این نمایشنامه بنابر نظر دورنمات درباره گناهکار بودن تمام انسانها در دنیای مدرن است. نظر وی این است که همه انسانها در قرن بیستم در چنین وضعیت بسیار مدرن گناهکار هستند و در اینجا برگزار کردن دادگاه، تنبیه و مجازات آنان به هر شکلی تقریبا محال است؛ زیرا در یک سلسلهرفتارهای زنجیرهای آدمها نسبت به هم گناهانی را مرتکب میشوند و اگر قرار باشد یک نفر را تنبیه کنیم، باید بقیه مردم را هم تنبیه کنیم. حالا در «پنچری» هم یک دلال به جای مسیر اصلی، در یک مسیر فرعی حرکت میکند تا زودتر به مقصد برسد. منظور این است که او برای اینکه زودتر به یک نتیجه مالی برسد، در میانه راه پنچر کرده و به ناچار شب توقف میکند و سراز یک دهکده کوچک و ویلا در میآورد. آنجا چهار قاضی بازنشسته او را به بازی دادگاه و پرسش و پاسخ وامیدارند و در عین حال به عنوان یک متهم توجیه میشود گناهی کرده و نتیجه این گناه هم این است که باید اعدام شود.
دلال، شخصیتی بیبوته است که زیر دست و بال پولدارها بزرگ شده و در خانه یک سرمایهدار رشد کرده و الان میخواهد به هرشکل ممکن، از آنها بالا بزند و برای رسیدن به مقصود و منظورش از هیچ کاری دریغ نمیکند. یکی از موارد هم این است که به این شخص پولدار خیانت میکند و با همسرش رابطه برقرار میکند و از طریق یک واسطه، به سرمایهدار که بیماری قلبی دارد، این رابطه را آشکار میکند و باعث مرگ او میشود و سپس با قطع این رابطه، به زندگی خودش ادامه میدهد و در مسیر تجاری موفق میشود. او چون گناهکار است و خود هم به گناهش اعتراف کرده بایستی با گیوتین اعدام شود، اما فردای آنروز بخشیده میشود و در مسیر زندگی همچنان میتواند مثل بقیه به گناههای زنجیرهوار خودش ادامه بدهد. در وضعیت مدرن همهچیز بیحساب و کتاب است و همه در یک چرخه اقتصادی دنبال این هستند که منافع و سود بیشتری را به دست بیاورند و برای چنین منظوری دست به هر خطایی میزنند. از آنجا که بسیاری از نویسندگان آلمان یا کشورهای آلمانی زبان (سوئیس و اتریش) تابع نظرگاههای سوسیالیستی هستند، وضعیت سرمایهداری را به تندی نقد میکنند و هدف و منظورشان این است که این چرخه بسیار معیوب و ضد انسانی است. در نمایشی که احسان ناجی انجام داده هدف این است تا حدی این دادگاه را نمایشی و به شکل بازی دربیاورد و شاید تا حدودی هم موفق بوده؛ چرا که همه بازیگران به شوخی دارند دادگاه را برگزار میکنند. آنجا یک وکیل و یک دادستان است که به تعبیر دراماتورژی انجامشده در این اجرا، از ذهنیت شخص دلال برآمدهاند. آنها هستند که در جاهایی دلال را به گناه وا داشتهاند و حالا در اینجا هم سعی بر این دارند اعتراف به گناه نکند، به ویژه وکیل که دست و پا میزند. در واقع ما با یک فضای چند بعدی مواجهیم که اگر وجه کمیک و نیز هولناک به آن افزوده شود، ما با یک نمایش گروتسک همراه میشویم که این میتواند تاثیر بیشتری بر مخاطب بگذارد. متاسفانه در این پررنگ شدن شوخیها و ایجاد هول و هراسها، احساس ناجی در «پنچری» هنوز جای کار دارد.
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد