخت کشور دچار اختلال شد اما یک مسیر جایگزینی وجود داشت که بهسرعت آمد و دوباره به مردم سرویس میداد و این فضا را ایجاد کرد که بعد از چند ساعت، روند کار به حالت عادی ادامه پیدا کند و بعد از ۷۲ ساعت کاملا مشکلات مرتفع شد. یا در سال ۱۴۰۱ درمورد اختلالی که در فولاد مبارکه رخ داد. براساس یک حمله بیرونی فعالیت این سیستم دچار یک وقفه جدی شد اما در کمال تعجب که شاید واقعا دشمنان مردم هم تصور نمیکردند، ظرف چند روز تمام آن شبکه اطلاعات و نظام برنامهریزی و مغزافزار برنامهریزی فولاد مبارکه که دچار اختلال شده بود، توسط جوانان متخصص خودمان اصلاح شد و برگشت.
ما به مؤلفههایی که میتواند بهسرعت فرآیند اخلال در حیات اقتصادی جامعه را اصلاح کند و برگرداند یا اساسا از اول بهقدری مقاوم باشد که اجازه ندهد این ویروسها چنین مشکلی را ایجاد کنند، پدافند غیرعامل در اقتصاد میگوییم. برای اینکه همه تلاشها و زحمات دیگری که در حوزههای مختلف کشاورزی، صنعت، معدن، تجارت و امثالهم کشیده میشود با یک نقطهضعف در حوزه پدافند غیرعامل اقتصادی کاملا تحتالشعاع قرار میگیرد و یک حسی از ضعیف بودن و آسیبپذیر بودن را منتقل میکند. به همین جهت در این زمینه حساسیتها و تلاشهای خوبی در این سالها صورت گرفته است.
یکی از عرصههایی که دشمن هماکنون در دستور کار خود قرار داده، موضوع جنگ اقتصادی است. به نظر شما الگوی پدافند غیرعامل در عرصه اقتصادی چگونه عمل میکند؟!
اساسا این دو جزء (اقتصاد و پدافند غیرعامل) تفکیکناپذیر از یکدیگرند یعنی شما نمیتوانید کشور قوی، اقتصاد مقاوم و بدون زیرساختهای قوی داشته باشید. این شبکههای زیرساختی باید اینقدر مستحکم باشند که اجازه ندهد بهراحتی اقتصاد مردم، فعالان اقتصادی، کسبه، تولیدکنندگان، صادرکنندگان و ... دچار اختلالهای فراگیر شوند. ما در حوزه اقتصادی ابتدا نیازمند این بودیم که خودمان نقشه کامل پدافند غیرعامل اقتصادی را طراحی کنیم. با همکاری سازمان پدافند غیرعامل - که در آنجا دوستان باتجربه، یک انباشت و تراکمی از دانش خوب ایجاد کردند - این برنامه راهبردی و عملیاتی وزارت اقتصاد و سازمانهای تابعه را توانستیم طراحی و اجرا کنیم.، زیرا به هر حال در حوزه نظام مالیاتی کشور، میلیونها نفر با سایت سازمان مالیاتی و خدمات آن کار میکنند. در حوزه گمرک صدها هزار تاجر، صادرکننده، واردکننده، ترانزیت و ... خدمات دریافت میکنند. در شبکه بانک و بیمه هم به همین ترتیب. اینها خدماتی است که نهتنها روزانه بلکه دقیقهای هزاران نفر از مردم ما از آنها استفاده میکنند. بنایراین بسیار حائز اهمیت است که این شاهرگهای جریان اقتصادی متوقف نشود. هم خودشان تا حد امکان آسیب پذیر نباشند و هم اینکه برای روزهای خطر و روز مبادا مسیرهای جایگزینی وجود داشته باشد تا بتوانیم سرویسدهی به فعالان اقتصادی را ادامه دهیم. هر دوی این مسائل در دستور کار بوده است.
علاوه براین، شبکههای خدمتدهی به معنای متعارف، جزء دیگری نیز وجود دارد یعنی ما در خود سیاستهای اقتصادی کشور هم به نحوی عمل کنیم که آسیبپذیریمان از عوامل خارجی که میخواهند اختلال در اقتصاد ایران ایجاد کنند، کم شود. هر قدر مبادی تجاری ما متنوعتر باشد از یک ناحیه آسیب خیلی جدی نمیبینیم. هر قدر که مبادی تراکنشهای مالی ما در دنیا بیشتر باشد، مثلا صرفا وابسته به سوئیفت نباشد که اگر روزی آمریکاییها جلوگیری کردند، دفعتا کل تجارت ارزی دلار و یورویی ما دچار اختلال نمیشود. اینها سیاستهایی در یک لایه بالاتر نسبت به شبکهها و سرویسهای سختافزاری است که وجود دارد و اتفاقا دولت سیزدهم یکی از نقاط تمایزش نسبت به گذشته این است که در مورد متنوعسازی تمام مسیرهای تجارت، مسیر تراکنشهای ارزی، تمام شبکه انتقال وجوه و تسویه وجوه بین ایران و بقیه کشورهایی که با آنها کار اقتصادی، نفت، غیرنفتی، صادرات عادی یا واردات کالا انجام میدهیم، در دستور کار خودش قرار داده است. هم بانک مرکزی هم سازمان توسعه و تجارت وزارت صمت و هم بقیه بخشهای اقتصادی که درگیر این ماجرا هستند و این به مثابه یک سیاست مقاومکننده، واکسینه کننده و ضدآسیبپذیری در اقتصاد در لایه سیاستهای نرم کار میکند اما این ایده تنوعبخشی به شکل خیلی جدی بهعنوان یکی از ارکان مقاوم شدن اقتصاد یک لایه دیگری است غیر از آن لایه تدابیر سخت که خدمتتان عرض کردم. امیدوارم این دو مسیر در کنار هم قرار گرفتنشان به مثابه دو بال بتواند به پرنده پدافند غیر عامل در حوزه اقتصاد کمک کند تا خیلی بهتر در این دولت به پرواز درآید.
اکنون مصداق اتم جنگ اقتصادی دشمن را به صورت نوین چه میبینید؟
هر آن چیزی که بتواند کارآمدی نظام را در اداره اقتصاد کشور خدشهدار کند و چشمانداز امید به آینده زندگی اقتصادی را کمرنگ کند، مهمترین چالشی است که پیش روی همه ما وجود دارد . باید بتوانیم بر این چالش غلبه کنیم و نشان دهیم که اتفاقا الان اراده جوانها، دانشگاهیها، سیاستگذارها، تصمیمگیران و مدیران کشور بر این تعلق گرفته است که در شرایط سخت اقتصادی هم باید بتوانیم اقتصاد کشور را بسازیم و کار را پیش ببریم. رشد و سرمایهگذاری و اعتماد مردم به بخش خصوصی را برگردانیم. به نظرم این مهمترین پیامی است که اگر در این عرصه موفق بشویم، بقیه سنگرها را میتوانیم فتح کنیم اما اگر دشمن بتواند ناامیدی و اینکه هیچ اتفاق مثبت و چشمانداز خوبی پیش رو نیست را القا کند، مانعی است که به شما اجازه به جلو رفتن را نخواهد داد. عمدتا این مناسبات در یک مجموعهای از جنگهای شناختی و رسانهای شکل میگیرد که متأسفانه ما در آن قوی نیستیم و در بسیاری از مواقع خوب عمل نمیکنیم.
یکی از حربههای اصلی دشمن برای جنگ و حمله اقتصادی کاهش ارزش پولی ملی است. به نظر شما وزارت اقتصاد چقدر توانسته است در حوزه افزایش ارزش پول ملی موفق باشد؟!
سؤال خوبی پرسیدید البته میتواند اقدامات بهتری هم صورت بگیرد. من از شرایط موجود راضی نیستم اما باید بگوییم در شرایطی کشور ما یک سال تورمی را پشتسر گذاشت که سیاستهای آمریکا منجر به افزایش بسیار زیاد ارزش دلار نسبت به سایر ارزهای جهانی شد. در همه این شرایط ما بهعنوان کشوری که تنگناهای تحریمی هم اضافه بر سایر کشورها بر آن تحمیل شده است، توانستیم ارزش پول ملی را نسبت به روزی که دولت را تحویل گرفتیم در حد ایدهآل و خوبی حفظ کنیم. این در حالی است که حداقل باید مانند بقیه کشورها شاهد آن درصد افزایش ارزش پول یعنی کاهش ریال میبودیم. البته اضافه بر تورمها، سختی مبادلات تجاری و کسری بودجه دولت و مسائل دیگری میتوانست وضعیت را وخیمتر کند. و اتفاقا در خرداد امسال یکی از برنامههای مشخص کسانی که تصمیم داشتند پول ملی را بهعنوان یکی از ارکان اعتماد ملی تخریب کنند این بود که از طریق کانالهای فردایی خرید و فروش دلار، بتوانند ریال را ضعیفتر کنند و ارزش دلار را روزبهروز بالاتر ببرند. شیطنت خیلی وسیعی بود در بسیاری از آیپیهایی که اصلا در خارج از کشور ثبت شده بودند. شب، نصفه شب،روز تعطیل، غیر تعطیل، دائما در حال القا بودند که دلار ۱۰۰ تومان، ۲۰۰ تومان، ۱۰۰۰ تومان در هر روز افزایش پیدا میکند و واقعا بانک مرکزی ما در کنار نیروهای امنیتی کشور، این کانالهایی را که از کشورهای اطراف ساعت ۱۰ شب قیمت دلار را تعیین میکردند، شناسایی میکرد در صورتی که هیچ بازار رسمی در کشور برای دلار در آن ساعت وجود ندارد.
میخواهم بگویم واقعا بانک مرکزی در یک جنگ اقتصادی، رسانهای و امنیتی موفق شد که به آن فشار خرداد غلبه کند و دوباره شرایط در تیر، مرداد و شهریور به حالتی که تقریبا معادل روزهای اول شروع به کار دولت سیزدهم بود، برگردد.
به نظر شما مهمترین کارکرد و کارویژه وزارت اقتصاد در شرایط فعلی برای ارتقای پایداری کشور چیست؟
اساسا هرگونه ناپایداری در اقتصاد در قالب یک بحران بروز پیدا میکند. ناپایداری یک بانک بعد از چند هفته یا چند ماه یا حداکثر بعد از چند سال بهصورت یک بحران بانکی خود را نشان میدهد. ناپایداری بودجه دولت، اگر دخل و خرج با هم همخوانی نداشته باشد و دولت مدام بدهکار باشد و بخواهد از کسری بودجه ادامه حیات دهد، بعد از چند سال حتما در قالب یک بحران خود را نشان خواهد داد. ناپایداری صندوقهای بازنشستگی در کشور، حتی اگر یک یا دو ماه هم بتوانند از بانک قرض بگیرند و حقوق بازنشستهها را بدهند، بالاخره بعد از چند ماه خود را با بحران نشان میدهد. بنابراین اگر بهدنبال این هستیم که اقتصاد و زندگی اقتصادی مردم پایدار باشد و دستخوش نوسانات عجیب و غریب نشود، مهمترین وظیفه دولتها این است که به این ناترازیهایی که اول در بودجه خودشان، سپس شبکه بانکی و مالی در مبادلات ارزی و تجاری و غیره وجود دارد، غلبه کنند. امیدواریم برنامههایی که برای کاهش کسری بودجه دولت، برای تراز کردن منابع مصارف ارزی و تجاری که در جایی به بحران ارزی تبدیل نشود، برای شبکه بانکی کشور که دخل و خرج بانکها، بهویژه بانکهای ناسالم را مدیریت کند، موفقیتآمیز باشند. شاید این اقدامات بهترین نخ تسبیحی باشد تا بتوان به همه آنها هویت واحد دهد و همه را در مسیر پایداری به همدیگر متصل کند.
منبع: ضمیمه پدافندغیرعامل روزنامه جامجم
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد