قصهها بعدها بهصورت کتابهایی درآمدند و جمعآوری و مکتوب شدند. بعد کتاب مصور درست شد و داستانها دارای تصویر شدند. مرحله بعد این بود که قصهها بهصورت صوتی مطرح شدند و رادیو در این زمینه شاید اولین رسانهای بود که شروع به فعالیت کرد و قصههایی را روایت کرد و به همین واسطه افرادی آمدند که صداهای مناسبی داشتند و توانستند با لحن و بیان خوبی این قصهها را مطرح کنند. «قصه ظهر جمعه» در یک دوره زمانی خاص یکی از پرمخاطبترین برنامههای رادیویی بود. حتی بعضی مواقع قبل از خواب بچهها قصههایی گفته میشد که بچهها از این طریق قصه گوش میدادند و به خواب میرفتند.
الان شرایط خیلی با گذشته متفاوت است. دنیایی که امروز در آن هستیم و زندگی میکنیم، شاید بتوان گفت دنیای چندرسانهای است و دیگر از طریق یک کانال، بحث شروع نمیشود. طرف دیگر قضیه به این برمیگردد که ما در دنیای امروز بیشتر سراغ انیمیشنها و چهرههایی که واقعی نیستند، رفتهایم؛ این درحالی است که در گذشته بیشتر آنها واقعی بودند. یعنی اتفاقات واقعی بود که در دنیای گذشته روی داده بود و بهصورت زنده از بزرگان و اساطیر از آنها نقل میشد، ولی الان قصههایی از چهرههایی نقل و بهصورت انیمیشن و قالبهای مختلف مطرح میشود که ممکن است خیلی هم واقعی نباشند، اما برای بچهها جاذبه دارد. یعنی جاذبههای بصری بیشتر جای آن بحثهای شنیداری را گرفت. نمیتوانیم بگوییم قصههای صوتی تاثیر خودش را از دست داد و به طور کامل از بین رفت، گرچه کمرنگ شد و تا حدودی تاثیرات خودش را از دست داد، اما جایگاه خودش را دارد. البته منوط به این است که خانوادهها در این زمینه همراهی خود را حفظ کنند. یعنی فضایی داشته باشیم که پدر و مادر همچنان کنار هم با فرزندانشان آن فضای صمیمی را داشته باشند، قطعا قصهگویی در چنین فضایی آثار خودش را دارد. اگر میبینیم کارایی کمتری در این زمینه است به این دلیل است که روابط صمیمی خانواده کمرنگ شده است؛ بنابراین وقتی ارتباطات کمرنگ میشود، قصهگویی و خاطرات هم تحت تاثیر قرار میگیرد، اما اگر در آن نوآوری انجام شود و ما از دنیای جدید شناخت کافی داشته باشیم، میتوانیم از المانهای تازهای در دنیای امروز استفاده کنیم، بهخصوص اگر در نمایشهای رادیویی کوتاه از این المانها استفاده کنیم.
روزنامه جام جم