در سه فصل اول این سریال، ماجرای یک افسر نیروی دریایی آمریکا به نام نیکلاس برودی روایت میشد که پس از هشت سال از دست القاعده خلاص شده، ولی براساس یک مغزشویی قرار بود یک سری عملیات انفجاری در آمریکا انجام دهد که یکی از آنها در مقر سیا واقع در لانگلی انجام شد.
در همین بین یک افسر عملیاتی سیا به نام کری متیسن (با بازی کلیر دنس) برودی را تحتنظر میگیرد. در قسمت۱۱ از فصل سوم این سریال که ۸دسامبر۲۰۱۳(۱۸آذر ۱۳۹۲) پخش شد، پس از فراز و نشیبهای بسیار، سرانجام نیکلاس برودی به ایران فرار کرد و ظاهرا به عنوان مخالف سیاستهای جنگطلبانه آمریکا پناهنده شد اما طی عملیاتی غافلگیرانه و با کمک متیسن، در هنگام ملاقات با فرمانده سپاه قدس ایران، وی را به قتل رساند.
این برای دومین بار بود که در یک فیلم یا سریال آمریکایی، یک مسئول رده بالای کشوری که در قید حیات بود، ترور شده و به قتل میرسید.
اولین بار در فیلم «مرگ رئیسجمهوری» در سال۲۰۰۶ توسط گابریل رنج بود که درباره ترور و مرگ خیالی جورج دبلیو بوش ساخته شد، در حالی که وی نهتنها زنده بود بلکه در آن زمان ریاست جمهوری آمریکا را نیز برعهده داشت. شاید از همین روی بود که فیلم فوق را هیچیک از زنجیرههای سینمایی آمریکا و اروپا نمایش نداده و اکران آن را تحریم کردند! اما دومین بار در همین سریال میهن یا هوملند، ترور خیالی فرمانده سپاه قدس با نفوذ یک افسر مشکوک آمریکایی به تصویر کشیده شد و سریال یادشده بهویژه همین قسمت۱۱ از فصل سوم آن، بارها و بارها در کشورهای مختلف پخش شد. یعنی اهمیت سردار حاجقاسم سلیمانی تا آن حد بود که کانونهای صهیونی ناگزیر شدند همه معیارها و ملاکهای ظاهری خود را کنار گذارده و او را که بعضا شخص دوم انقلاب و نظام اسلامی میدانستند، ابتدا هدف گلولههای رسانهای خود قرار دهند.
فیلمهایی که تروریسم را زمینهسازی کردند
پس از آن نیز فیلمهایی بهخصوص مستند درباره این سردار رشید سپاه اسلام ساخته شد که تقریبا در همه آنها، نظامیان و سیاستمداران غربی و حتی دشمنان تاریخی این ملت، ویژگیهای شخصیتی سردار سلیمانی را تشریح و درواقع خطر عاجل و عنقریب او را برای منافع غرب، به طور دائم، گوشزد میکردند. مثلا جملاتی که در زیر میخوانید، بخشی از یک فیلم مستند است که در سال۲۰۱۸ و ماهها پیش از شهادت سردار، درباره او از کانال۱۱ تلویزیون رژیم اشغالگر قدس پخش شد: «...سلیمانی کسی است که سالها ما را تحت نظر داشته و در مقابل چشمانمان شاهد پیشرفتش بودیم، در خیلی از نقاط دنیا برایمان باعث دردسرهای زیادی بوده ... در نیمه دوم از دهه ۲۰سالگیاش او فرمانده لشکر بود، از درجات پایینتر رشد پیدا کرد، او یک جنگجوی خیلی دلیر به شمار میآید و به عنوان یک جنگجو در جنگ ایران و عراق مورد تحسین بوده ...»
در همان فیلم مستند، رئیس بخش تحقیقات موساد درباره سردار سلیمانی میگوید: «... تا اوایل دهه ۲۰۰۰ او شخصی ناشناخته بود، واضح بود که فردی در سایه بود که شکوفا شد و به مقامی بالا رسید اما مشخص نبود که او چه کسی است، اولین باری که سلیمانی به عنوان یک قهرمان ملی پدیدار شد، بعد از این بود که کنگره آمریکا مباحثاتی برگزار کرد و یک عضو کنگره پیشنهاد ترور سلیمانی را مطرح کرد، بعد از آن صدها ایرانی کمپینهای شبکههای اجتماعی حمایت از سلیمانی راه انداختند... قاسم سلیمانی حتی در جنبه سیاسی هم قوی است. او از رئیسجمهور ایرانیها قویتر است، در حالی که اصلا به این مقام نیازی ندارد. او مرد عمل، نفوذ و اجرا است و نمیشود از او چشمپوشی کرد...»
در امثال چنین فیلمهای مستندی، با نمایش صحنههایی از حضور سردار سلیمانی در جبههها و ویژگیهای رزمی و فرماندهی او، تلاش میشد ابعاد مختلفی از شخصیت سردار نمایش داده شود. تلاشهایی که نشان از ترس و وحشت عمیق غربیها بهخصوص صهیونیستها از این فرمانده دلاور داشت.
نمایش ویژگیهای سردار در فیلمهای اسرائیلی
در فیلم مستند دیگری که در سال۲۰۱۷ (دو سال و نیم پیش از شهادت سردار)از کانال ۲ تلویزیون رژیم صهیونیستی پخش شد، بازهم به ویژگیهای فرمانده رشید سپاه قدس اعتراف کرده بودند. در آن فیلم مستند حییم تومر، رئیسسابق اداره روابط خارجی موساد (تول) درباره سردار سلیمانی گفت: «...او (سلیمانی) فرمانده نیروهای ویژه ایران است. هم پیامهای رهبر ایران را به طرف مقابل تفهیم میکند و هم مذاکرات سیاسی را مدیریت مینماید. قاسم سلیمانی مردی است بسیار با درایت و قابل که در آن واحد چندین مسئولیت برعهده دارد و همه آنها را بسیار موفقیتآمیز مدیریت میکند...»
گوینده همین مستند در ادامه اظهار کرد: «...او در میان نیروهایش، بیشتر از یک فرمانده است. او یک افسانه زنده است...»
سرهنگ بازنشسته دکتر شائول شای، رئیس «موسسه سیاست و استراتژی هرتصلیا» نیز در همان فیلم مستند کانال ۲ تلویزیون رژیم اشغالگر قدس، فرماندهی سردار سلیمانی را چنین توضیح داد: «...او فرماندهای نیست که در دفترش در تهران بنشیند و از آنجا عملیات را مدیریت کند، به خط مقدم نبرد میآید و در همهجا با نیروهایش، همراه و یکی است. میگویند او هرگز جلیقه ضدگلوله نمیپوشد، همواره در معرض دید است و شجاعت و جسارتش را همه مشاهده میکنند...»
همچنین سرهنگ دوم بازنشسته میخاییل ساگال، رئیس سابق میز ایران در امان(سرویس اطلاعات نظامی) از خصوصیات سردار اینچنین نقل کرد: «...با وجودی که او به عنوان یک جنگجو و یک آدم سرسخت تصور میشود اما به مراسم عزاداری و تشییع جنازه یارانش میرود و اشک میریزد. یکی از مشخصههای منحصربهفردش این است که ارتباط گستردهای با خانواده شهدا و جانبازان دارد ...»
حییم تومر از اینکه سردار سلیمانی با پوتین، رئیسجمهور روسیه ملاقات و مذاکره کرده، اظهار تعجب نکرده و گفت: «... سلیمانی یک فرد است، یک نماینده شخصی در زمینه امنیتی/سیاسی است که (آیتا...) خامنهای به او تکیه میکند، به او اعتماد دارد. (آیتا...) خامنهای توانمندیهای او را میشناسد. هیچکس در ایران شایستهتر از او نیست که با پوتین صحبت کند، تحریمها را بشکند و سلاح روسی به ایران بیاورد، چراکه این موضوع از هر مسأله دیگری امنیتیتر است ...»
بیبیسی هم به میدان آمد
البته قطعا دشمنان تاریخی این ملت و سرزمین هرگز قصد نداشتند اینچنین به تحسین و تجلیل از سرداری رشید، سربازی با ایمان و مردی همیشه در میدان به نام حاجقاسم سلیمانی اذعان کنند، بلکه تنها هراس بیپایان آنها از حضور چنین فرماندهی در جبهههای نبرد بود که زبان آنها را این چنین به اعتراف گشوده بود. در سال۲۰۱۸ (یک سال و نیم پیش از شهادت سردار)، تلویزیون بیبیسی(رسانه سلطنتی بریتانیا) نیز فیلم مستندی درباره سردار حاجقاسم سلیمانی تولید کرد که در بخشی از آن، یکی از فرماندهان آمریکایی در عراق، خصوصیات سردار را اینچنین تشریح داد: «...او یک مرد خیلی مرتب و منظم، مردی توانا که فرماندهی عمیقا در او مشخص است و یک حرفهای به نظر میآید. چگونه یک سرباز جوان که ۲۵ سال دارد و بدون لباس ضدگلوله در یک گروه شبهنظامی میجنگد، میتواند تلاشش را مضاعف نکند، وقتی فرمانده گروه، همسن پدربزرگ اوست و زیر شلیک رگبار گلولهها با یک پیراهن در میدان نبرد حضور داشته؟ این یک پیام الهامآمیز دارد که این مرد (سلیمانی) شجاع است و باید از او پیروی کنند. عمیقا معتقدم یک احساسی برای شخصیتی مثل او وجود دارد که او به دنبال تقدیر خودش است و اگر کشته شود، کشته شده. آنها یک نگاه متفاوتی به این موضوع دارند. اینکه در حال انجام یک ماموریت و تکلیف هستند...» فیلم مستند دیگری که شبکه بیبیسی درباره سردار شهید ساخت در برنامه «چشمانداز نو» در سال ۲۰۱۸ و پیش از شهادت حاجقاسم پخش شد ... در این فیلم مستند، کارشناس انستیتو سلطنتی بریتانیا در گفتوگویی اعلام کرد: «... (سلیمانی) یک شخصیت توانمند، جذاب، بامهارت... سربازان و سیاستمداران وقتی اسم او برده میشود، رنگشان میپرد... قدرت او از جایی میآید که مستقیما با واحدها در ارتباط است. او ترسی ندارد که به عراق و سوریه سفر کند و با سیاستمداران عراقی دیدار داشته باشد. او بهشدت در فضای سیاسی و نظامی تاثیرگذار است...»
گوینده مستند بیبیسی با نمایش تصویر سردار شهید ادامه داد: «...مغز متفکر نظامی ایران حالا در مرکز اتفاقات جهان است...» تمامی این فیلمهای مستند از سوی کانونها و محافل معلومالحال ساخته شدند تا به نیروهایی تروریستی و حامیان آمریکایی و صهیونیستی آنها هشدار دهند که با چه دشمن سرسخت، هوشمند و توانایی روبهرو هستند تا هرچه سریعتر برای نابودی این دشمن مقاوم فکری کنند. در اینجا بود که شاید برای اولین بار فیلم و سینما اعم از مستند و داستانی در خدمت سیاست و عملیات تروریستیای قرار داده شد که از نظر کانونهای صهیونی بایستی در آینده صورت میگرفت.
نسخه انتقام از سوی فرماندهان آمریکایی
اما ژنرال دیوید پترائوس (فرمانده نیروهای آمریکایی در عراق و رئیس سابق سازمان سیا) تحسین فوقالعادهای از سردار شهید به عمل آورد و او را به لحاظ نظامی برابر با چهار فرمانده نظامی و امنیتی اصلی آمریکا دانست. او در فیلم مستندی که از شبکه ۱۱ رژیم اشغالگر قدس پخش گردید، گفت: «...قاسم سلیمانی نقشی معادل رئیس سازمان سیا و رئیس فرماندهی مرکزی آمریکا و رئیس فرماندهی مشترک عملیات ویژه و فرستاده ویژه منطقهای داشت... همین یک نفر معادل همه آنها بود...» یعنی اگر ایران میخواست، ترور سردار شهیدش را تلافی کند و از دیدگاه فرمانده ارشد آمریکایی، انتقامی معادل آن بگیرد، بایستی حداقل چهار نفر از فرماندهان رده بالا و اصلی نظامی/امنیتی آمریکایی را مجازات میکرد.
فیلمهای مستقل پس از شهادت سردار
اما پس از ترور ناجوانمردانه و شهادت مظلومانه سردار سلیمانی، دیگر تولید فیلم بهخصوص آثار مستند از سوی کانونهای یادشده پایان یافت. از این پس فیلمهای مستندی از سوی محافل مستقل ساخته شدند که در آنها بسیاری از صاحبنظران و کارشناسان از ویژگیهای سردار شهید گفتند و به محکوم ساختن دولتهای تروریست همچون آمریکا و رژیم صهیونیستی پرداختند. ازجمله در یک فیلم مستند استیون کینزر، نویسنده معروف نیویورکتایمز، استاد روابط بینالملل دانشگاه بوستون و مولف کتاب مشهور «همه مردان شاه» درباره کودتای ۲۸مرداد۱۳۳۲ در یک مصاحبه درباره نقش سردار شهید حاجقاسم سلیمانی در مبارزه با تروریسم جهنمی داعش، گفت: «...ژنرال سلیمانی، قاتل شماره یک داعش در جهان بود. هیچکس در جهان بیشتر از او از تروریستهای داعش نکشته بود و اگر ما(آمریکاییها) واقعا خواهان نابودی داعش بودیم، او میتوانست یک باور برای ما باشد ولی ما نمیخواهیم هیچ کاری برای ثبات این نظامها در خاورمیانه انجام دهیم، مگر آنکه مطمئن شویم این نظامها نوکر ما هستند. ما (آمریکاییها) میخواهیم که ایران را خرد کنیم و به ایجاد ثبات در محیطی که دولت کنونی بر سرکار است، هیچ علاقهای نداریم. (سردار) سلیمانی هیچگاه هیچکس را در این کشور تهدید نکرده بود. او هرگز عملیاتی را علیه ما انجام نداده یا تهدید نکرده بود که میخواهد عملیاتی را علیه ما در این کشور انجام دهد. او تهدیدی برای من و تو نبود! او تنها برای نیروهای نظامی آمریکا که پیرامون کشورش بودند، تهدید بود...»
و بالاخره در یک مستند دیگر که توسط سیاهپوستان آمریکا تهیه شده بود؛ لوییس فراخان، رهبر جنبش سیاهپوستان آمریکا پس از ترور سردار شهید حاجقاسم سلیمانی، طی سخنانی در حضور جمع کثیری از مردم این کشور، ارتش آمریکا را اشغالگر و سردار سلیمانی را برادر و یاور مردم سرزمینهای اشغالشده نامید. او گفت: «... رئیسجمهور ترامپ گفت که قاسم (سلیمانی) تعداد زیادی از آمریکاییها را کشته است... این آدمهایی که ترامپ میگوید او (سلیمانی) کشته، کجا بودند؟ آیا آنها در نیویورک بودند؟ (جمعیت یکپارچه فریاد میزند: خیر) آیا آنها در کلرادو یا کلمبیا و یا فلوریدا بودند؟ (مجددا جمعیت همگی فریاد میزنند: خیر) پس آنها کجا بودند؟! آنها در عراق بودند. ما چه غلطی در عراق میکنیم؟ چه کسی از شما خواست که آنجا بروید؟ سربازان آمریکایی چند نفر از عراقیها را کشتند؟ دهها هزار نفر... این مرد (قاسم سلیمانی) تروریست نبود. او با ارتش اشغالگری نبرد میکرد که سرزمین عراق را تصرف کرده بود. او به عنوان برادر عراقیها از ایران تلاش میکرد تا آنان را از شر یک ارتش اشغالگر خلاص کند ...»
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد