در گفت‌وگو با مهرداد کوروش‌نیا، کارگردان «بی‌آبان» بررسی شد

ظرفیت دراماتیک وجدان همیشه بیدار بشر

جا‌مانده در سینمای دهه ۵۰!

هفته گذشته، فضای رسانه‌ای سینمای ایران با دو نظر کاملا متفاوت و متناقض مواجه شد.
کد خبر: ۱۳۹۲۹۴۳
نویسنده محمدتقی فهیم - منتقد سینما

هومن سیدی در گفت‌وگو با نشریه‌ای آمریکایی، سینمای ایران را مانند ادوار پیشین دارای فراز و فرودهایی توصیف کرد و درعین حال با تاکید گفت که «سینما در ایران زنده است» و...اما همزمان فریدون جیرانی در قالب نامه‌ای به علیرضا رئیسیان، با کلمات و جملاتی متاثر از یاس و افسردگی، سینمای ایران را بحران‌زده‌ رو به موت برشمرد که جز «به شرط‌ها و شروطها» آینده‌ای نخواهدداشت و به زودی (به تعبیر خودمونی) به ته‌خط خواهد رسید.

جیرانی با گزاره‌ای بارها گفته شده تحت عنوان تقابل سنت و مدرنیته و ابراز نظری پرتکرار درباره ورشکستگی سینما در دهه۵۰ با طیف‌بندی و طبقاتی کردن جامعه ایران، به تئوریزه کردن نتیجه دلخواه خود پرداخته‌ است. 

متن جیرانی بند بندش قابل تحلیل است. مثلا گرایش پیرامون موقعیت طبقات در ایران کنونی و... که بماند برعهده اهلش. ولی در اینجا به بخشی اشاره می‌شود که به این قلم و حوزه زیستش مربوط می‌شود، از جمله تطبیق شرایط کنونی سینمای ایران با آنچه در میانه دهه ۵۰ بر سینمای ایران رفت. جیرانی همواره در تحلیل ژورنالیستی (و نه عمیقا پژوهشی) تاریخ سینما و خصوصا مقطع مورد اشاره، از یک گرایش مهم در هر دو دوره (قبل و حال) غافل است و آن هم نقش دولت (حکومت) در سینمای ایران است.

 این امری مبرهن است که در دوره جدید دولت با ممنوعیت ورود فیلم خارجی (مد نظر فعلا درست یا غلط بودن این سیاست نیست) تمام قد در کنار سینمای ایران ایستاده است، درحالی که در دوره قدیم دولت با حمایت از شرکت‌ها و سرمایه‌داران، حامی ورود بنجل‌ترین آثار خارجی بود تا کمر سینمای ایران زودتر خم شود، که شد. 

ورود بی محابای فیلم‌های تقریبا «پورن» غربی از جمله ورود و دوبله همه‌ فیلم‌های «لاندو بوزانکا»ی ایتالیایی و آثاری به‌وفور در همین ردیف، جای نفس کشیدن برای فیلمسازان ایرانی باقی نگذاشته بود، طوری که چاره‌ای نداشتند مگر رقابت در عریان نمایی و ساختن فیلم‌هایی که به شکار تماشاگر بپردازند. چنین بود که سال۱۳۵۲، عضو خانواده هندوجاها، با دوربین خسرو پرویزی در فیلم «دشمن» میزانسنی در کاباره ساختند که برای اولین‌بار نوش‌آفرین در شرایطی خلاف عفت رو به دوربین حرکت می‌کرد و در نمایی استریم کلوز آپ وارد لنز می‌شد، رویکردی که یک سال بعد ایرج قادری را به «موسرخه» رساند و تهیه‌کنندگان سینمای عامه‌پسند پس از این در تکاپوی پیدا کردن «گلی زنگنه‌»ها بودند تا... .

آنچه اکنون بر سینمای ایران حاکم است این‌که دولت از تولید تا نمایش در کنار سینماست تا بر بحران فائق آید، گرایشی کاملا بر عکس دوره گذشته که دولت در لگدزدن به جنازه سینما هم کوتاهی نمی‌کرد.(موضوع سینمای خاص مورد حمایت دربار تحلیلی دیگر می‌طلبد). ضمن این‌که در دوران جدید وجود بیش از هزار فیلمساز جوان فعال در سراسر کشور فرصت و ذخیره‌ای است برای تغذیه سینمای بلند تا پس از رشد همه‌جانبه، وارد عرصه حرفه‌ای و در تداوم آن کوچ به تولید در بخش خصوصی، سینما را سرپا نگه دارند.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها