تکرار هرکدام از این کلمات میتواند به یک تاکید موکد تبدیل شود و بخشی از زبان و کلام روزمره را حفظ کند. از همین منظر هم میتوان به تکیهکلامهای تولیدات تلویزیونی و سریالها نگاه کرد؛ چراکه اهمیت دوچندانی دارند؛ البته این مسأله را از دو منظر میتوان مورد بررسی قرار داد. نکته اول ماندگاری مخاطب پای این تولیدات است. درست وقتی مخاطب احساس کند میتواند بخشی از ادبیات قابل درک خود را در این تولیدات ببیند، جذب آن شده و همین روشی برای حفظ مخاطب میشود. نکته دیگر تکرار اصطلاحاتی است که در این مجموعهها دیده میشود که خود میتواند به یک درک مشترک میان مخاطب و مجموعه تلویزیونی تبدیل شود. به همین دلیل وجود تکیهکلامها در تولیدات تلویزیونی اهمیت بسیاری دارد.
در حقیقت این تکرار کلمات است که میتواند مخاطب را با اصطلاحهای مربوط به سریال عجین کرده و آن را در ذهنها ماندگار کند. درست مانند کلماتی که از سالها قبل در سریالهایی مثل شبهای برره یا پاورچین مطرح میشد و به مرور جای خود را میان مردم کوچه و بازار باز کرد. حتی کودکان در حال بازی کردن در خیابان را هم میدیدیم که در حال تکرار تکیهکلامهای این سریال بودند. البته پاورچین و شبهای برره تنها سریالهایی نبودند که این تکیهکلامها را داشتند. مثلا در مجموعه ستایش هم تکرار یک کلمه باعث شده بود بازی داریوش ارجمند در ذهن مخاطبان ماندگار شود. بهطور کلی همین تکرار است که میتواند ارتباط میان مخاطب و پیام را بهخوبی برقرار کند، البته ذکر این نکته هم ضروری است که یکی از ترفندهای ماندگاری پیام بهخصوص در ژانر طنز، تکرار است.
تکرار همین کدها که در قالب تکیهکلام بیان میشود، طنز و محتوای طنازانه را ماندگار میکند، البته یک مسأله را باید مورد توجه قرار داد که اگر تکرار کلمات به شکل مصنوعی باشد یا به ضد خود تبدیل شود، نتیجه عکس داشته و مخاطب را از مجموعه ساخته شده، فراری میدهد. نباید فراموش کرد مخاطب تلویزیون متنوع و در عین حال هوشمند است. هم خوب میتواند تحمیل کلمات به خود را احساس کند و هم اگر با اصطلاحهای استفاده شده در سریال احساس نزدیکی نکند، بهراحتی آن را پس میزند. البته همانطور که گفته شد، مخاطب تلویزیون متنوع است و همین مسأله، دست نویسندگان برای اعمال تکیهکلامهای خاص را تا حدی بسته و آنها را ناچار میکند در یک چارچوب مشخص حرکت کنند. بهطور کلی باید به ملاحظات استفاده از این کلام خاص، توجه کرد تا به ضد خود تبدیل نشود و در نهایت بتواند مخاطب را با مجموعه همراه کند. آنچه که در مجموعههایی مثل ستایش و پاورچین دیده میشود، به قائده بودن این اصطلاحات است که در نهایت توانست مخاطب را با خود همراه و به یک تماشاگر وفادار تبدیل کند. نمونه این محتواها میتواند برای تولیدکنندگان و افرادی که قصد دارند یک محتوای غنی به مخاطب تلویزیونی ارائه کنند، راهگشا بوده و آنها را در رساندن به یک مجموعه مناسب هدایت کند.
روزنامه جام جم
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد