دوباره کار، کار کروناست که هنوز تمام نشده و در روزهایی که ما مشغول خانه تکانی و آماده شدن برای نوروز بودیم، آهسته آهسته خودش را دوباره جمع و جور کرده و بالا کشیده است. مدتی است آمار روزانه ابتلاها از عدد ۱۰۰۰ پایین نیامده و فوتیهای روزانه هم دو رقمی شده تا جایی که روند ابتلا در قزوین و هرمزگان صعودی است، شهر کویری و خشتی یزد قرمز شده، وضعیت کوهسرخ خراسان رضوی هم سرخ شده و کرونا سمنان را عرصه تاخت و تازش قرار داده است. در مقابل اما رعایتها آب رفته و واکسنهایی که یک زمانی بر سر تزریقشان در صفهای طولانی دعوا و درگیری بود، بازارشان کساد شده است.
بیدلیل نیست که اپیدمیولوژیستها پیشبینی میکنند که شاید روزی از همین روزها کرونا دوباره اوج بگیرد و ما را غافلگیر کند همانگونه که در قلب اروپا و در آلمان هماکنون روزگار غافلگیری است و روزانه بیش از ۱۰۰فوتی ثبت میشود و در شرق آسیا و در کره جنوبی که اوایل پاندمی توانسته بود با استفاده از تکنولوژی، بیماری را خوب مهار کند اکنون تعداد ابتلاهای روزانه چیزی بیش از ۱۳هزار مورد است.
تعارف واکسن، کرشمه مردم
تا آنجا که به وزارت بهداشت و چرخه تامین واکسن مربوط است، گفته میشود واکسن کرونا به اندازه کافی و با تنوع قابل قبول در مراکز واکسیناسیون در دسترس است، ولی با این حال تعداد کسانی که هر روز تزریق واکسن را جزئی از برنامه خود قرار میدهند به قدری کم است که حتی به عدد ۲۰۰۰ هم نمیرسد. آمارهای رسمی وزارت بهداشت را که رصد میکنیم همه چیز نشان از این دارد که مردم همانگونه که در نوروز در تعطیلات به سر میبردند، واکسیناسیون را نیز بوسیده و کنار گذاشته بودند و در واقع واکسیناسیون نیز به تعطیلات اجباری رفته بود. به این ترتیب از روز اول فروردین تا شانزدهمین روز این ماه کمتر از ۱۹هزار دوز واکسن کرونا در کشورمان تزریق شده که بیمیلی آشکار یا بیاعتنایی مطلق را نشان میدهد. روز اول فروردین طبق آمارهای وزارت بهداشت ۱۵۵میلیون و ۴۸۳هزار و ۸۵۶ دوز واکسن در کشور تزریق شده بود که این عدد در روز شانزدهم به ۱۵۵میلیون و ۵۰۲ هزار و ۶۱۰ دوز رسید که حسابی سرانگشتی نشان میدهد طی ۱۶روز فقط ۱۸هزار و ۷۵۴ نفر در کشور به فکر تزریق واکسن کرونا افتادهاند. از این بدتر روزهای اول تا چهارم فروردین بوده که تزریق روزانه ۳۴۲ تا ۶۱۱ دوز واکسن در سراسر ایران ثبت شده که شاید این کندترین روند تزریق واکسن از ابتدای شروع واکسیناسیون همگانی تاکنون باشد.
کشورهایی که واکسینه شدن را جدی گرفتند
از مردم کشورهایی که برای واکسن نزدن جنگیدند و این جنگ را حتی به خیابانها و به شکل اعتراضات خشونتبار کشاندند اگر بگذریم، سایر کشورها(آنهایی که دسترسی مناسبی به واکسنهای کرونا داشتهاند) روند مطلوبی را طی کردهاند که اکنون میتوان رتبههای اول تا دهم را به این ترتیب معرفی کرد: چین، هند، آمریکا، برزیل، اندونزی، ژاپن، بنگلادش، پاکستان، ویتنام و مکزیک. اغلب این کشورها نیز پر جمعیت هستند ولی توانستهاند از ۹۱درصد(چین) تا ۶۴ درصد(اندونزی و پاکستان) جمعیت خود را مقابل کرونا واکسینه کنند. در مقابل وضعیت ما اینگونه است که ۶۵ میلیون و ۲۱۲هزار و ۸۹۰ نفر دوز اول، ۵۸ میلیون و ۶۰۸ هزار و ۳۴۳ نفر دوز دوم و ۳۱ میلیون و ۶۸۱ هزار و ۳۷۷ نفر دوز سوم و بالاتر را تزریق کردهاند که مجموع واکسنهای تزریق شده در کشور را به ۱۵۵ میلیون و ۵۰۲ هزار و ۶۱۰ دوز رساندهاند؛ عددی که کمتر از انتظار، کمتر از آن که ما را به ایمنی جمعی برساند و کمتر از آنی که به کشورمان یکی از رتبههای اول تا دهم جهان را اعطا کند.
شرایط عادی نیست، عادی فکر نکنیم
ما ایرانیها که هنگام هجوم سویه دلتا به کشورمان مرگهای روزانه بیش از ۷۰۰ مورد را تجربه کردهایم و ابتلاهای چند صد هزار نفری در روز را از سر گذراندهایم، بعید نبود که به این موج آخر که ابتلاهایش حول و حوش عدد ۱۰۰۰ و فوتیهایش پیرامون ۲۰ یا ۳۰ نفر در روز میچرخد، واکنش خنثی نشان دهیم. ما خنثی و بیاعتنا رفتار میکنیم، چون همه چیز را تمام شده فرض کردهایم در حالی که دکتر حمید سوری، اپیدمیولوژیست به جامجم میگوید: «نه بیماری تمام شده و نه وقت سهلانگاری و عادیانگاری است، چون همانطور که میبینیم کشورهایی که قبلا در مهار کرونا موفق بودهاند، اکنون سخت گرفتار بیماری هستند».بنابراین ما از وی پرسیدیم با این اوصاف تزریق واکسن کرونا را تا چه حد باید جدی بگیریم و اصولا دلیل این جدی گرفتن را برای مردم باید چطور توضیح بدهیم که پاسخ وی این بود:« به طور معمول وقتی واکسن تزریق میشود بیشترین حد از آنتیبادی در بدن طی هفتههای دوم و سوم ایجاد میشود که بعد از گذشت این مدت میزان آنتی بادی کمکم کاهش مییابد به حدی که روی اثرگذاری آن در مواجهه با بیماری نمیتوان حساب کرد. پس لازم است که تزریق مجدد صورت گیرد تا سطح ایمنی دوباره بالا برود اما از آنجا که مردم از یکسو و سیاستگذاران از سوی دیگر دچار عادی انگاری و عادی سازی شدهاند، رغبت مردم به تزریق دوزهای یادآور نیز کاهش یافته است».
سوری البته معتقد است که «ترغیب مردم به تکمیل واکسیناسیون تنها کاری نیست که باید انجام شود بلکه لازم است در سطح کشوری گروههای پرخطر شناسایی و سطح ایمنیشان سنجیده شود. همچنین لازم است طغیانهایی که در گوشه و کنار کشور رخ میدهد مورد شناسایی قرار گیرد تا هرچه بهتر کنترل شود اما چون حوزه سلامت کشور در این دو حیطه کاری انجام نمیدهد مردم باید خودشان هوشیار باشند و اگر جزو گروههای پرخطر یا افرادی با بیماریهای زمینهای هستند، برای تزریق دوز یادآور اقدام کنند».