این مسأله حتی در کهن شهرهایی که زایش اندیشههای معنوی به جای ادیان توحیدی در آنها جریان داشته نیز قابل بررسی است. از سوی دیگر اگر به مانایی هنر طی ادوار تاریخی برگردیم نیز در مییابیم ریشه ماندگاری هنر در جوامع بر اساس رویکردهای دینی و حفظ آنها توسط مردم رقم خورده است.
چالشهای گفتوگوی هنر و مردم
در دوران معاصر در سطحی گسترده در جوامع، کمتر به موضوع دین برای ظهور در عرصه هنر توجه میشود و همین باعث شده چالشهای دیالوگی هنر و مردم بیشتر معطوف به گرایشهای سیاسی باشد. گرچه این رویکردها، مناسب جوامع معاصر است اما نوع برخورد با هنر دینی در این جوامع به شکل موزهای رقم خورده و بسترهای زایش هنر دینی را خدشهدار کرده است.نگاهی به هنر ایران طی دو دهه اخیر که سرعت و شتاب زیادی به جهانی شدن داشته و در این امر نیز موفق عمل کرده است، نشان میدهد در برخی جهات اشتباهات تجربیات جهانی را نیز تکرار کرده و امروز دچار چالشهای زیادی در این زمینه شده است.
رویکردهای هنر به اندیشههای مذهبی
در جامعه دینی ایران همواره یکی از جریانات هنر مردمی، رویکردهای هنر به اندیشههای مذهبی بوده و بسیاری از آثار فاخر هنری را در زمینههای معماری، موسیقی، آیینهای نمایشی، هنرهای تجسمی، ادبیات و... را در این زیرشاخه باید جستوجو کرد. با نگاهی به این موضوع در خواهیم یافت که سلسلههای حکومتی در ایران هرگاه اعلام رسمی دینی خود را مشخص و با جامعه همپیمان در جریانات دینی شدند؛ سرعت و شتاب اندیشههای دینی آنقدر زیاد شده که نمود آنها را در آثار هنری هنوز میتوان در پهنه نقش جغرافیای ایران کنونی بلکه در پهنه تمدن ایرانی یافت. میتوان برای مثال نگاهی به دوران سلجوقیان یا بهتر از آن به دوران صفویه انداخت تا دریافت که معماری، موسیقی، تعزیه و ادبیات چگونه دستخوش آتشهای وجودی هنرمندان برخاسته از میان اجتماع شدند و هنرهایی را پدید آوردهاند که امروزه فخر جامعه هنری و مردم ایران شدهاند. پیدا کردن خلوص دینی در معماری مساجدی همچون شیخ لطفا... در اصفهان، تجلی و پیوند زبان موسیقایی و آیینهای نمایشی در تعزیه و مثالهای بسیاری از این دست بیانگر اندیشههای پیشرو در هنر به مدد رویکردهای مذهبی است.
کوران حوادث تاریخی
با این نگره حال میتوان دریافت در رویکردهای تجددخواهی طی یک قرن اخیر و در کوران حوادث تاریخی که پستی و بلندیهای بسیاری داشته در کدام نقطه رویکردهای هنری دینی مورد غفلت قرار گرفته است. در دوران معاصر بهدلیل رویکردهای مختلف در عرصههای سیاسی، توجه به هنر دینی شکل موزهای و گلخانهای به خود گرفته و همواره یا ستایش یا در برخی جهات نادیده گرفته شده است. این امر بار زایش هنری را از هنرمند گرفته و آن را به شکلی سفارشی بدل کرده که این موضوع باعث جدایی مردم و هنر شده و تبعات منفی نیز بر فرهنگ عمومی جامعه گذاشته است.
اشتباهات رویکردی به هنر
نگاه به دو دهه گذشته نشان میدهد بعد از هشت سال دفاعمقدس و روح معنوی که در هنر جاری بود، ارتباط هنری به شکلهای گوناگون حفظ و حتی شرایطی مهیا شد که هنرمندان و اندیشمندان بر اساس تعامل با جامعه خود دست به آفرینشگری هنری بزنند که روز واقعه شهرام اسدی، نگارههای عاشورایی محمود فرشچیان و آثار موسیقایی مجید انتظامی، نمونههایی از این نقطههای ارتباطی هستند و در دورانی شکل گرفتند که دولتها در نقش تبیینکننده رسوخ دادن اندیشههای دینی به آثار هنری برنیامدند. اما در یک دهه گذشته اشتباهات رویکردهای دولتی به هنر باعث شده نگاه گلخانهای به هنر دینی ــ که همواره در سطح دنیا نیز قابل بررسی است ــ پا به عرصه بگذارد. نگاه به آثار این دهه نشان میدهد در این زمینه نه فقط موفق نبودهایم که متاسفانه با رویکردهای اشتباه زمینه را دچار آسیبهای جدی کردیم. به عنوان مثال میتوان به واژهای اشاره کرد که در این سالها زایش شد و عنوان مناسبتی را بر سر جریان هنر گذاشت و به تعریف نمایشها، کنسرتها و نمایشگاههای مناسبتی پرداخت. این مسأله فاصله را میان اندیشمندان هنر و رویکردها دینی رقم زد و بهخاطر این موضوع کمتر هنرمندان باتجربه بهدلیل شرایط موزهای و یکبار مصرفی که برای آثار هنری مناسبتی از سوی نگاه سیاستگذاران مطرح شد، در این زمینه فعالیت کردند. این امر حتی طی چند سال گذشته باعث شد زایشهای واقعی هنرهای دینی که از تعامل هنرمند و مردم بر میآید، بهخاطر فاصلههایی که با اندیشه رایج گلخانهای از سوی سیاستگذاران داشت در محاق فرو رود. در حالی که با تبیین جریان دینی میتوان زمینه تولیدات هنری را افزایش داد. اما نقطه روشن این جریانات را در سالهای اخیر میتوان در جشنواره فیلم عمار دید که به شکل محسوسی تفکر دینی را با آثار سینمایی بدون رویکردهای دولتی و سفارشی به میان مردم آورده است.
سینمایی جامع برای تفکر انقلابی
توجه این رویداد فرهنگی و سینمایی به معارف دینی و ارزشهای انقلاب اسلامی اقدامی است که میتواند در جهت تبیین نگاه هنر دینی در کشور راهگشا باشد، زیرا نگاه به هنر اسلامی و سینمای دینی باید نگاهی بلند مدت و همراه با برنامهریزی دقیق و امید به آینده باشد. بر این اساس، توجه سینما به دین ، حقایق و معارف حرکتی امید بخش است تا بتوان سینمایی جامع برای تفکر انقلابی ارائه کرد. در ضمن این جشنواره علاوه بر تولید فیلم مردمی، زمینه اکران چنین فیلمهایی را نیز فراهم کرده و در زمینه اقتصادی نیز امروزه به جایگاه مناسبی رسیده است. سازمان تماشای جشنواره «عمار» در حال حاضر توانسته بهعنوان یک شبکه پخش ویژه، طیفی از مخاطبان سینمای ایران را به خود جذب کند و بعد از ۱۳سال در زمینه چرخه پخش، توزیع و حتی اقتصادی هم به کمک سینما آمده است.این جشنواره در قالب اکرانهای مردمی هم با نوآوری در استانهای مختلف، مخاطبان زیادی را جذب کرده و از شمال تا جنوب کشور را در پیوندی معنایی قرار داده است.
روزنامه جام جم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد