عطرآلود از ایده بسیار خوبی سود برده است ایده ای که متاسفانه در بسط فیلمنامه دچار اشکالات فراوانی شده و همین پرداخت ناقص باعث شده تا فیلمی با ایده ای خوب اما کم رمق را شاهد باشیم. اینکه میگویم ایده عطرآلود خوب بوده دلیل دارم و معتقدم فیلمنامه نویس یا ایده پرداز عطرآلود تجربیات و یا مطالعات زیادی در حوزه عطر و عطر سازی داشته که توانسته با چنین ظرافتی آن را به مقوله های انسانی و معنوی و اخلاقی پیوند دهد.
هنر عطر سازی از جمله هنرهای ناشناخته ای است كه در سراسر دنيا اين عدم شناخت همواره وجود دارد. شاید برای همين هم است كه تعداد عطرسازهای حرفه ای از تعداد فضانوردانی كه به فضا راه یافته اند كمتر است! دلیل اين ابهام آن است كه حس بويايی حسی مبهم است و درک تصويری واضح از آنچه بوييده مي شود نياز به توجه بسیار دارد. شايد اين بي توجهي خاص حس بويایی نباشد و انسانها در طول زندگي روزمره نيز از كنار بسیاری از ديدنی ها و شنيدنی ها عبور مي كنند بدون آنکه به آنها توجه داشته باشند.به غیر از اینها آنچه در هنر عطرسازی بسيار مهم است اشتياق است و اشتیاق است و اشتیاق؛ آن هم اشتياقی سوزان برای بوييدن، خلق رايحه و كار با مواد معطر که زندگی هر روزه انسان را تغییر می دهد.
عملی ترین راه برای توصیف یک عطر توجه به عناصر آن رایحه و یا خانواده ای است که به آن تعلق دارد، تمام آن رایحههایی که احساس کلی از یک عطر را از شروع استفاده از آن تا آخرین لحظهای که اثر آن باقی مانده، میسازد.
عطر نیز در تشابه با نتهای موسیقی به داشتن سه گروه از نتهای گوناگون توصیف میشود که یک رایحه هماهنگ را بوجود میآورند. این نتها به مرور زمان آشکار میشوند، اولین بویی که از عطر به مشام میرسد مربوط به نت بالایی میباشد. به دنبال آن نت میانی احساس میشود و در آخرین مرحله نت پایه خود را بتدریج آشکار مینماید. این نت ها با دقت و با توجه کامل به فرایند تبخیر عطر به وجود میآیند.
رایحههای نتهای بالایی و میانی تحت تأثیر رایحه نت پایه قرار میگیرند، به علاوه رایحه نت پایه نیز بوسیله مواد استفاده شده در نت میانی تغییر میکند. سازندگان عطرها معمولا نتهای عطرها را منتشر کرده و به طور معمول آنها را به صورت هرم رایحهها با عبارات نمایشی و انتزاعی به نمایش میگذارند.
این تعاریف تخصصی را زمانی که با محتوای موجود در فیلمنامه عطرآلود تطبیق می دهیم به راحتی به مفاهیم مستتر در آن پی می بریم. اما متاسفانه مشکل از جایی آغاز می شود که با وجود پیوند بسیار مناسب این دو مقوله با هم فیلمنامه نتوانسته در شخصیت پردازی و بیان پذیرفتنی روایت خود به صورت صحیح و مقبول عمل کند به گونه ای که اکثر قریب به اتفاق شخصیت ها پرداخت کامل و دقیقی ندارند و از سوی دیگر روایت در جای جای اثر دچار لکنتهای زیادی شده است. اگرچه فیلمساز تلاش کرده از طریق اجزای اجرایی و ساختاری اثر از جمله بازیگری، طراحی صحنه، لوکیشن و ... بر جذابیتهای اثرش بیفزاید و شاید قدری از ضعفهای محتوایی را بکاهد اما به هر شکل تماشاگر با فیلمی مواجه است که به سان فیلمهای کلاسیک دهه 40 سینمای ایران تهیه شده و یک فرمول کلیشه ای فیلمهای اینچنینی آن دوران را دستمایه خود قرار داده: یک مرد خانواده دوست که دچار لغزش و اشتباهاتی می شود و خطا می کند و آسیب می بیند و در نهایت پشیمان شده و به آغوش همسر مهربان و خانواده اش باز می گردد و تلاش می کند خطاهایش را جبران کند. اگرچه عطرآلود نگاهی قابل تامل و زیبا با مقوله های معنوی و انسانی داشته و به معنایی یک فیلم خانوادگی و سالم است اما ساختار فیلمنامه و شکل اجرایی آن به شدت شبیه همان کلیشه ای است که در سطور بالا به آن اشاره کردم. در کنار این مساله خرده پیرنگهای فراوان و کم اثر یا کم کاربرد سبب شده تا ریتم فیلم به شدت کند شود و با وجود شروع جذاب آن و ادامه اش در 20 دقیقه نخست به ناگاه ضعفهایش آشکار شود و سقوط آزادی را تا انتها تجربه کند.
با همه این اوضاع و احوال مقدم دوست در ادامه مسیر حرفه ای خود در سینمای ایران به عنوان کارگردان همچنان به مولفه های آشنای اخلاقی انسانی و خانوادگی خود در عطرآلود نیز پایبند بود و تلاش می کند مفاهیم عمیق فلسفی و انسانی را به مخاطبش منتقل کند که به دلیل ضعفهایی که از آن یاد شد در این هدف گذاری موفق نبوده است و شاید تدوین مجدد فیلم و کوتاه کردن حداقل 10 تا 15 دقیقه از آن بتواند نسخه شفا بخشی برای برون رفت از این بن بست باشد. اما نباید از یادب رد عطر الود یکی از معدود فیلمهای اخلاق گرا، سالم و خانوادگی این سالهای اخیر سینمای ایران است و از این منظر تلاش گروه سازنده ستودنی و قابل احترام است.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد