البته هجوم به کوهها برای اکتشافات معدنی نیز بهنوعی کوهخواری محسوب میشود و این بار این تجاوزات با تولید آلودگیهای زیادی همراه است که زندگی روستانشینان را به چالش میکشد.بر همین اساس یکی از مهمترین آسیبهای کوهخواری برای محیط زیست، کاهش آورده رودخانههایی است که از کوهستانهای مختلف سرچشمه میگیرند. بنابراین رواج این پدیده شوم در ایران نهفقط از عوامل خشک شدن رودهای بزرگی همچون زاینده رود به شمار میآید، بلکه کاهش محسوس حجم آب رودخانهها در دیگر استانها را به همراه داشته و به بحران آب در کشور دامن زده است.
با نگاهی به استانهای مختلف مشخص میشود کوهخواری به دو شیوه «کوهخواری مردمی» و «کوهخواری دولتی» رواج دارد. در این میان منظور از کوهخواری مردمی، تجاوز عدهای از افراد است که با سودجویی و نادیده گرفتن حقوق عمومی، عرصههای طبیعی کوهستانها را به مالکیت شخصی درمیآورند و منظور از کوهخواری دولتی نیز تصاحب کوهستانها توسط سازمانهای عمومی دولتی و غیردولتی از جمله شهرداریهاست که با تبدیل کوهها به باغ و بوستان بهدنبال درآمدزایی هستند. همچنین ویلاسازیهایی که وزارت نیرو در کنار سدهای ساخته شده توسط پیمانکاران زیرمجموعه خود انجام میدهد، نوعی کوهخواری دولتی است. مصداق دیگر کوهخواری دولتی نیز فشار وزارت صمت به سازمانهای منابع طبیعی یا محیط زیست برای صدور مجوز معدنکاوی در عرصههای کوهستانی است که از ارزشهای زیستمحیطی بالایی برخوردارند.در همین رابطه عباس محمدی، مدیر انجمن دیدبان کوهستان، رواج کوهخواری بی رویه را در ایران نشان دهنده وجود فساد در نهادهای متولی محیط زیست و برخی دستگاههای مربوط به مدیریت شهری مناطق مختلف عنوان کرده و میگوید: «متاسفانه در سالهای اخیر کوهخواری تا حدی در ایران رواج پیدا کرده که این پدیده به یک سرطان برای اراضی ملی تبدیل شده و در چند سال گذشته، کوهخواری از تهران و مازندران به کالبد تمام کوهستانهای ایران سرایت کرده است.»
حضور معدنکاران یعنی مرگ مراتع
مازندران از جمله استانهایی است که میتوان پدیده کوهخواری را بهوضوح در اقصی نقاط آن دید. از برشهایی که برای ساخت ویلا ایجاد شده تا سنگهایی که خرد میشوند تا عدهای راهشان را برای رسیدن به جنگلها و تاراج درختان هموار کنند. کوههای سربهفلک کشیده سوادکوه، نمادی از این شهرستان هستند، کوههایی که در پناهشان روستاهای زیادی با فرهنگ غنی شکل گرفته و عظمت و شکوه هرکدام به اندازه یک کشور، قابل احترام است. حالا چند وقتی است که کوهخواران و معدنداران دست طمع خود را به سمت کوهها و تپههای روستای کوهستانی و بکر بِرنت سوادکوه دراز کردهاند. کوهخواران بعد از هجوم به خطیرکوه، نگاهشان به سمت کوهها و تپههای روستای برنت چرخیده و در پی تصرف آن هستند.البته اهالی روستا یکصدا در مقابل این حرکت خزنده ایستاده و مقاومت میکنند و دلیل آن هم تجربه فعالیت معدنکاران و نتایج ناخوشایند آن در جاده خطیرکوه است. در مورد زندگی و اشتغال ساکنان برنت باید گفت که هنوز هم گروهی از آنان شبانان کوچرویی هستند که راه اجداد خود را ادامه میدهند. دهیار این منطقه تعداد دامداران را حدود ۸۰ خانوار با چند هزار رأس گوسفند اعلام کرده و با بیان اینکه دامداران برنتی از اواخر اردیبهشت دامهایشان را به مراتع این روستا میآورند و در شهریور به مناطق پاییندست کوچ میکنند تا مراتع خود را دوباره احیا کنند، میگوید: «محدوده این معدن در مراتع روستا و محل چرای دامهاست و با بهرهداری از آن، دیگر مرتعی باقی نمیماند.»
فقط، قاطعیت دولت
در حال حاضر گروهی که خارج از روستا هستند به برنتیها فشار میآورند تا امتیازات و امکاناتی از معدنداران بگیرند و اجازه بدهند کار اکتشافات شروع شود اما آنها میدانند کار معدن یعنی کندن و خوردن کوهها و بعد از آن نه زمینی برایشان میماند و نه هوا و آب سالمی! حمله به کوهها تبعات ناگواری دارد. وقتی مردم میبینند دولتیها کوه میخورند، آنها هم دست به این کار میزنند تا عقب نمانند. صرف نظر از رواج کوهخواری دولتی در شهرهای مختلف کشور و عمومیت پیدا کردن آن در میان مردم، علت دیگر رواج این تخلف در مناطقی غیر از تهران و شمال، برخورد نامناسب با کوهخواران در پایتخت، مازندران، گیلان و گلستان است. مهمترین راهکار جلوگیری از رواج کوهخواری در سطح کشور این است که دولت از همین امروز با تمام کسانی که حتی در دهههای گذشته اقدام به کوهخواری در نقاط مختلف کردهاند، بهشدت برخورد کند و به تخریب ساختمانهای ساخته شده توسط این افراد در کوهستانها بپردازد. موضوعی که شخص رئیس جمهور هم بر آن تاکید دارد و از قولهای انتخاباتیاش میتوان به آزادسازی سواحل و هر آنچه نام ملی بر خود دارند از دست متجاوزان به این عرصهها اشاره کرد. اگر دولت و دستگاههای نظارتی بتوانند جلوی حرکت کوهخواری در تهران و استانهای شمالی را بگیرند، دیگر کسی جرأت نمیکند در نقاط دیگر کشور دست به این تجاوزات بزند.اما در کمال تاسف چون کسی جلوی کوهخواری را در دهههای اخیر نگرفته و حتی نهادهای عمومی دولتی و غیردولتی هم خودشان دست به این کار زدهاند، اکنون قانونمداری ارزش خود را از دست داده و بسیاری از مردم و مسئولان هیچ ارزشی برای دفاع از منابع طبیعی و جلوگیری از تجاوز به عرصههای ملی کشور قائل نیستند.
روزنامه جام جم
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد