از همین روی سبکزندگی ایرانی ـ اسلامی همواره بر تفکیک این دو جنس در محیطهای آموزشی تاکید داشته تا هم زمینههای روابط غیراخلاقی و رفتارهای نامطلوب از میان برداشته شود و هم فضای مناسبتری برای تحصیل علم ایجاد گردد. متاسفانه وجود این نوع فضاهای آموزشی مختلط در غرب و ایضا در ایران باعث ایجاد چنان زمینههای ضداخلاقی شد که نتایج بسیار زیانبار جسمانی و روانی برجای گذارد.
این نوع آسیبهای رفتاری و رابطهای نیز سالها پنهان داشته میشد تا در بحبوحه افشای رسواییهای جنسی طی سالهای ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۵، پرده از این پدیدههای ضداخلاقی نیز برداشته شد:
گزارش کمیته پارلمانی انگلیس: آزار جنسی دختران در مدارس بریتانیا بخشی از «زندگی روزمره» آنهاست
روزنامه بریتانیایی میرور، سپتامبر۲۰۱۶ در گزارشی تکاندهنده اعتراف کرد که دختران بریتانیایی در مدارس و کالجهای این کشور بهطور گسترده مورد آزار و خشونت قرار میگیرند، ولی این موارد بهعنوان شوخی توسط معلمان اصطلاحا زیرسبیلی رد میشود.
این مسائل چنان رایج و حاد شد که کمیته تحقیقی متشکل از نمایندگان پارلمان، خواهان اقدام عاجل در برابر آن شدند. تحقیق کمیته «زنان و برابریها» کشف کرده که آزار جنسی در ساختار آموزشی بریتانیا به بخشی از زندگی روزمره دختران دانشآموزان تبدیل شده است!
در گزارش حیرتآور این کمیته همچنین هشدار داده شده که برخی دانشآموزان دختر، حتی در مدارس ابتدایی، به زور در معرض بیپردهترین فیلمهای هرزهنگاری (پورن) و تصاویری قرار گرفتند که کل درک آنها را درباره مسائل جنسی زیر و رو کرده است. گفته شده این بخشی از ارائه شیوههای آموزشی جنسی براساس پروتکلهایی مثل سند ۲۰۳۰ به مدارس پایههای مختلف تحصیلی بوده است. شیوههایی که برای کشور ما نیز تجویز شد و علیرغم تاکید مقام معظم رهبری مبنی بر نفی چنین سندهای نوشته خارجیها و بیگانگان اما متاسفانه در بخشی از سیستم آموزشی ما اعمال شده و به انحای مختلف و تحت عناوین گوناگون اجرا میشود.
اما نمایندگان بریتانیایی در کمیته تحقیق پارلمان انگلیس درباره تعرض وسیع به دختران دانشآموز این کشور اعلام کردند که حدود یکسوم دختران ۱۶تا ۱۸ساله که در این تحقیق حضور داشتند، گفتهاند که تجربه آزار جنسی خود را توسط دیگران داشتهاند. بیشتر زنان جوان و دختران مورد مصاحبه هم گفتند که دستکم یکبار آزار جنسی را در مدرسه یا کالج تجربه کردهاند. بهعلاوه، بسیاری از این شاگردان گفتند که بهصورت معمول شنیدهاند که دختران دانشآموز با القابی زشت خطاب میشوند.
برخی از معلمان هم به کمیته تحقیق گفتند آزار و اذیت خشن و تحقیرکننده دختران بهشدت در مدارس انگلستان شایع است و حتی یکی از معلمان از «شمار زیاد دختران دانشآموزی که گریان و تحقیرشده به دفترش میآمدند و از پخش عکسهای نیمهعریان خود در اینترنت سخن میگفتند» خبر داد.
روزنامه بریتانیایی میرور مینویسد: «... اکثریت مدارس بریتانیا در مقابله با این مشکل کاری از پیش نبردهاند و این درحالیاست که دولت و دستگاههای نظارتی هم هیچ برنامه جامعی برای مبارزه با این مسائل شرمآور ندارند ... .»
ماریا میلر، نماینده محافظهکار مجلس عوام و رئیس این کمیته پارلمانی میگوید: «تنها یک تحقیق، چنین تصویر نگرانکنندهای ترسیم کرده است.»
خانم میلر به تلخی ادامه میدهد: «ما سخنان دخترانی را شنیدیم که از زورگویی جنسی و سوءاستفاده بهعنوان بخشی از زندگی روزمره خود در مدارس و کالجها حرف میزدند. این درحالیاست که معلمان، آزار جنسی را بهعنوان «صرفا شوخی» پذیرفتهاند و نادیدهاش میگیرند و والدین در تلاش هستند که روشهای بهتری برای حمایت از کودکان خود پیدا کنند.»
به اعتقاد میلر، درک این مسأله سخت است که چرا مدارس اجازه میدهند که دختران مورد آزار و خشونت جنسی قرار بگیرند که در محیطهای بزرگسالان جرم محسوب میشود. به نظر او این مسأله بهشدت به «اعتمادبهنفس» دختران جوان بریتانیایی ضربه وارد کرده است. میلر میگوید: «شکست ما در تقویت رفتار قابلقبول، میتواند تنها به تشدید «فرهنگ جاهلی» La culture منجر شود که همین حالا دولت حضور آن را در کالجها و دانشگاهها تشخیص داده است.»
به نظر میآید که این نماینده مجلس بریتانیا بهخوبی درک کرده که سیستم آموزشی در بریتانیا نتوانسته رفتار قابلقبولی برای برقراری رابطه معقول و انسانی میان معلمان مرد و دانشآموزان دختر برقرار سازد که وی از رابطه حاصله به فرهنگ جاهلی (فرهنگ اراذل و اوباش) نام برده است اما نتوانسته درک کند که این رفتار از یک سبکزندگی بیرون میآید که امروز نهفقط در محیط مدارس و آموزشگاهها بلکه در بسیاری دیگر از عرصههای عمومی که زنان و مردان بدون هیچ قید و بندی در محیطهای مختلط بهسر میبرند نیز رواج دارد و به بریتانیا نیز اختصاص نداشته و درواقع سبکزندگی معمول در غرب امروز محسوب میشود. برای اصلاح آن رفتارها و فرهنگ جاهلی مد نظر خانم میلر، کل این سبک زندگی باید تغییر کند که همه روابط و آیینها و عادات مثل پارتیهای مختلط و سرسامآور و نحوه پوشش و ارتباطات بیبندوبارانه زن و مرد و نوشیدن مواد سکرآور و رقصهای آنچنانی و... را در بر میگیرد.
به نظر میرسد عدم درک اصل و ریشه این نابسامانیهای رفتاری و اخلاقی که از همان سبک زندگی رایج در غرب بر میآید (که متاسفانه قصد هم داشته و دارند که آن را به سراسر دنیا بسط دهند و بدینوسیله نوعی جهانیسازی تحمیلی به وجود آورند) باعث ایجاد نوعی بنبست برای اتخاذ تصمیمی اساسی و راهحلی بنیادی شده است. چنانچه طبق گزارش کمیته «زنان و برابریها»، علیرغم وجود این شواهد واضح، وزارت آموزش و دفتر استانداردهای آموزشی Ofsted، هیچ طرح جامعی برای مقابله با عوامل و تبعات آزار و خشونت جنسی در مدارس و کالجها ندارند.
گزارش کمیته میرور همچنین نگاهی هم به نظرسنجیهای بنیاد خیریه «هدایت دختران» Girlguiding داشته (این بنیاد، یک موسسه غیردولتی در بریتانیا در زمینه حقوق زنان و دختران است) که طبق آن در سال ۲۰۱۴، ۵۹درصد دختران ۱۳تا ۲۱ساله گفتهاند که در سال تحصیلی ۲۰۱۳ با مصادیق مختلف آزار جنسی در مدارس و کالجها مواجه بودند. نمایندگان عضو این کمیته به نظرسنجی گروه غیردولتی «به خشونت علیه زنان پایان دهید» در ۲۰۱۰ هم استناد کردند که براساس آن ۷۱ درصد تمام دانشآموزان دختر بین ۱۶ تا ۱۸ سال، الفاظ تحقیرآمیز جنسی را که بهصورت روتین علیه دختران به کار میرود، به گوش خود شنیده بودند و ۲۱درصد آنها اذعان کردند که خود مورد آزار فیزیکی جنسی قرار گرفتند.
«پنل طرفداری از هدایت دختران»، گروهی متشکل از دختران ۱۴تا۲۵ساله که نماینده اعضای جوانتر این جنبش محسوب میشوند، در بیانیه خود گفتند: «بهعنوان زنان جوان، بسیاری از ما هنوز در مدارس حضور داریم و تجربهکننده یا ناظر آزار جنسی هستیم، از مورد تعرض قرار گرفتن تا القاب تحقیرآمیز جنسی بهصورت روزمره. این تحقیرآمیز و ترسناک است و آنچه را که میپوشیم، جایی که میرویم و اعتمادبهنفس ما را برای صحبتکردن در کلاس تحت تاثیر قرار میدهد.» آنها نمیتوانند درک کنند وهیچ منبع آموزشی یا کارشناس یا روانشناس و جامعهشناسی هم نیست که آنها را از ریشههای این نابهنجاریهای رفتاری آگاه کند که اساسا همان نوع پوشش و روابط بیبندوبار و اختلاط بیقیدوبند است که سرمنشأ همه این تعرضات و تحقیرها میگردد.
به گفته این دختران جوان، دردناک آنجاست که این مسائل آزارنده و شرمآور عمدتا در مدارس بهعنوان شوخیهای بچگانه نادیده گرفته میشود و معلمان به آنها میگویند که زیاد سخت نگیرند و حساس نباشند!
کوین کورتنی، دبیرکل اتحادیه معلمان بریتانیا در واکنش به انتشار این گزارش نیز اصل ناکارآمدی در برخورد با این نابهنجاریها را ناشی از سیاستها و روشهای آموزشی دانسته و گفت: «سیاستهای آموزشی دولت عملا توان مدارس را برای مبارزه با آزار و زورگویی جنسی دشوار کرده است، چراکه هیچ زمانی برای مراقبت تربیتی یا آموزشهای شخصی، اجتماعی، سلامت و اقتصادی در برنامه روزانه و برنامه آموزشی در نظر گرفته نشده است.»
میتوان این اعترافات را شکست اسناد آموزشی غربی همچون سند ۲۰۳۰ دانست که نهتنها نتوانسته از اینگونه آزار و مزاحمت و تعرضات جنسی جلوگیری کند بلکه براساس تحقیقات و پژوهشهای انجامشده، خود باعث زمینهسازی و گسترش تعرضات جنسی شده است.
از همین روی سیر گرایش خانوادههای اروپایی به سمت مدارس تفکیکشده جنسیتی، روزبهروز بیشتر شده و سعی میکنند فرزندان خود را در مدارس و فضاهای آموزشی تکجنسیتی ثبتنام کنند. در ادامه همین مطالب، نمونههایی از این گرایشات را به نقل از رسانههای معتبر خارجی ملاحظه خواهید فرمود.
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد